سیاست‌های نوروزی ترکیه در برابر استراتژی حوزۀ نوروزِ ایران

سیاست‌های نوروزی ترکیه در برابر استراتژی حوزۀ نوروزِ ایران

سالار سیف‌الدینی

سیاست‌های نوروزی ترکیه در برابر استراتژی حوزۀ نوروزِ ایران


سالار سیف‌الدینی


«نوروز» در فارسی به معنای روزِ نو است که مصادف با روزِ اولِ فروردین در گاهشماری باستانی ایران است.


این رویداد به عنوان جشنِ کهن که در گاهشماری باستانی از دیرباز تا کنون ادامه داشته است، برای مردم ایران و برخی از فارسی‌زبانان جهان اهمیّت دارد. اما در سال‌های گذشته یک همکاری منطقه‌ای دیگر در اطراف ایران به رهبری ترکیه فعال شده است که درکِ دیگری از نوروز را ارائه می‌دهد. فخرالدین آلتون سخنگوی ریاست‌جمهوری و معاون هماهنگ‌کنندۀ رسانه‌ای آن، در صحبت‌هایی که اخیراً با روزنامه «اِگه من» قزاقستان انجام داده است، از نوروز به عنوان «نماد جهان تُرک» و بلکه نماد وحدت آنها یاد کرده است.


این بیانات همزمان با افزایش فعالیّت سازمان کشورهای به اصطلاح تُرک‌زبان صورت می‌گیرد که تُرکیه رهبری آن را برعهده گرفته است. پهنۀ جغرافیایی مد نظر ترکیه علاوه بر ساختار تشکیلاتی به یک ایدۀ نرم و فرهنگی نیز نیاز دارد تا آنچه را که به عنوان به اصطلاح «جهان تُرک» نام می‌برد دارای یک بار فلسفی نیز باشد. اما حقیقت این است ساختارهایی از این صرفاً ممکن است یک موقعیت سیاسی را نمایندگی کنند نه وضعیتِ واقعی.


موفقیت اتحادیه اروپا در دهه‌های گذشته بسیاری از قدرت‌های متوسط منطقه.ای در خارج از اروپا را بر آن داشته است تا سازمان های مشابهی را تأسیس کنند. در واقع این فکرجنون‌آمیز که ممکن است با کنارهم قرار دادن کشورها و فرهنگ‌های غیرمرتبط به هم بر اساس یک سری مشترکات فرهنگی و تمدنی یک اتحادیۀ نیرومند سیاسی به وجود آورد، ناشی از درکِ غیرواقعی از فلسفۀ شکل‌گیری اتحادیه اروپا است.


اروپای متحد بر اساس اشتراکات سیاسی از جمله بازار آزاد، لیبرال دموکراسی و بین‌الملل‌گرایی شکل‌گرفت نه بر اساسِ یکسان‌سازی تمدنی یا رقابت کودکانه با یک حوزۀ تمدنی دیگر. اگرچه بنیان‌گذاران آن نیز در گذشته دارای تمدن درخشان و گاه سوابق مشترک بودند اما اختلافات زیادی نیز در بین آنها وجود داشت. با این وجود دولت‌های اروپایی با عبور از مناقشاتِ گذشته در یک وسعت محدود به عنوان کوچک‌ترین قاره در جهان، دست به چنین ابتکاری زدند.

اما آنچه که رهبران کنونی ترکیه آن را دنبال می‌کنند تلاش برای ایجاد «اجتماعِ تصوّری» است که فقط روی کاغذ وجود دارد. جهان تُرک چیزی نیست که عملاً در گذشته تجربه شده باشد، طردِ تُرکیه از اتحادیه اروپا، آلترناتیو دیگری را در برابر این کشور قرار داد که در واقع پنجره‌ای رو به شرق را محسوب ترسیم می‌کند. «شرقی» که بخشی از آن مسلمانان حنفی و شافعی شیفتۀ نهاد خلافت است و بخشی دیگر تحتِ ادارۀ دولت‌های مستبد آسیای میانه و قفقاز جنوبی که توسط حکومت‌های خاندانی اداره می‌شوند.


استراتژی ترکیه برای ورود به کشورهای آسیای میانه که بنیادگرایی را به عنوان یک تهدید تلّقی می‌کنند، تاکید بر هویت قومی و برساخت نوعی جهان خیالی است. اما به نظر می‌رسد تُرکیه، راه اشتباهی را در این زمینه انتخاب کرده است. مشکل از جایی آغاز می.شود که نوروز در خود تُرکیه - که سعی دارد مرکزیتِ جهان تصوری ترک باشد - نیز شناخته شده نیست و شهروندان تُرک درکی از نوروز به عنوان نقطۀ ثقلِ تمدنی ندارند. از سوی دیگر زمان‌بندی نوروز به عنوان اعتدال بهاری برای پهنۀ فلات مرکزی ایران تنظیم شده است نه جایی مانند قزاقستان و ترکیه که بهار تقریبا با یکماه تأخیر در آنها آغاز می‌شود. فاصله واقعی بین جوامع استانبول تا قزاقستان را صرفاً در رؤیا می‌توان کاست نه در نقشه. زیرا ادراک‌های اجتماعی یک انسان قزاق با یک انسان معمولی در استانبول به اندازه‌ای زیادی است که هیچ‌وجه تشابهی در عینیت نمی‌توان برای آن پیدا کرد. مشکل سیاست‌گذاران امروز ترکیه این است که نمی‌خواهند باور کنند که مرزها به عنوان پدیده‌های جغرافیایی، واقعیتی عمیق‌تر از تصورات سیاسی یا صنعت سینما هستند.

فخرالدین آلتون، هنگامی که از نوروز به عنوان «نماد وحدتِ انسانِ تُرک» صحبت می‌کرد، فراموش کرد که این به اصطلاح نماد، اصولاً در خود ترکیه شناخته شده نیست. هیچ سنّتی اجتماعی وجود ندارد که نشان دهد جامعۀ ترکیه نسبت به جشنِ نوروز یا فلسفۀ آن در طول تاریخ علاقه داشته‌اند. همین امروز نوروز در تقویم ترکیه هیچ جایگاهی ندارد بر خلاف ایران که تعطیلات دو هفته‌ای را در این فصل تجربه می‌کند. روال عادی زندگی در ترکیه جریان دارد. اساساً نوروز بر مبنای تقویم ایرانی که برآمده از دورۀ هخامنشی و تحت تأثیر تقویم پارسیان شکل گرفته است. در بنیان خود، نوروز نخستین روز ماه فروردین (نام یکی از فرشتگان در الهیات زرتشت) است که با پایان اسفند آغاز میشد. تقویم زرتشتیِ نو که پیشینه آن به اردشیر اول هخامنشی (۴۴۱ پیش از میلاد) می‌رسد در دوران اسلامی از سوی خیام نیشابوری (۱۱۳۱ میلادی) به روزرسانی شد و تا امروز تداوم دارد.


بنابراین نوروز تنها یک کلمه نیست که با تکرار و سخنرانی، به توان آن را تملّک کرد، بلکه یک مجموعه سنت‌های باستانی است که دارای گاهشماری، سال‌نما و فرهنگ ویژه است در نتیجه نمی‌توان با استفاده از ماه‌های میلادی و تقویم گریگوری (مربوط به تمدّنِ رومی) که در سراسر جهان به اصطلاح تُرک نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. نوروز در اول روز فروردین است نه بیستم مارس.

دو تن از روزنامه‌نگاران نزدیک به اردوغان و الهام علی‌اف در نوروز گذشته، یادداشت‌هایی کوتاه در واکنش به پیام تبریک معاون اول رئیس جمهور امریکا در شبکه x منتشر کردند. برندا شیفر و مایکل دورن که با مقاله‌های حمایت‌آمیز از سیاست‌های منطقه‌ای تُرکیه شناخته می‌شوند، به کاملا هریس متذکر شدند که نباید نوروز را فقط به زبان فارسی و نمایش کتاب شاهنامه (حماسه ملی ایران که در سال ۱۰۱۰ میلادی نوشته شده است) تبریک می‌گفتند!

فردوسی در کتاب شاهنامه، دقیق‌ترین روایت از پیدایش سنت نوروز باستانی را که به دوران جمشید کیانی (پادشاه اساطیری ایران در پیش از تاریخ) مربوط می‌شود، ارائه کرده است اما حساسیت شیفر و دورن (که احتمالاً توسط نهاد تحت امر فخرالدین آلتون، کانالیزه می‌شوند.) به سیاست‌های ترکیه موجب یک مباحثه بین آنها و مورخان اروپایی شد که از این اظهارات شگفت‌زده بودند.


علاوه بر آن اعضای کشورهای به اصطلاح تُرک زبان از جمله جمهوری آذربایجان، برخی دیگر از نمادهای تمدنی ایرانی از جمله نظامی گنجوی (شاعری که روایت‌های ملی ایران باستان را در قالب شعر در پنج کتاب نوشته بود) و یا بازی چوگان را به نفع خود مصادره کرده و سعی کرده‌اند آنها را بخشی از میراث فرهنگی کشورهای تُرک زبان قلمداد کنند. پرونده این موضوع نیز از سوی ایران‌شناسان صرفاً به عنوان یک کوشش سیاسی ارزیابی شده است. در حالیکه در هیچ یک از اعضای کابینه علی‌اف یا سران اعضای سازمان تُرک قادر نیست، کتابی‌های نظامی‌گنجوی را بخوانند، در ایران هر دانش آموز دست‌کم یک شعر از نظامی را از حفظ می‌داند.


این مسئله که سازمان کشورهای به اصطلاح تُرک‌زبان، تقریباً هیچ میراثِ تاریخی مستقلی را که بخشی از تمدنی دیگر، نباشد، نمی‌توانند ارائه دهند؛ به این چالش باز می‌گردد که این سازمان از نظر فرهنگی در قلمرو «واقعیت» گام بر نمی‌دارند.


یکی از چالش‌های تُرکیه این است که برای مدت چند دهه برگزاری «نوروز» را در شرقِ این کشور ممنوع اعلام کرده بود و در دهه ۱۹۸۰ میلادی هنگامی که نتوانست به طور کلی با آن مخالفت کند، یکی از نویسندگان نزدیک به اداره تبلیغات ارتش، در فرضیه‌ای ادعا کرد تُرک‌ها در آسیای میانه سنّت دیگری به نام «ارگنه کن» داشتند که تقریباً شبیه نوروز بوده! اینکه فخرالدین آلتون امروزه از ارگنه‌کن به عنوان جشن عمومی متعلق به جهان ترک، نام نمی‌برند به معنای شکست آن فرضیه است.

ترکیه هرگز نمی‌تواند چیزی شبیه اتحادیه اروپا را تاسیس کند. اتحادیه اروپا بر مبنای دموکراسی و اقتصاد بازار آزاد شکل گرفته است نه یک ایدئولوژی بسته قومی مانند پان‌تُرکیسم. تناقض وضع فعلی در اینجا است که ترکیه به عنوانِ محور جهان تُرک، نوروز را در داخل کشور به رسمیت نمی‌شناسد و مردمش نیز اطلاعی از آن ندارند ولی مشخص نیست که در قزاقستان یا ازبکستان و ترکمنستان، نوروز تا چه اندازه در میان مردم معمولی نفوذ داشته باشد، اما به نظر می‌رسد، رهبران مستبدی که پس از فروپاشی اتحاد شوروی به دنبال ملت‌سازی هستند از این ایده استقبال کنند.


https://t.me/salar_seyf


Report Page