ایران‌دل | IranDel

ایران‌دل | IranDel

IranDel

(۱)

🔴 ورود اوکراینی‌ها به خاکِ روسیه

✍️ طوس طهماسبی


چند روز پس از دریافت تعدادی از جنگنده‌های اف شانزده، اوکراینی‌ها در اقدامی عجیب و غافلگیرانه، با نیرویی کم در حد دو گردان مکانیزه، به استان کورسک روسیه حمله کرده و پیشروی تا عمق چهل کیلومتری، نزدیک به چهارصد کیلومتر مربع از خاک روسیه را تصرف کردند. آنها پس از گرفتن سیصد اسیر، نخستین کاروان نیروهای کمکی روس‌ها را با یک کمین ماهرانه منهدم کردند. اکنون چندین صف از اتومبیل‌های شهروندان روسی که در حال فرار از مناطق مجاور هستند، دیده می‌شود و ارتش روسیه در این چهار روز قادر نبوده که هیج واکنش کارسازی نشان دهد.

این نخستین بار است که ارتش اوکراین وارد خاک روسیه می‌شود. این اقدام ریسکی بزرگ در خود دارد. ورود نیرویی کوچک در شرایطی که اوکراین به بخش اعظم نیروهایش برای دفاع در داخل کشور نیاز دارد و با توجه به این که عملیات تهاجمی نیاز به عقبه کمکی نیرومند و خطوط تدارکاتی با ثبات دارد، ممکن است مخاطرات جدی برای اوکراینی‌ها در پی داشته باشد. در صورتی که بنا باشد که مناطق تصرف شده حفظ گردد، قطعاً به ورود نیروهای بیشتر و احداث مواضع مستحکم دفاعی نیاز هست.

اما در اینجا بحث من سرنوشت این عملیات نیست، بلکه می‌خواهم بپرسم که در کلیت موضوع جنگ اوکراین مهمترین مسئله کدام است؟

در واقع می‌خواهم بگویم اصلی‌ترین جنبه این جنگ که باید مورد توجه مردمان آزادی‌خواه و بیزار از انقیاد و فلاکت در سراسر جهان باشد، حتی این نیست که آیا اوکراین می‌تواند تمام بخش‌های اشغال شده سرزمینش را آزاد کند یا خیر. مسئله اصلی و حیاتی آن است که این جنگ باید به زوال ماشین جنگی روسیه و شکستن کمر اقتصاد و شیرازه حکمرانی رژیم پوتین منجر شود.

ارتش بزرگ به جا مانده از امپراتوری شوروی، حتی در شرایطی که روسیه از دایره کشورهای پیشرو در فن‌آوری و اقتصاد خارج شده است، تهدیدی بزرگ برای آزادی در بخش‌هایی از جهان ما است. اگر روند فعلی تضعیف و فرسایش ارتش روسیه در جنگ اوکراین یکی دو سال دیگر ادامه داشته باشد، واقعیتی به نام ارتش بزرگ روسیه برای همیشه به آرشیو تاریخ می‌پیوندد و در آن شرایط دیگر روس‌ها نیرویی برای دخالت نظامی به سود "قصابی همچون بشار اسد" و یا حمایت از "حکومت مستبد لوکاشنکو و دیگر عمالشان در جمهوری‌های اطراف" و یا ارائه تجهیزات نظامی و امنیتی به نظایر حکومت‌های کوبا، ونزوئلا و کره‌شمالی نخواهند داشت.

هر روزی که از این جنگ می‌گذرد و هر تانک، توپ، سیستم پدافندی، هواپیما و یا هلیکوپتر روس‌ها که منهدم می‌شود، بر رقم نزدیک به ده‌هزار دستگاهی ادوات نظامی منهدم شده ارتش روسیه افزوده شده و مردمان آزادی‌خواه جهان به این هدف بزرگ و شیرین نزدیکتر می‌شوند. برآوردها نشان داده که اگر نبرد یکسال یا کمی بیشتر با میانگین شدت فعلی ادامه داشته باشد، روس‌ها دیگر تانکی برای جنگیدن نخواهند داشت. یک ماه پیش اعلام شد که ذخایر بزرگ تانک‌های تی هفتاد و دو بازمانده از شوروی تقریباً تمام شده و نرخ تولید فعلی برای جبران تلفات بسیار کوچک است. تهاجم سه ماهه روس‌ها به خارکف که در بهار امسال آغاز شد، پرتلفات‌ترین نبرد برای روس‌ها از آغاز جنگ بود که هفتاد هزار کشته روی دستشان گذاشت. چهار یا پنج نبرد اینچنینی در دوسال آینده می‌تواند کمر ماشین جنگی منحوس به جا مانده از امپراتوری شوروی را برای همیشه بشکند.


(۲): مانورِ نظامی بزرگِ ارتش شوروی در آغار دهه ۱۹۸۰ میلادی


چرا معتقدم که اگر جنگ اوکراین یک تا دو سال دیگر با شدت متوسط ادامه یابد، حتی اگر اوکراینی‌ها نتوانند تمام سرزمین‌های خود را آزاد کنند، دیگر چیزی به نام ارتش بزرگ روسیه یا روسیه به عنوان یک قدرت جهانی وجود نخواهد داشت؟

تصویر دوم مربوط به مانور زاپاد هشتاد و یک ارتش شوروی در آغاز دهه هشتاد میلادی است. این بزرگترین رزمایش یک نیروی زمینی در تاریخ بود، مربوط به دوران اوج قدرت نظامی شوروی کمی پیش از آغاز روند اضمحلال آن. در آن زمان شوروی پنجاه تا شصت هزار تانک عملیاتی در اختیار داشت. پس از فروپاشی شوروی روسیه بیش از سه تا پنج هزار تانک را نتوانست در خدمت نگه دارد. شوروی سیزده هزار هواپیمای جنگی در اختیار داشت، حال آنکه هواپیماهای رزمی روسیه به هزار فروند هم نمی‌رسد.

اما آیا ارتش روسیه که همواره بر کمیت متکی بوده، توانست که در مقابل چنین کاهش قدرت تکان‌دهنده‌ای، دکترین و فونداسیون نظامی جدیدی بر پایه کیفیت و فن‌آوری نظامی هوشمند بنا کند؟ به هیچ وجه!

سطح فن‌آوری ارتش روسیه امروز تفاوت ناچیزی با ارتش شوروی سی و سه سال پیش دارد. شکست‌های خرد کننده آنها در اوکراین ریشه در همین واقعیت دارد.

شوروی کمونیستی ساختار صنعتی عظیمی به وجود آورد که بر پایه منطق اقتصادی، مفهوم بازدهی و تناسب با کشش بازارها بنا نشده بود. این ساختار زیان‌ده به تدریج به معنای دقیق کلمه گندید و مضمحل شد. یلستین و پوتین ناچار شدند آن را تقریباً به تمامی تعطیل کنند. روسیه برخلاف شوروی یک قدرت صنعتی نبود و به یک صادر کننده مواد خام تبدیل شد. روسیه با اختلاف غنی‌ترین کشور جهان از لحاظ منابع زیرزمینی است، اما امروز در رده بندی اقتصاد جهانی، جایگاه یازدهم را به خود اختصاص داده است، در حالی که شوروی پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم، اقتصاد دوم جهان بود.

روسیه با یک دولت فاسد و مافیایی به هیچ وجه قادر نشده تا اقتصاد و تکنولوژی خود را بر پایه‌ای جدید بنا کند. روسیه در پارامترهای بنیادین توسعه و قدرت تنها یک پیکر بدقواره، نیمه نصفه و زوار در رفته از دوران شوروی است.

به همین سبب است که روسیه قادر نشده در این سال‌ها سلاح‌های واقعاً جدیدی در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. به همین سبب است که سلاح‌های جدیدی نظیر سوخو پاکفا و تانک آرماتا با این که ظاهراً تکمیل شده‌اند اما عملاً وجود ندارند، چرا که بنیه اقتصادی و تکنولوژی لازم برای تکمیل آنها وجود ندارد. هند که شریک برنامه جنگنده نسل پنجم پاکفا بود، دریافت که این پروژه پوچ و توخالی است و کناره‌گیری خود را اعلام کرد.

پوتین در طول بیش از ده سال دوره رونق ناشی از قیمت بالای نفت و گاز توانست چند طرح نیمه‌کاره مانده از دوران شوروی را تکمیل کرده و در اختیار ارتش روسیه بگذارد. جنگنده‌های سوخو سی و چهار، سی و پنج و سی و نیز تانک‌های تی نود شامل طرح قدیم و جدید در این دسته قرار می‌گیرند. بدین‌ترتیب سیصد و هشتاد جنگنده جدید و حدود چهارصد و پنجاه تانک جدید در اختیار ارتش روسیه قرار گرفت. امروز حدود شصت فروند از این هواپیماهای جدید از بین رفته‌اند و رقمی که در مقابل تولید شده، حدود یک هشتم تلفات است.

در مورد نیروی زمینی وضعیت بارها و بارها بدتر است. روس‌ها نزدیک به پنج‌هزار تانک و بیشتر خدمه زرهی زبده خود را از دست داده‌اند. بیش از نیمی از تانک‌های جدید کم تعداد از میان رفته‌اند. تولید نظامی روس‌ها تا اینجا بسیار کم‌تر از تلفات بوده و به همین سبب ناچار شده‌اند تانک‌های قدیمی تولید پنجاه تا هفتاد سال پیش را از انبارها و از حالت ذخیره بیرون بیاورند. بررسی‌ها نشان داده با روند تولید و تلفات فعلی روس‌ها یکسال دیگر تقریباً تانکی در میدان نبرد ندارند. از سوی دیگر هر چه آنها به سوی تولید بیشتر جنگ‌افزارهای سنگین بروند فشار بر اقتصاد غیرنظامی روسیه بیشتر شده و زمینه برای فروپاش اقتصادی دوم امپراتوری مسکو فراهم‌تر می‌گردد. تلفات در زمینه نفربرها، توپ‌های خود رانش و سیستم‌های پدافند موشکی زمین به هوا هم بسیار زیاد بوده است و در مجموع رقمی حدود پنج هزار دستگاه را شامل می‌شود. روس‌ها مشکل دیگری نیز دارند. آنها در زمینه فن‌آوری نظامی پیچیده الکترونیک خودکفا نیستند و در دو دهه اخیر در این زمینه وابسته به قدرت‌های غربی به خصوص فرانسه بوده‌اند. تحریم‌هایی که پس از اشغال کریمه یعنی ده سال قبل اعمال شد، ارتش روسیه را دچار مشکلات جدی کرد. علت اینکه چرا روس‌ها نتوانستند برتری هوایی بر فراز اوکراین را بدست گیرند و نیروی هوایی کوچک اوکراین را نابود کنند، مربوط به همین عقب ماندگی در زمینه دانش پیشرفته الکترونیک است.


🔴 پی‌نوشت:

بازنشرِ یک یادداشت به معنای تأیید کل محتوای آن و تأیید تمام مواضعِ نویسنده‌ی یادداشت نیست.


https://t.me/IranDel_Channel


💢





Report Page