صدای مردم
mardomگوش کنید!
این صدای مردم است.
ما نه قصد آشوب داریم و نه دستنشاندهی کسی هستیم. اتفاقن این شما حاکمان جبارید که ماجرا را به آشوب میکشید.
باید بدانیم اگر در گذشته اشخاص محل اتفاق نظر برای رسیدن به جامعهی مطلوبِ مردم بودند، امروز این ماجرا شکل خودش را تغییر داده و این بار اولویت مردم، نه شخص بلکه یک سیستم سالم و حاصلخیز است که خود بتواند خود را اصلاح کند.
سیستمی که مردم، بدون تبعیض و در محیطی شایستهسالار با آزادی بیان، گفت و گو و رسانههای مستقل و آزاد، صحت و سقم انتخابهایشان را با حمایت از خبرنگاران و محققان آزاد، بدون محدودیت، پیگیری و اصلاح کنند و با قرار گرفتن در برابر پژوهشها، اطلاعات دقیق، هنرها و تفکرات متفاوت و آزاد در تعامل با جهان بزرگ، خود را ارتقا دهند و در رشد و اصلاح کشور، بهترین انتخابها و تصمیمها را داشته باشند.
نیروهای شبهنظامی، لباس شخصیها و نیروهای محترم نظامی!
ما برادران و خواهران یکدیگر هستیم، فرزندان ایران! همین که اینقدر غریبه، با هم رو در رو قرار گرفتهایم، نشان میدهد که یک جای کار میلنگد. و الا چطور ممکن است در این سرزمین متمدن و ثروتمند، ما نتوانیم با پذیرش یکدیگر در آرامش و شکوه زندگی کنیم؟ چرا گمان میکنیم برای هم خطر داریم؟ چرا نمیتوانیم اعتماد کنیم؟ چه بلایی سرمان آمده است؟
باعث و بانی این ماجرا، هر چقدر هم به نظر بخش عمدهای از هویت و ساختار ذهنی برخی از ما شده باشد، چیزی جز سکوت کردن یا پیروی از عدهای موجود خودخواه و بیرحم که ما را به جان هم انداختهاند نیست. آنها به عدهای سلاح و وعده دادهاند و عدهای دیگر را به اطاعت واداشتهاند و آزادی را از هر دو گرفتهاند.
در این میان، خودشان با بیسلیقگی و بیآبرویی تمام، اعتبار و منابع ایران را به باد میدهند و در پوشش دین، با دروغ و ریاکاری از پذیرش ماجرا طفره میروند.
همه چیز مثل روز روشن است. باید بدانید شما کار را از گفت و گو و اعتراض گذراندهاید، چرا که گوش شنوا و چشم بینا ندارید. این یک تفهیم اتهام است. آنقدر فساد و قانونشکنی در تک تک ساختار این نظام حکومتی رسوخ کرده که تنها راه برای اصلاح آن، تغییر کل نظام است.
بنابراین از شما نیروهای نظامی میخواهیم که خود را اصلاح نمایید و بیشتر از این در مسیر خونآلود، قدم برندارید.
ما مردم، تا رفتن تمام شما و برقراری یک حکومت سالم، آرام نخواهیم گرفت و بهتر است سیاسیون میانرده و سرمایهداران حامی نظام، قبل از اینکه گناهانشان نابخشودنی شود، در مسیر مردم قرار بگیرند.
خلاصه میکنم صحبتهام رو:
دیر یا زود این حقیقت کتمان شده، سیلیای در گوش همهی ما خواهد شد و تحمل این سختی، وظیفهی تک تک ماست و اگر در کنار هم باشیم، تحمل این وظیفه چهبسا راحتتر خواهد بود.
دیگر واقعا نمیدانم چرا باورش برایشان سخت است. به هر حال که درگیر میشویم ولی امیدوارم دیر نشده باشد.
جهان ملتهب است، اگر هم دنبال هزینهی کمتری هستید، چارهاش هماهنگی بیشتر است. اگر لازم است تکلیفمان با خودمان مشخص شود، دیگر فرصت اندک است.
باید خودمان را جمع کنیم و وقت خواستن است. اگر تمام مردم در یک لحظه یک چیز را بخواهند، این قدرت حریفی نخواهد داشت و آزادی برای همه سودمند است؛ حتی برای مخالفان امروز.
کاش نیروهای مقابل مردم، میدانستند که حقیقت برای ضمانتش، به گلوله و ثروت نیاز ندارد.