Fanarts NSFW 3
![](/file/e130c0cde4f46934ee05b.jpg)
#Shin
"آه ته دهنت خیلی حس خوبی میده پسر خوب..افرین بیشتر وارد دهنت کن."
تهیونگ بیتوجه به جمع شدن اشک تو چشمهاش سعی کرد حجم بیشتری از دیکِ تو دهنش و وارد گلوش کنه که با عق زدنش سرش و کمی فاصله داد و مظلومانه نگاهی به جونگکوک انداخت..خیره به چشمهاش لیسی به کلاهک عضوش زد و با دستهاش بالزهای سفت شدهاش و مالید:
"بیشتر از این نمیتونم."
جونگکوک کمربند قهوهای رنگش و کامل از دور شلوارش باز کرد و موهای نرم پسرِ بین پاهاش و به چنگ گرفت و غرید:
"میشه پسر جون،باید دل به کار بدی."
بدون مکث دیکش و تو دهنش فرو کرد و بعد از بستن پلکهاش شروع کرد به فشردن دهن تهیونگ به عضوش و وقتی کامل واردش شد آه عمیقی کشید و بعد از ارضا شدنش سرش و ول کرد.
تهیونگ پشت سر هم و عمیق اکسیژن و وارد ریههاش کرد و با صورت سرخش نالید:
"حالا میتونم تو تیم رقصمون باشم و مسابقه بدم؟"
جونگکوک درحالی که عضوش و به شورتش بر میگردوند نیشخندی زد.
"از اولشم تو تیم بودی بیبی بوی..فقط میخواستم لبهای خوشگلت و دور دیکم حس کنم."
__________________________________
![](/file/787181bde1a09261b3d7f.jpg)
حرکت اون جسم داغ توی سوراخش، لذت عظیمی رو به سمت بدنش می فرستاد و پاهاش رو سست می کرد.
با شنیدن صدای چند نفر پشت در دستشویی دانشگاه که داخلش در حال به فاک رفتن بود لبش رو گزید تا صدای ناله هاش براش رسوایی به بار نیارن.
_ک..کوک...چند لحظه صب...
حرکات جونگ کوک آروم اما عمیقتر شد و با صدایی زمزمه مانند و اغواگرانه کنار گوش تهیونگ گفت.
_هوم؟ولی کسی که...به این روز انداختتمون تویی...وسط کلاس دیکمو لمس میکنی و انتظار داری خودم رو نگه دارم؟
با یکی از دست هاش هر دو دست تهیونگ رو پشتش قفل کرد و محکمتر داخلش کوبید.
همه چی جوری به نظر می رسید که انگار این تنبیه تهیونگه اما در واقع جونگ کوک عاشق سکس های هیجان انگیز بود.
یچیزی مثل همین الان؛وسط دستشویی دانشگاه و ضربه های پی در پی داخل پسری که لرزیدن هاش نشون می داد چیزی به ارضا شدنش باقی نمونده.
__________________________________
![](/file/e051e1edd1108121aed59.jpg)
در اتاق رو بدون اینکه در بزنه باز کرد، بیتوجه به صورت متعجب دوست پسرش همونطور که دکمههای پیرهنش رو باز میکرد سمتش قدم برداشت. تهیونگ این بین متعجب تند پلک زد و با لکنت گفت:
_ اوه... بیبی؟!
جونگکوک نیشخندی زد و تمام لباسهاش رو تو یه چشم به هم زدن از تنش درآورد، سمت تهیونگ قدم برداشت و با بدن کاملاً برهنهاش روی پاهاش نشست و بیمعطلی لبهاش رو به لبهای اون چسبوند و شروع به بوسیدنش کرد. تهیونگ شوکه بود اما توی بوسه باهاش همکاری کرد، دستش رو روی باسن جونگکوک گذاشت و بهش چنگ زد. حرکت پایینتنهی پسرش روی دیکش باعث داغ شدن بدنش شد. چشمهای خمارش رو به چشمهای جونگکوک دوخت و لب زد:
_ میدونی که باید تاوانش رو پس بدی بیبی بوی؟
پسر کوچیکتر نیشخندی زد و دستش رو سمت زیپ شلوار تهیونگ برد کمی دیکش رو از روی شلوار مالید و زیپش رو باز کرد. بالاخره تونست دیکش رو از توی باکسر خارج کنه و از توی زیپ باز شده بیرون بیاره، همونطور که داشت دیک سفت شدهاش رو بین دستهاش میمالید لب زد:
_ میدونم، اومدم اینجا تا تنبیه شم ته، اومدم که به فاکم بدی!
#Lena┊#Sakura
__________________________________
![](/file/f64fe43e299f75e6d6a82.jpg)
#Sakura
_بچرخ تهیونگی...
تهیونگ با چشم های خمار از لذت نگاهی به پسر مو طلایی انداخت و لبش رو گزید.
این بهترین سکسی بود که تو کل عمرش داشته...
__________________________________
![](/file/a4c3f77580875cd1802a0.jpg)
#Shin
"هدفت چیه جئون؟هوم؟"
تهیونگ بین ضربههاش غرید و جونگکوک دستاشو دور گردنش حلقه کرد و فقط صدای نالههاش به گوش رسید.
تهیونگ ضربهی محکمتری زد و خیره به چشمای بستهاش گفت:
"حرف بزن کوک..هنوز دهنت و با دیکم پر نکردم که ساکت شدی."
جونگکوک پاهاشو دور کمر تهیونگ انداخت و با شهوت خندید.
"منظورتو..آاه..نمیفهمم تهیونگی."
دستی به شکم عضلهای پسر زیرش کشید و با حرص گفت:
"چرا تو محل کار مثل یه فاکر رفتار میکنی و وقتی میای خونهام تا مثلا رو پروژه کار کنیم مثل یه بیبی بوی لباس میپوشی تا بکنمت؟هان؟"
جونگکوک با لذت از وارد و خارج شدن دیک تهیونگ تو سوراخش جواب داد:
"آااه ته..چون..میخوام دیوونهات کنم..دیک لعنتیت فقط واسه منه..فاک."
تهیونگ نیشخندی به اعترافی که شنید زد و با عمیقتر کردن ضربههاش بوسهی خیسی رو با همکار هورنیش شروع کرد.
__________________________________