PART 83

PART 83

ROSE

#part83


- چی؟

- چرا آلرو رو ول نمی‌کنی؟


داد زد. رگ‌های گردنش بیرون زده بودن. یقه‌ی هکتور رو گرفت و با چشم‌های به خون نشسته نگاهش کرد.


- تو اصلا واسه‌ت مهمه؟ نه! کونت می‌خاره؟


سیلی دیگه‌ای به صورتش زد و دوباره روی زمین پرتش کرد.


اون همه گل آویز شدن با بچه‌های بسکتبال داشت به دردش می‌خورد.


- اگه اذیتش کنی می‌کشمت! می‌فهمی چی میگم خدازده؟ می‌کشمت! بعدش میرم اداره پلیس و خودم رو معرفی می‌کنم.


- چرت و پرت نگو عوضی! یه کاری می‌‌کنم تا آخر عمرت تو زندان بپوسی!


الکس به سمتش حمله کرد و هکتور دست‌هاش رو سپر سرش قرار داد.


- نه نزن! برو عقب روانی!


الکس اینبار دو دستی یقه‌ش رو چسبید


- خیلی خوشت میاد که انقدر بهت اهمیت میده نه؟ خیلی خوشت میاد که انقد عاشقته. ولی فقط از همین چیزا خوشت میاد. واسه خودش چص‌مثقال هم ارزش قائل نیستی!

Report Page