Hashtag
Photo: wishmaster_yz/shutterstock.com
باران خسروی
این روزها تقریبا تمام کسانی که از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، هشتگ(Hashtag) را در شبکههای اجتماعی دیدهاند یا خود از آن استفاده کردهاند. استفاده از هشتگ تنها محدود به شبکههای اجتماعی نیست و گاهی روی تبلیغات و بیلبوردها هم آن را میبینیم.
هشتگ برچسبی است که برای دستهبندی وبه اشتراکگذاری پستها و نظرات درباره موضوعی خاص، در سطحی فراگیر و فراتر از حلقه و فهرست دوستان به کار میرود. اگر بخواهیم تصور دقیقتری از هشتگ داشته باشیم، آن را کلمه یا عبارتی متشکل از حروف واعداد تعریف کرد که بین آنها فاصلهای وجود ندارد و در ابتدای آن از نماد # استفاده میشود تا امکان شناسایی و پیگیری این موضوع برای دیگر اعضای شبکه اجتماعی آسان شود.
نقطه آغاز ورود هشتگ به شبکههای اجتماعی، با کریس مسینا برنامهنویس نرمافزارهای متن باز بود. اوبه این نتیجه رسید که میتواند از هشتگ در شبکههای اجتماعی بهویژه توییتر استفاده کند، تا موضوعات مختلف را با آن علامتگذاری کند. نخستین بار آگوست ۲۰۰۷ در توئیتر خودش نوشت: نظر شما در مورد اینکه از # برای مشخص کردن گروهها استفاده کنیم چیست؟
کاربرد هشتگ
هشتگ میتواند در تمامی رسانههای اجتماعی استفاده شود و استفاده از آن محدودیتی ندارد. وقتی شما مکالمه یا جملهای را با هشتگ همراه میکنید، آن را به راحتی در معرض دید و جستجوی دیگران قرار میدهید. یک جستجوی ساده یا کلیک روی هشتگ، به راحتی کسانی را که از آن هشتگ در مطالبشان استفاده کردند، نشان میدهد. هشتگ راهی است آسان برای جذب، تجمیع و تشویق مردم جهت بحث و گفتگو درباره یک موضوع مشخص و شما به عنوان کاربر فضای مجازی میتوانید از این فرآیند استفاده کنید تا یک موضوع را داغ کنید یا سبب آغاز یک گفتگوی اینترنتی شوید.
هشتگ و استفاده آن در حمایتگری
متکالینز در گاردین مینویسد: “شبکههای اجتماعی مرکز گفتگو پیرامون مسائل مهم روز است”. به این معنی که بستر گفتگو برای موافقان و مخالفان است تا ایدههای خود را به اشتراک بگذارند و حمایت عمومی را به دست بیاورند. در این میان بسیاری از کاربران، کنشگران و حمایتگران تلاش میکنند تا با داغ کردن یک هشتگ، توجه عمومی را به موضوع مورد نظر خود جلب کنند. اما آیا داغ کردن هشتگها باعث حمایتگری میشوند؟ یا بیشتر مثل کارهای خیرخواهانه، هدفشان تنها افزایش اعتماد به نفس کاربران است؟
حمایتگری از طریق هشتگ، مانند یک اعتراض مسالمتآمیز در خیابان است با پوسترهایی در دست و عبارتهایی که روی آنها نوشته شده است. هر کاربری که به شبکههای اجتماعی دسترسی دارد، میتواند در آن سهم داشته باشد. اما برای سنجش تاثیر هشتگها در بحث حمایتگری، باید ببینیم که چه قدر هشتگها در سطح اجتماعی توان تغییر اجتماعی دارند.
اگر تاکنون عضو کانال تلگرام خانه امن نشدهاید، کلیک کنید.
هشتگها میتوانند توجه شما را به یک رویداد خاص جلب کنند. به عنوان مثال داغ کردن هشتگ دختران ما را بازگردانید #BringBackOurGirls توانست یک مساله محلی در مورد ربایش دختران نیجریهای از سوی گروه اسلامگرای افراطی بوکوحرام را تبدیل به یک تلاش جمعی و جهانی کند که هزاران نفر از نقاط مختلف دنیا پیگیر آن بودند.
حمایتگری از طریق هشتگ در سطح جهانی ما را متحد میکند و مرزها را میشکند. شاید بزرگترین خدمت هشتگ زدن همین بوده که یک توجه همگانی ایجاد میکند و همدلی توده مردم را برمیانگیزد .
برای مریم هشتگ بزنید
مریم بیمار درمانگاه کوچک شماست و در طول درمان میفهمید مریم قربانی خشونت خانگی است. در طول زمان شما مریم را بهتر میشناسید و او از شما درخواست می کند برای طلاق به او کمک کنید. مریم را تشویق میکنید که به پزشک قانونی مراجعه کند تا مدرکی برای طلاق داشته باشد، اما در روستایی که شما کار میکنید هیچ نوع مرکز حمایتی، پزشکی قانونی و دادگاه خانواده وجود ندارد. مریم هر بار باید به شهری در دو ساعتی روستا برود. در نهایت موانع قانونی، کمبود حمایتها و خدمات اجتماعی و قانونی، مریم را از طلاق منصرف میکند.
از همین نویسنده بیشتر بخوانید:
رﺳﺎﻧﻪها، حمایتگری و خشونت خانگی
لابیگری با نمایندگان در موضوع خشونت خانگی
چندی بعد شما داستان خودسوزی مریم را میشنوید. شما میدانید دلیل این خودکشی چیست. این ماجرا شما را به شدت تحت تاثیر قرار داده و دوست دارید که تکرار این اتفاق را برای دیگران نبینید. اما شما در یک روستای دورافتاده کار میکنید و چندان توان مالی و یا سرمایه اجتماعی برای تغییر ندارید. شما میتوانید از حمایت شبکههای اجتماعی خود استفاده کنید و به کسی دسترسی ندارید.
داستان مریم را به صورت آنلاین به اشتراک بگذارید. شما میتوانید از هشتگ خشونت خانگی یا هشتگ مریم یا هر هشتگی که به نظر شما ممکن است جذاب و مربوط باشد، استفاده کنید. از دوستان خود در شبکههای اجتماعی بخواهید در بازنشر خبر کمک کنند. اگر موفق شوید و این هشتگ داغ شود، توجه افراد زیادی را جلب میکنید و شاید بتوانید زمینهساز تغییر بزرگی شوید.
هشتگها و ایجاد تغییرات واقعی
هشتگها همچنین باعث بالارفتن دانش ما از شرایط اجتماعی و محیط زیستی کشورهای دیگر میشود. توجه ما را به نقض حقوق بشر در نقاط مختلف دنیا جلب میکنند و میتوانند حس تنهایی را از شما به عنوان قربانی بگیرند. به عنوان مثال هشتگ من هم #metoo یک جنبش جهانی راه انداخت و باعث به صدا آمدن و همراهی زنان زیادی شد و حتی تاثیر این هشتگ را میتوان در اعتراضها به بازیگران مطرح و هنرمندهای هالیوودی دید .
هشتگها وقتی جهانی میشوند قدرت زیادی میگیرند و افراد را در موقعیت قدرت قرار میدهند تا از رسانههایشان برای ایجاد تغییر استفاده کنند. به این وسیله به مردم یک نقش فعال اجتماعی می دهند و تا کنون موارد زیادی رخ داده است که این قدرت را ثابت می کند. تنها پس از اینکه هشتگ #Kony2012 در اینترنت فراگیر شد، اوباما نیروهای ارتش را برای کمک به آموزش نیروهای اوگاندا برای یافتن جوزف کنی، رهبر گروه شبهنظامی ارتش مقاومت خدا، فرستاد.
باید توجه داشته باشیم قدرت هشتگها زمانی در آموزش تاثیرگذار است که افراد به صورت سرسری تنها به اشتراک گذاری نپردازند و شروع به تحقیق و کنکاش درباره موضوع کنند یا پشت آن هشتگ داستان قوی و تاثیرگذاری وجود داشته باشد تا بتواند توجه عمومی زیادی را جلب کند. با این که استفاده از هشتگ جایگاه خودش را در فرهنگ جهانی پیدا کرده است، اما موضوع مهم پایایی این حرکتها هست. اگر هشتگها در زمان مشخص منجر به تغییر اجتماعی نشوند، میتوانند به راحتی بمیرند. در واقع راز هشتگها درگیری عمومی است و بعد از این که گفتگو در سطح وسیعی شکل گرفت، موقعیت این به وجود میآید که به عنوان حمایتگر و فعال اجتماعی قدمهای تغییر را بردارید.
شما به عنوان یک حمایتگر نمیتوانید تنها به یک هشتگ دل ببندید و منفعل عمل کنید. در واقع فعالیت شما نباید تنها محدود به اشتراگ گذاری یا هشتگ زدن در شبکههای اجتماعی باشد. حمایت گری شما باید همراه با آموزش بیشتر، درگیری بیشتر و همدلی بیشتر باشد.