ایران‌دل | IranDel

ایران‌دل | IranDel

IranDel

🔴 یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵


✍️ افشین جعفرزاده، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و کارشناس‌ارشد تاریخ


۲۱ آذر ۱۳۲۵ [خورشیدی] پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد.

اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ [خورشیدی] بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیوهای دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده‌اند.


پس از شهریور ۱۳۲۰ [خورشیدی] و اشغال شمال ایران به دست آرتش سرخ و سپاه استالین، مقدمات سازمان‌دهی جهت تجزیه آذربایجان و کردستان و زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد. فهرست‌وار می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:


۱- سازمان دهی فرایند بنیاد دو فرقه‌ی دموکرات آذربایجان و کردستان در همان سالها در مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی نقش فردی چون میرجعفر باقروف بیشتر درجه دوم و اجرایی بود. بر این اساس بود که ماه‌ها پیش از اعلان فعالیت دو فرقه، پیشه‌وری و قاضی محمد را جهت جلسه‌ای توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به باکو بردند.


۲- شخص پیشه‌وری و قاضی محمد، ماه‌ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایندِ اولیه‌ی بنیاد دو فرقه نداشتند. روس‌ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.


۳- جعفر پیشه‌وری نخست از فعالان حزب دموکرات خیابانی در قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین حزب کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ احسان‌الله‌خان شد که مخالف میرزا کوچک‌خان بود. بعدها در روزنامه‌ی حقیقت گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت، مجدداً کمونیست شد و زندان ده ساله‌ای را در دوران رضا شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ [خورشیدی] آزاد شد. در دوران زندان با پنجاه و یک نفر زاویه داشت‌. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس‌نامه حزب توده نقش داشت و با توده‌ای‌ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره‌اش دفاع سخت از منافع شوروی در ایران از جمله نفت شمال بود و ستایش استالین و  مجادله با کسانی چون دکتر مصدق. نماینده تبریز از مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبارنامه‌اش راهی تبریز شد و در همان زمان سفر محرمانه‌اش را به باکو انجام داد. فرقه در شهریور ۱۳۲۴ [خورشیدی] اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ [خورشیدی] در شرایطی که آذربایجان و زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، دولت فرقه اعلام شد. پیشه‌وری روزنامه‌های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه‌گرایی قومی نداشت و همواره خصم پانترکیسم  و شخص محمدامین رسول‌زاده بود.


۴- قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی‌گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه ساوج‌بلاغ مکری (مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه‌دار منسوب به خاندان محترم قاضی هیچ‌گاه تمایلات قومی کُردی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ‌گاه پیش از اعلان فرقه دموکرات کردستان فعالیت سیاسی و قومیتی نداشت تا در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ [خورشیدی] به باکو رفت و توسط باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.


۵- اسناد نشان می‌دهد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتاً تجزیه‌ی دو منطقه‌ی آذربایجان و زنجان و کردستان و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر انچه آنها می‌خواستند توسط فرقه‌چیان اجرا می‌شد. در فرقه آذربایجان تمایلات مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه‌های تجزیه‌طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می‌خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال‌غربی گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غربِ آذربایجان‌غربی و مناطق کُرد‌نشین محدود ماند و نتوانست کردستان اصلی و کرمانشاه و ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.


۶- با خروج اجباری آرتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط و تلاشی هر دو فرقه آغاز شد و در آذر ۱۳۲۵ [خورشیدی] نهایی شد.


۷- اسناد نشان می‌دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی هرگز نتوانستند نخبگان و توده‌های دو منطقه را با خود همراه سازند.از همان ابتدا مقاومت‌های منفی و مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب‌های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله ارتش ایران در آذر ۱۳۲۵ [خورشیدی]، این مقاومت‌ها در قالب ایران‌خواهانه و به نام وطن‌خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته‌ها بعد به پاره‌ای مناطق رسیده بود، قیام وطن‌خواهان محلی پیش‌تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.


۸- وطن‌خواهان که مجهز به برخی سلاح‌های ابتدایی بودند با تحرکاتِ ایران‌خواهانه خود بسیاری از فرقه‌چیان را دستگیر و در محکمه‌های مردمی و خودمختار محاکمه و برخی را اعدام کردند. اگر حضور بعدی ارتش نبود، تعداد بیشتری اعدام می‌شدند. بعدها در تعداد اعدام‌شدگان این محاکم اغراق شد.


۹- گرچه موضع‌گیری‌های برخی دولت‌های غربی و بویژه آمریکا در خروج نیروهای اشغالگر ارتش سرخ شوروی بی‌تأثیر نبود، اما اسناد نشان می‌دهد عامل اصلی شکست دو فرقه عدم توان نفوذ در میان روشنفکران و توده‌ها و قدرت ریشه‌های ملی و مذهبی ایرانی بود که تسلط بیگانه و روس‌ها را هرگز گردن ننهادند. آذربایجان و کُردستان تنها مناطقی از جهان بودند که پس از اشغال توسط آرتش سرخ استالین از سیطره‌ی روس‌ها رها شدند.


۱۰- اگر چه سران دو فرقه از همان هفته‌های نخست آبان ۱۳۲۵ [خورشیدی] وعده مقاومت قاطعانه در برابر ارتش ایران و ایستادگی تا پایان راه می‌دادند، از همان روزهای نخست درگیری با وجود دارا بودن سلاح‌های روسی و نفرات کافی متلاشی شدند. پیشه‌وری و سران فرقه آذربایجان و هزاران نفر دیگر پس از مقاومتی کوتاه، شامگاه ۲۱ آذر ۱۳۲۵ [خورشیدی] روانه مرز شوروی شده و فرار کردند.

در جبهه مهاباد، قاضی‌محمد و اغلب یارانش ماندند و مقاومتی بر خلاف وعده‌های اولیه انجام نشد. مصطفی بازرانی با چند صد نفر از یارانش مستقلاً از کوهستان‌های صعب‌العبور غرب آذربایجان خود را به شوروی رساندند.




https://t.me/IranDel_Channel


💢

Report Page