ایراندل | IranDel
IranDel
🔴 تمامیت ارضی و ضرورت عبور از مطالعاتِ نظری
سعیده پراش، مردمشناس
کسانی که در رشتهی انسانشناسی فرهنگی یا مردمشناسی درس خواندهاند، میدانند اعتبار یک پژوهش یا مطالعه علمی این است که بیطرف باشد و قضاوت ارزشی نکند. وقتی ارزشگذاری آن هم ارزشگذاری ایدئولوژیک صورت گیرد قاعدتاً هر پایاننامهای فاقد اعتبار است.
از جهت دیگر در مورد تمامیت ارضی و وحدت ملی و همینطور آزادی بیان، این پرسش مطرح میشود؛ آزادی بیان از چه منظری؟ آزادی بیان از منظر ملت ایران، در مورد مفاهیم ملی؟ که بلافاصله به ما که با شبکههای اجتماعی در ارتباطیم، برچسب فاشیست زده میشود. ولی آزادی بیان از طرف کسانی که علیه ملت ایران و تمامیت ارضی ایران صحبت میکنند، پذیرفته شده و گاه دفاع از حقوق بشر تلقی میشود.
بسیاری بر این باورند مفهوم تمامیت ارضی یک مفهومِ نوین است و مربوط به دولت - ملتهای نوین و بسیاری هم معتقدند آن عبارت و موجودیتی که شما با نام ملت ایران عنوان میکنید، مفهوم بسیار جدیدی است؛ حتی اگر شما به پیشینهی تاریخی آن اشاره کنید. باید گفت، این قیاس معالفارق است که ما انتظار داشته باشیم در این زمینه عبارات امروزی را بهطور دقیق در منابع کهن پیدا کنیم. همینطور مفهوم قومیت، مفهومی علمی است. رشتهی تخصصیای به نام اتنولوژی یا قومشناسی وجود دارد، ولی این مفهوم خیلی راحت در بین مردم و در مورد بخش فرهنگهای ایرانی استفاده میشود. بخشهایی از فرهنگِ ایران که به یک کلانفرهنگ وصلاند و در عین اینکه اصلِ فرهنگِ ایران را دارند، دارای ویژگیها و رنگارنگی به جهت پراکندگی جغرافیایی هستند که در تضاد با کلانفرهنگِ ایران هم نیست. این بخش فرهنگ است، ولی ما میبینیم خیلی راحت از مفهوم قومیت استفاده میشود. ولی ما در زمینه رواج مفهومِ تمامیت ارضی در حوزهی فرهنگ عامه، بسیار ضعیف عمل کردهایم. در صورتی که چپها و قومیتطلبان دربارهی مفاهیم دلخواهشان در میان مردم صحبت میکنند، ساعتها بحث میکنند ولی ما در مطالعاتِ نظری تا یک جایی پیش میرویم که مطالعاتِ نظری است ولی در زمینه کاربردی دیگر جلو نمیآییم.
موضوعی که من میخواهم به آن اشاره کنم، موضوع نسبتاً جدیدی است که خیلی کمتر درباره آن کار شده است؛ «مفهوم تمامیت ارضی در آیینهای ایرانی با تکیه بر جشن تیرگان». این بررسی، بر اساس مطالعات ابوریحان بیرونی بر روی جشن تیرگان است. او پژوهشگری پاکدست است. تقریباً همان کاری را میکند که ما مردمشناسها در مطالعات میدانی و مردمنگاری در حال حاضر میکنیم. یعنی مراجعه میکنیم به یک جامعهی هدف برای پیدا کردن ریشههای یک آیین، مشاهده میکنیم و آنجایی که مشاهده پاسخ ندهد به حافظه مردم رجوع میکنیم و در حافظه آنها به دنبال ریشهها میگردیم. ابوریحان به نظر من در آثارالباقیه این کار را میکند. یعنی در آثارالباقیه از روش مردمنگاری استفاده میکند و همه آن چیزی را که میبیند و میشنود، ثبت میکند. ابوریحان برای پیدایی جشن تیرگان دو دلیل را بیان میکند؛ تمامیت ارضی را نهفقط بهعنوان مفهومی سیاسی که بهعنوان مفهومی که دغدغهی ملی است، شرح میدهد. نخستین دلیل پیدایی جشن تیرگان را تعیین مرز بین ایران و توران بیان میکند. ما عنوانی داریم به نام چارهجویی فرهنگی؛ گاهی جامعهای به این نتیجه میرسد که یک کاری را به صورت گروهی، ماندگار یا تکرارپذیر کنند که جزء رسومشان شود. جالب است با اینکه آرش کمانگیر در این واقعه بهعنوان یک پهلوان اسطورهای جانش را از دست میدهد، ولی ملت ایران در آن برهه زمانی، سوگ برگزار نمیکنند. چون سوگهای ایرانی معمولاً سهساله و هفتساله است و از بین میرود. یا یک سوگ همگانی هر ساله داریم مثل سوگ سیاوش که سوگی کهن است؛ یادگار اسطورههای کهنی چون ایزد شهیدشونده که در تداوم فرهنگی طولانی پیش آمده است. پس این خطر را نمیکنند که این دو آیین را روبهروی هم قرار دهند، چون میدانند که این سوگ به نفع سوگ سیاوش ممکن است به فراموشی سپرده شود.
۱- مردم ایران در درازای تاریخ نسبت به مفهوم تمامیت ارضی کاملاً آگاهی داشتند و در یک تمهید برای آن جشن برگزار میکردند تا در خودآگاه و ناخودآگاه ملی نهادینه شود.
۲- موضوع دیگر این است که وقتی ما در مورد آیینها صحبت میکنیم، چه آیینهای شادمانی، چه آیینهای سوگ، این آیینها در شمار فرهنگ عامه است و بررسیشان هم در شمار فرهنگ عامه است. بنابراین الزامی ندارد که دنبال مفاهیمِ نوین سیاسی در گذشته باشیم؛ همین که ریشههای مفاهیمی مانند تمامیت ارضی را مثلاً در آیینها بررسی کنیم، به نتایج جدیدی میرسیم.
آیینها به انسجام گروهی منجر میشود که میتواند به انسجام ملی بینجامد؛ اگر در نوروز یا در آیینهای سوگواری مثل ایام محرم در سراسر ایران حرکت کنید، در بسیاری از روستاهای ما حتی هنوز میدانگاههایی وجود دارد، در نوروز که مردم به عمد در این روز برای رفع کینه و کدورتی که داشتند، آشتی میکنند. در پیش از آیین سوگواری تکیهها آیین آشتیکنان دارند. این میزان انسجام گروهی همواره به انسجام ملی منجر شده؛ که آن چیزی است که ابوریحان به آن اشاره میکند. یعنی مردم ایران نسبت به یک موضوعی واکنش دارند، نه مردم بخشی از ایران، بلکه همه ایرانیان. خیلی عجیب است که ابوریحان اشاره کرده باشد دقیقاً به مفهوم امروزی ملت. همه ایرانیان روالِ عادی زندگیشان را کنار میگذارند و تا زمانی که تعیین مرز بین ایران و توران انجام نمیشود، مردم به شرایطی عادی زندگیشان برنمیگردند و وقتی برمیگردند با جشن برمیگردند یعنی درحالیکه میزان انسجام گروهی و ملی به بالاترین حد خودش میرسد. آیینهای ایرانی نمادِ انسجام گروهی و انسجام ملی هستند.
دلیل بعدی که در آثارالباقیه اشاره میشود به روز آیین ملکداری یا آیین سرزمینداری است. در کنار نهاد ملت یک نهاد سیاسی و در واقع در کنار ملتی که مفهوم تمامیت ارضی برایش دغدغه ملی است، نهاد سیاسی قدرتمندی برای دفاع نیاز است. مورد بعدی که اشاره میکند در ذیل همین مفهوم، مفهوم اقتصاد است. تا زمانی که مفهوم اقتصاد و نهاد اقتصاد سالم و در ارتباط با دولت و ملت نباشد، امکان تنشهای سیاسی و اجتماعی وجود خواهد داشت. بعد از آنها اشاره میکند که این روز برزگران است، یعنی یک دیوانسالاری سیاسی اقتصادی را پشت سر هم مشاهده میکنید و این دیوانسالاری نیاز دارد به یک ساختار اداری یا دیوانسالاری که ثبت و ضبط و منتقل کند؛ یعنی در تداوم باشد.
چه اتفاقی برای ما میافتد که این تداوم قطع یا کمرنگ میشود؟ شاید هنوز گمان میکنیم این مفاهیم را باید در حوزهی مطالعات نظری نگه داریم، در صورتی که تعرضکننده به مفهوم تمامیت ارضی ایران، همانند آن دانشجویی است که میداند آن پایاننامه از درجه اعتبار ساقط است اما به عمد بسیار عامیانه این موضوع را مطرح میکند و فیلمبرداری میکند و در شبکههای اجتماعی پخش میشود که جامعه را متأثر کند. مدافعین تمامیت ارضی ایران برای پیشگیری باید از حوزه مطالعات نظری پا را فراتر نهاده به مبانی کاربردی توجه بیشتری داشته باشند.
🔴 منبع:
روزنامه هممیهن، شماره ۱۸ مهر ۱۴۰۲ خورشیدی
🔴 پینوشت:
نشستی با موضوعِ «بررسی و گفتگو درباره تمامیت ارضی، وحدت ملی و حدود آزادی بیان» به همت ماهنامهی وطنیولی در روز ۸ مهر ۱۴۰۲ خورشیدی در دفتر ماهنامه، برگزار شد. متن منتشره، متن سخنرانی در آن نشست است.
https://t.me/IranDel_Channel
💢