@Enqelabrojava
🔳 شهید بریتان و تولد نوین مبارزهٔ آزادیخواهی
✍️ هیوا احمد
در برهەای از تاریخ مبارزهٔ جنبش آزادیخواهی خلق کورد، هنگامی که تاکتیکهای مبارزاتی به بنبست رسیده و روح مقاومت در زیر فشار سنگین توطئههای جهانی به خاموشی گرایید، شهید بریتان با اقدامی فدایی و انقلابی، خون تازهای در رگهای جنبش دمید.
دورانی که او برخاست، نه تنها عرصهٔ جغرافیایی کوردستان بلکه سراسر خاورمیانه و جهان در حال دگرگونیای سرنوشتساز بود. در آن سالها، جنبشهای چپگرا و رهاییبخش ملی یکی پس از دیگری فرو میپاشیدند یا در جستوجوی بازسازی خویش بودند. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و شکست سوسیالیسم رئال، امید بسیاری از نیروهای مترقی جهان را درهم شکست. نظام مدرنیتهٔ سرمایهداری، به رهبری ایالات متحده آمریکا، خود را «پایان تاریخ» و پیروز نهایی میدان میپنداشت و میکوشید هر صدای مخالفی را خفه کند.
در همین مقطع تاریخی بود که توطئههای جهانی و بینالمللی علیه جنبشهای رهاییبخش به اوج خود رسید. رهبران جنبشهای انقلابی و ملی، یکی پس از دیگری، هدف دسیسه و تهاجم قرار گرفتند؛ از احمدشاه مسعود در افغانستان گرفته تا یاسر عرفات در فلسطین و رهبر عبدالله اوجالان در کوردستان. نظام سلطهٔ جهانی، با ترکیبی از سرکوب نظامی، جنگ روانی و سیاستهای انهدامی، درصدد نابودی کامل هر نیرویی بود که نمایندهٔ آزادی، عدالت و رهایی انسان بود.
در این شرایط، خاورمیانه در آتش جنگهای تازه میسوخت. جنگ خلیج فارس بهتازگی پایان یافته بود؛ پارلمان اقلیم کوردستان تازه تأسیس شده و بهجای همبستگی با آرمان آزادی، به صف نیروهای ضدآزادی پیوسته بود.
کوچ اجباری هزاران نفر از خلق کوردستان از جنوب، زخم تازهای بود بر پیکر ملتی که از قرنها ظلم و بیخانمانی رنج میبرد. در همان زمان، قدرتهای منطقهای و جهانی، از ترکیه گرفته تا ناتو، در هماهنگی کامل علیه جنبش آزادیخواهی کوردستان صفآرایی کرده بودند. جریانهای ملیگرای کورد و نیروهای مرتجع محلی نیز، با تکیه بر حمایتهای خارجی، سختترین حملات تاریخ را علیه جنبش سازمان میدادند و میکوشیدند آن را به تسلیم وادارند.
در دل این بنبست سیاسی و تاریخی، عملیات فدایی شهید بریتان رخ داد؛ عملیاتی که ماهیت آن فراتر از یک اقدام نظامی بود. این عمل نه واکنشی شخصی به فضای شکست و ناامیدی، و نه حرکتی از سر احساس، بلکه بیانی نوین از وفاداری به خطمشی سوسیالیستی آپویی، باور به رهبری عبدالله اوجالان، و ایمان راسخ به ایدئولوژی آزادی زن و رهایی انسان بود.
شهید بریتان در لحظهای که جهان در حال بلعیدن آرمانهای انسانی بود، با انتخاب آگاهانهٔ خویش به پرسش بزرگ زمان پاسخ داد: آیا در جهانی که سرمایه و سلطه بر همهچیز حکم میراند، میتوان هنوز انسانی آزاد و مقاوم بود؟ وی با عمل خویش گفت: بله، میتوان.
اقدام شهید بریتان نه فقط در بعد نظامی، بلکه در سطح فلسفی و ایدئولوژیک نیز معنایی ژرف داشت. او مرز میان تسلیم و شرافت، میان سکوت و فریاد را دوباره ترسیم کرد. تصمیم او، پاسخی بود به بحران معنوی و فکری جنبشهای چپ جهانی که در اثر فقدان رهبری و تعریف ناقص از انسان و آزادی، فروپاشیده بودند. شهیدبریتان با فدای جان خویش ثابت کرد که انسان آزاد نه محصول نظام بلکه زادهی آگاهی و عشق است.
او نه تنها جانش را فدا کرد، بلکه سلاحش را نیز شکست تا به دشمن فرصت سوءاستفاده ندهد. این کنش نمادین، تجلی نفرتی عمیق از زندگی بردهوار، از مردسالاری، از وابستگی و از سلطهٔ طبقاتی بود. در واقع، بریتان با شکستن سلاح، مرز میان «خشونت کور» و «مقاومت آگاهانه» را برجسته ساخت. او نشان داد که مبارزهٔ انقلابی اگر از روح آزادی و عشق به انسان تهی شود، به ضد خود بدل خواهد شد.
از دیدگاه ایدئولوژیک، عملیات بریتان را میتوان اعلام موجودیت زن آزاد در برابر تاریخ مردسالار دانست. در زمانی که روح تسلیم و محافظهکاری حتی در میان صفوف جنبشهای آزادیخواه رخنه کرده بود، بریتان چونان صدای کهن زمین و فریاد زنانی که قرنها در سکوت زیسته بودند، برخاست و از دل کوه فریاد زد: "زن منبع زندگی و مقاومت است”. این اقدام، نه تنها ساختارهای کهنهٔ مردسالار و ملیگرای ارتجاعی را لرزاند، بلکه در درون جنبش نیز موجی از بازاندیشی و بیداری ایجاد کرد."
از این رو، عملیات شهید بریتان یک کنش تاریخی و ایدئولوژیک بود که معنای مبارزه را بازتعریف کرد. او به همگان نشان داد که مقاومت نه فقط در برابر دشمن بیرونی، بلکه در برابر ساختارهای پوسیدهٔ درونی نیز ضرورت دارد؛ زیرا آزادی بیرونی بدون رهایی درونی ممکن نیست.
بریتان با فدا کردن جان خود، پُل میان شکست تاریخی و امید نوین را بنا نهاد. پس از او، خطمشی سوسیالیستی جنبش کوردستان با درکی عمیقتر از آزادی، زن، جامعه و طبیعت ادامه یافت. عملیات او الگویی شد برای تاکتیکهای نوین، جایی که قهرمانگرایی فردی جای خود را به آگاهی جمعی و اخلاق آزادیبخش داد.
در سطح سیاسی، اقدام او پاسخی مستقیم به توطئههای بینالمللی بود که میخواستند خلق کورد را از درون تهی کنند. در سطح اجتماعی، روح طغیان زنانهاش نماد دگرگونی تاریخی شد؛ دگرگونیای که در آن زن دیگر نه «ابزار انقلاب» بلکه جوهر و رهبر انقلاب است و در سطح فلسفی، عمل او بیانگر آن بود که آزادی نه امری بیرونی، بلکه فرآیندی درونی است که از آگاهی و فداییبودن آغاز میشود.
شهید بریتان، شهیدِ خط مشی سوسیالیستیِ راستین است؛ نه از آندست قهرمانانی که تاریخ مصرف دارند، بلکه از آنانی که تاریخ را به شکلی نوین مینویسند.
او در لحظهای که نظام سرمایهداری جهانی میکوشید حقیقت را دفن کند، با خون خود بر برفهای کوردستان نوشت: آزادی هرگز نمیمیرد.
از دیدگاه جنبش آپویی، بریتان نه فقط یک مبارز، بلکه تجسم عینیِ سوسیالیسم اخلاقی و آزادی زنانه است. او با مرگ خویش مرز میان فلسفه و عمل را از میان برداشت؛ همانگونه که رهبر آپو بارها گفته است: "آزادیِ زن، آزادیِ جامعه است، و کسی که برای آزادی زن جان میدهد، برای آزادی تمام انسانها جان داده است".
عملیات فدایی شهید بریتان، در شرایطی که همهچیز فرو میریخت، به نقطهٔ تولد دوبارهٔ مقاومت بدل شد. از آن پس، جنبش آزادیخواهی خلق کوردستان، نه بر پایهٔ نظامیگری صرف، بلکه بر بنیان اندیشه، اخلاق و خودآگاهی رشد کرد.
او به ما آموخت که رهایی نه با تسلیم در برابر واقعیت موجود، بلکه با خلق واقعیتی نو ممکن است ـ واقعیتی که در آن زن، جامعه و طبیعت در تعادل آزادانه با یکدیگر میزیند.
از اینرو، یاد شهید بریتان نه یاد مرگ، بلکه یاد تولد است؛ تولد دوبارهی انسان آزاد، تولد دوبارهٔ زن انقلابی، و تولد دوبارهٔ اندیشهٔ سوسیالیستی در قرنی که نظام سرمایهداری زن را به کالایی تقلیل داده شده بود.
🚩 "شهید بریتان در تاریخ مبارزات خلق کورد، همچون کوهستانی استوار و بیزمان میدرخشد ـ نماد آگاهی، ایمان، و عصیان؛ نماد زن، زندگی و آزادیست".
👉 @jin_jiyan_azadi2022
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
❑ انقلابــــ روژآوا