LUST GYM

#باشگاه_شهوت

#پارت_225

با صدای بلندی خندید و گفت:

-نه اونجوری، یه کوچولو شبیه هستن فقط.

-پس چی؟

-بیین این یه روله، یعنی یه نقش بازی کردن.

-مگه فیلمه؟

خنده ی دیگه ای کرد و گفت:

-ببین من الان گرایش ددی دارم، یعنی دوست دارم از یه بیبی کیوت مراقبت کنم، نازش کنم، همه نیازهاشو برآورده کنم، اینجوری حس بهتری دارم.

می خواستم بگم خب تو دیوونه ای، این کارها یعنی چی؟

انگار حرفم رو از چشمام خوندش که گفت:

-من مطمئنم تو یه لیتلی و هنوز حست رو درک نکردی ولی اگه ما که الان توی رابطه هستیم توی رولمون هم فرو بریم می تونیم رابطمونو شیرین تر و جذابتر برای همدیگه بکنیم.

-اونوقت لیتل ها چیکار می کنن؟

-هیچ کاری، بچه که بلد نیست کاری کنه جز اذیت کردن ددیش.

از لحن و حرفش لبخند ریزی روی لبم شکل گرفت.

گوشیش رو بالا آورد و گفت:

-حالا دوست داری تست بدی خودتم ببینی چند درصد لیتلی؟

با شک و تردید نگاهش کردم، یعنی این کارو بکنم؟

-اگه هم لیتل بودی تا خودت نخوای توی رول نمیریم باشه؟

سرم رو تکون دادم و گوشی رو ازش گرفتم. به صفحه خاموشش نگاه کردم و گفتم:

-کجا تست بدم؟

از روی زمین بلند شد و کنارم روی مبل نشست.

جلوی خودم رمز گوشیش رو زد و توی سایتی رفت و صفحه ای رو بالا آورد و گفت:

-بیا ترجمه شده، اینجا می تونی تست بدی.