hasankarimpor

hasankarimpor


#آآثار حسن كريم ور

دختر_بوير_احمدي#

نشر_آموت#

داستاني درباره مردمان ايلاتي و عشاير:نكته قابل تامل در اين داستان فاصله طبقاتي ميان #ايل و #عشاير است. در اين رمان بين دختر خان و پسر مباشر خان رابطه عاشقانه اي پيش مي آيد كه به دليل #فاصله_طبقاني جرات ابراز آن وجود ندارد و باعث سال ها دوري اين دو نفر مي شود كه هركدام به دنبال زندگي خود مي روند و پس از سال ها آتش اين عشق دوباره شعله ور مي شود





نامه_هاي_پراكنده#

مجموعه_داستان_هاي_فارسي#

نشر_علمي#

با موضوعاتي مانند درد دل هاي زني با شوهر سابقش،جواني از گوشه زندان و پدري به نوه اش و همچنين داستاني مرتبط به نام بيگانه اي در خانه خود

بشر موجود عجيبي است؛تا وقتي به آرزوهايش نرسيده،خوشبختي اش را در رسيدن به خواسته هايش مي داند،اما زماني كه به آنچه مي خواهد مي رشد سعاد را در دستيابي به چيزهايي كه هنوز به آن ها نرسيده و يا توانايي تصاحبش را ندارد،مي داند

 


خيال_عشق#

نشر_اوحدي#


سلام بهرام عزيز

چه مي شنوم؟تو مژگان را كشتي؟نه غير ممكن است باور نمي كنم. تو و قتل؟حتما اشتباهي شده. مادرم برايم نوشته در يك روز كه خانه خلوت بوده مژگان به خانه مادربزرگ آمده و باهم درگير شديد،او مست بوده و تعادل نداشته؟اصلا باور كردني نيست.مگر مي شود مژگان كه سرتاپاي وجودش عشق تو بود،به همين راحتي از دنيا برود؟

داستاني با موضوعاتي در قالب #عشق و #دوست_داشتن،دل بستن و دل كندن و اتفاقات و حوادث خواسته و ناخواسته و در آخر هم #انتقام دست مايه نويسنده در آنچه مي نويسد بوده و هست.چيزهايي كه در هر كتابي كه از من منتشر مي شود گوشه اي از زندگي خودم مي باشد





وسوسه_هاي_خانه_مادر_بزرگ#

نشر_اوحدي#

فرهاد پرسيد:اون چي؟نسبت به تو همون احساس قبلي رو داره؟گفتم:چند دقيقه‌اي كه برام حرف مي‌زد،از چهره‌اش استنباط كردم كه هنوز دوستم داره و از اينكه در اون راه قدم برداشته پشيمونه.گفت:اگه خوب دقت كني خيلي جالبه،معشوق زنداني عاشق.سوژه‌اش براي فيلم يا كتاب حرف نداره.گفتم:رنجي كه هر دو مي‌بريم چي؟داريم مي‌سوزيم و مي‌سازيم چي؟بايد كتي خودشو گرفتار كنه؟ چرا من بايد به چنين سرنوشتي گرفتارشم؟

عشق يعني چه؟

(خلاصه كردن عالم خلقت در يك موجود و سپس بزرگ كردن آن موجود در مقام خدايي)


Report Page