Scientific American Mind
دکتر فیروزآبادی
📎اختلال در دلبستگی و انتقال بیننسلی آن
🔺“رنات فلن” زنی آلمانی در دهه ۶۰ زندگی خود به به علت افسردگی مراجعه کرده و از این شکایت میکند که قادر به دوستداشتن کودکان خود نیست هرچند که میخواهد آنها را دوست بدارد. او و درمانگرش به زودی به این نتیجه میرسند که مشکل فلن ریشه در این دارد که او اجازه نزدیک شدن دیگران به خود را نمیدهد.
بررسی بیشتر نشان میدهد که بخشی از دیدگاههای وی به شیوههای تربیتی مرتبط میشود که در گذشته به عنوان روشهای مناسب برخورد با کودک به وی یاد داده شده است. آنچنان که درمانگر فلن گزارش میکند او پس از مدتی حس بدی را که از بدن خود دارد ظاهر میکند و چنین میگوید که از قواعد سفت و سخت برای غذا خوردن استفاده کرده و مایل به برقراری رابطه نزدیک با دیگران نیست.
🔺“یوهانا هرر”یک متخصص ریه، در زمان سلطه نازیها کتابی در مورد شیوههای برخورد با کودکان مینویسد که بدل به مانیفست رژیم شده و هدف آن پرورش کودکانی بود که بتوانند در آینده به پیشوا خدمت کنند. فلن پس از جنگ متولد میشود اما کتاب هرر همچنان بر ذهن مردم المان تاثیر داشت. یک کپی از کتاب او “مادر آلمانی و نخستین کودک او” در بسیاری از خانهها یافت میشد.
🔺هرر به مادران توصیه میکرد که نیازهای احساسی کودک را کاملا نادیده بگیرند. نازیها به دنبال نسلی بودند که به زعمشان محکم، بیاحساس و فاقد همدلی بوده و پیوند دلبندانه کمی با دیگران داشته باشند.
شیوههای تربیتی هرر در قالب برنامهای به کار گرفته شد که در آن تا اپریل ۱۹۴۳ حدود سه میلیون مادر آلمانی تحت آموزش قرار گرفتند.
🔺علیرغم نیاز کودکان به در اغوش گرفته شدن و برقراری رابطه احساسی با مادر، توصیه هرر چنین بود که چنین تعاملی را باید به حداقل رساند.او چنین میگفت که نوزاد باید برای ۲۴ ساعت اول تولد تنها گذاشته شود. به جای استفاده از زبان و گفتار بچگانه، مادر باید به آلمانی واضح و فصیح با کودک سخن گفته و چنین میگفت که اگر بچه گریه کند بگذارید که گریه کند. “کودک باید در اتاق و تخت خود تنها باشد هرکاری که کرد او را از آنجا بیرون نیاورید”.
🔺هرر پس از سقوط رژیم نازی برای مدتی به زندان افتاد و پروانه پزشکیش باطل شد. به گفته دخترش او همچنان به اصول فکری نازیسم وفادار بود و مرگ وی در سال ۱۹۸۸ رخ داد.
🔺تاثیر اموزشهای هرر، اما در نسلهای بعدی نیز خود را نشان داد. اختلال در دلبستگی و نقصانهای احساسی میتواند در بسیاری از مشکلاتی که انسان مدرن با آنها روبرو است دخالت داشته باشند. از جمله کاهش نرخ زادوولد، افزایش انسانهایی که تنها زندگی میکنند و شیوع گستردگی فرسودگی شغلی، افسردگی و مشکلات دیگر روانشناختی. انا فروید در مطالعه بر روی کودکان در سالهای پس از جنگ نشان داد که آنهایی که دلبستگی مناسب داشتهاند آسیبهای ناشی از جنگ را بهتر تحمل میکنند.
🔺از دید هرر، نیازهای کودک زمانی که ابراز میشوند باید انکار شوند تا قوی بار بیاید. اما این در ذهن کودک به معنی طردشدن است. تنها محملهای برقراری ارتباط برای نوزاد، حالات چهره و ژستهای بدنی است. اگر پاسخی نگیرد به زودی به این نتیجه میرسد که کوشش برای برقراری ارتباط هیچ معنایی در برندارد. علاوه بر این در زمانهای تنهایی و گرسنگی کودک دچار ترسی وجودی میشود و زمانی که با برخورد مناسب از سوی مراقبتگر خود روبرو نشد دچار دلبستگی ناامن میشود که ارتباط با دیگران را در زمان بلوغ برای او دشوار میکند.
Scientific American Mind