برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان درتبریز

برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان درتبریز

گزارش خبری-جمعه پنجم بهمن 1403





جلسه بزرگداشتی برای مرحوم مهندس بازرگان در روز جمعه پنجم بهمن ماه به دعوت جمعی از همفکران دوستان و علاقمندان آن مرحوم و اعضای نهضت آزادی ایران در تبریز برگزار شد.


 




در ابتدای جلسه دکتر غفار فرزدی عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران ضمن گرامیداشت نام و یاد آن رادمرد تاریخ ایران با بیان آیاتی از قرآن کریم که هدایت مردم بسوی ایمان را با اذن و اجازه و میل باطنی خود انسانها میداند و میفرماید هرگز نمی توان با اکراه و اجبار و تحمیل آنها را بسوی ایمان و هدایت سوق داد سخن آغاز کرد. وی با ارجاع به دفاعیات مهندس بازرگان در دادگاه رژیم شاه فرازهایی از آنرا قرائت کرد : 《اگر پیوسته ملت ایران در ظلم و عذاب غوطه ور است اگر از آسایش و امنیت قضایی محرومیم اگر اتحاد و اتفاق و همکاری سرنمیگیرد اگر مملکت از نعمت ثبات و اطمینان و استمرار بی بهره است اگر کشور دائما در معرض مهاجمین بی رحم و استعمار بیگانگان بوده و هست و اگر عزت و شخصیت از افراد ما بدور افتاده است اگر فساد و فحشا و آلودگی و نادرستی ها رواج یافته است اگر امیدی به اصلاح و نجات نیست تماما برای اینست که خدا به حقیقت و واقعیت درکشور ما پرستیده نمیشود》

سپس فرزدی فرازهایی از بیانیه تاسیس نهضت آزادی ایران را ذکر کرد که میگوید:《هموطن اقتضای اطاعت از خدا مبارزه با بندگی غیر او و شرط سپاس ایزدی تحصیل آزادی برای بکار بستن آن در طریق حق و عدالت و خدمت است ما باید منزلت و مسوولیت خود را در جهان خلقت بشناسیم تا به رستگاری و پیروزی نائل شویم مردم نگران امنیت هستند خسته از استبداد و اختناق هشت ساله رنجور از سختی معیشت و شرمسار از ننگ و دزدی هیات حاکمه ای که متاسفانه نام ایران و ایرانی را آلوده ساخته است امر مسلم این است که ان الله لا یغیر مابقوم حتی یغیروا مابانفسهم

سپس دکتر نیازی پژوهشگردینی و استاد دانشگاه در جایگاه سخنران قرار گرفت.



ایشان با پیش کشیدن بحث اخلاق بیان داشت که ما در این کشور به شکل سیستماتیک در حال تولید منافق هستیم شهروندان در جاهایی برای رسیدن به حقوق طبیعی خود چاره‌ای جز ملاحظات منافقانه ندارند در حالی که باید بدانیم هیچ چیزی به اندازه بی‌حسی اخلاقی جامعه را تهدید نمی‌کند در مرگ اخلاق هر کاری جایز است به همین دلیل با مناسکی بی‌جان و عقایدی بی مغز مواجهیم.

 مهندس بازرگان یک شخصیت برجسته اخلاقی در میان متفکران و روشنفکران دینی است. اگر بخواهیم بر اساس نشانه‌ها برجستگی‌های اخلاقی مهندس بازرگان را بگوییم بر اساس فهم خودم برجسته‌ترین ویژگی اخلاقی ایشان جرات تغییر بود مرحوم بازرگان اول با قاطعیت و صراحت مدافع در هم تنیدگی دین و سیاست بود ولی با آن زمینه و عقبه در سال ۷۱ اندیشه جدایی نهاد دین از سیاست را با صدای رسا فریاد زد. شاید خیلی‌ها در طول زمان در حوزه علوم انسانی در دیدگاه‌های خود دچار تغییراتی شده باشند که جرات اظهار آن در وسعت اخلاقی هر کسی نمی‌گنجد.

 در این ۴۶ سال جمهوری اسلامی از هیچ چیزی به اندازه فقدان تئوری شکست نرنجیده است و مردم را نیز رنجانده است.بنابراین مجبور است برای دفاع از اندیشه‌های ناموجه خود به سیاست توجیه روی بیاورد و اگر جواب نداد به سرکوب متوسل خواهد شد.

 هر نظامی که تئوری شکست ندارد دیر یا زود بن‌بست را تجربه خواهد کرد

 مرحوم مهندس بازرگان در اندیشه خود تئوری شکست داشت و وقتی در زیست تجربه خود به این نتیجه رسید که نهاد دین از نهاد سیاست باید جدا باشد با صدای رسا آن را اعلام کرد. در آن سخنرانی به صراحت می‌گوید آنچه در حوزه دین است خدا و آخرت است و چیزهای دیگر در حوزه عقل بشری. جمهوری اسلامی در عمل وزن یک حکومت دینی را نشان داد ایشان ملاحظه کرد که در طی این سال‌ها هم دین تغییر کاربری داد و هم انقلاب. قرار بود دین دردی از ما دوا کند اما دین تبدیل به درد خود مردم شد.

 روح دیانت عدالت و کرامت است در پسا انقلاب دین قبض روح شد و در قالب مناسک بی‌روح و عقاید بی‌مغز درآمد.

 سرقفلی دین به نام نقل زده شدعقل خانه نشین شد و سرقفلی دین شناسی به نام فقها زده شد و حکما خانه نشین شدند.

 در یک نگاه عمیق دوگانه دین و سیاست یک نگاه دوگانه کاذب است دو کلید واژه دین و سیاست وجود دارد اول باید تصور روشنی از این دو باشد باید مرزها مشخص شود. تعاریف متکثر است اگر دین به عنوان زیست تجربه معنوی مطرح باشد دین امر کاملاً شخصی است و هیچ جایی برای دوگانه دین و سیاست به معنای حکمرانی وجود ندارد.

 زمانی می‌گوییم دین به مثابه برنامه جامع است برای سعادت دنیوی و اخروی انسان‌ها کهدر این نگاه دین سه بخش عقاید اخلاق و احکام دارد.

اگر منظور از حکمرانی دینی اسلام عقاید است عقاید امری قلبی است و حکمرانی بستری برای اعمال قهری قانون است عقاید را نمی‌توان تبدیل به قانون کرد نمی‌توان گفت باید به خدا باور داشته باشند.

 در اسلام اخلاق باید گفت اخلاق یک ارزش است ارزش از جنس التزام است نه الزام مگر می‌توان اخلاقی بودن را الزام کرد؟

 می‌ماند احکام. کدام بخش؟ احکام فردی یا اجتماعی؟ آیا می‌توان نماز را به قانون قهری تبدیل کرد؟ فقط احکام اجتماعی میماند. اگر احکام اجتماعی مبنای حکمرانی باشد مخاطب آن کیست انسان‌ها یا فقط مسلمان‌ها؟ اگر مخاطب مسلمانان هستند ما با یک جامعه متنوع مواجه هستیم که این تکثر طبیعت جامعه انسانی است. این تکثر حکم تکوینی خالق است.

 ما با یک تقلیل گرایی ناموجه مواجه هستیم. دین مساوی نقل یعنی آنچه در آیات و روایات آمده است.

در حالی که نقل رسول ظاهری است و عقل رسول باطنی و رسول ظاهری باید در خدمت رسول باطنی باشد.

 نقل در منطقه الفراغ عقل باید زمینه ظهور پیدا کند کدام عقل همان عقل بشری.

توهمی به نام عقل ناب نداریم در جامعه انسانی چیزی به نام عقل ناب وجود ندارد. هرچه هست عقل بشری است حتی اگر بپذیریم این کلمات از عقل معصوم است فهم ما که از آن معصوم نیست. چون فهم ما مبتنی بر عقل بشری ماست که مبتنی بر پیشداده و پیش فرضها است که می‌تواند محل اشکال و تامل باشد.

 پس دوگانه دین و عقل هم می‌تواند بی‌ معنا باشد. عقل یکی از منابع معرفتی دینی است. اگر دین به سطح نقل تنزل یابد هم با عقل هم با سیاست و هم با علم تضاد دارد.

 ما در ایران با چهار خط مواجه هستیم خط انفعال به معنای کنار کشیدن و به من چه گفتن. خط انتحار به معنای براندازی. خط انقیاد که اقلیت حاکم است و همه را مثل خود می‌خواهد. و خط چهارم خط بازرگان است. راه حل ایران در خط چهارم است

 

 

 


Report Page