@Enqelabrojava
🔳 دوران نسلکشی علیه کوردها بسر رسیده است.
❑ حزب حیات آزاد کوردستان/پژاک در وبسایت رسمی خود دربارهٔ تحولات اخیر دیدگاهی را با عنوان «دوران نسلکشی علیه کوردها بسر رسیده» منتشر کرده است.
❑ حزب حیات آزاد کوردستان/پژاک در رابطه با اتفاقات اخیر و سرکوب خلق کورد در بخشهای مختلف کوردستان و بویژه انتقال احزاب روژهلات کوردستان مستقر در باشور کوردستان به اردوگاههای جدید در پی سفر نچیروان بارزانی به تهران و توافق با حکومت ایران، همچنین در رابطه با توافقات احتمالی این احزاب با دولتها و لزوم همگرایی و اتحاد کوردها، دیدگاه خود را در سایت رسمی خود منتشر کرده است.
پژاک در بخشی از این دیدگاه بیان کرده است:
❑ دوران نسلکشی علیه کوردها به سر رسیده است مسئله جابجایی احزاب به اردوگاههای پناهندگی تحت کنترل شدید، مسئله یک یا دو حزب نیست، بلکه سیاستی فراگیر و توطئهگرانه است جهت فاقد تأثیر ساختن کوردها. در اجرای این سیاستها، دولتها و کشورهای منطقهای و بینالمللی نیز همکاری میکنند.
📜 مشروح دیدگاه پژاک در زیر آمده است:
تشدید فشارها بر خلق کورد نخواهد توانست مانع مسیر آزادیخواهی شود.
❑ در چند ماه اخیر حملات دشمنانه علیه خلق کورد در تمامی بخشهای کوردستان افزایش یافته است. در باکور و باشور کوردستان جنگ با شدت تمام ادامه دارد. در روژآوا و شمال شرق سوریه حملات همچنان به شیوههای مختلف ادامه دارند. در روژهلات کوردستان نیز حملات در داخل میهن و کل ایران علیه جامعه به اشکال گوناگون انجام میگیرند. از فشار اقتصادی بر خلق و معیشتشان گرفته تا صدور احکام سنگین برای مبارزان، شاهد فشارهایی سیستماتیک هستیم. دولت ایران همانند تمامی سیاستهای خویش، دامنهٔ این حملات را به خارج از مرزهایش نیز کشانده و درصدد است تا با استفاده از نفوذ خویش نیروهای مردمی و بویژه نیروهای خلق کورد را منفعل سازد. روشن است که این امری نیست که تنها مربوط به دولت ایران باشد. نظام منطقهای بر پایهٔ نفی موجودیت خلق کورد و اساسا کثرتهایی غیر از دولت- ملت شکل گرفته است و اکنون نیز با این رویه در پی تداوم همان نظام میباشند. در کنار حملاتی که رژیم ترکیه علیه باشور کوردستان و روژآوا انجام داده و درصدد الحاق بخشی از خاک آن به قلمرو استعماری خویش است، رژیم ایران نیز میکوشد به شیوهای دیگر اعمال فشار نموده و به زعم خویش موقعیت خود را تقویت نماید.
❑ جابجایی اردوگاه حزب کومله از «زرگویز، زرگویزله و بانهگَوره» به کمپ سورداش در نزدیکی شهرستان دوکان از روز پنجشنبه ۵ سپتامبر ۲۰۲۴ آغاز شد. این انتقال و جابجاییها در نتیجه سازش با دولت عراق و اقلیم کوردستان و به موازات توافقات میان عراق و ایران انجام گرفت. چنین سیاستها و اقداماتی اساسا بخشی از یک توطئه علیه کوردها از سوی برخی دول منطقهای و بینالمللی میباشد و باید شدیدا روبروی مبارزات گستردهٔ خلقمان گردانده شود.
❑ این سیاستهای دول، اساسا یک اقدام فراگیر علیه خلق کورد با هدف احیای معاهدات سعدآباد و سنتو است. از زمان انعقاد معاهدهٔ لوزان تا به امروز، دول حاکم بر کوردستان و برخی دول بینالمللی، توطئههای چندجانبهای را بر ضد خلقمان اجرا کرده و میکنند. امروز که در سایهٔ وجود جنبش آزادیخواهی همیشه بیدار کوردها، توطئههای مذکور در حد وسیعی خنثی گردانده شدهاند، این دول ناامید، بر شدت حملات و شمار توطئهگری خود افزودهاند. اقدامات اخیر، آخرین تقلاها و دست و پا زدنهای آنهاست. واکنش دول حاکم، در واقع واکنش منفی و خشم فزایندهشان نسبت به میزان پیشرفت مبارزات و نزدیکی هرچه بیشتر کوردها به آزادی است. مشخص است که راهکار اساسیشان، همچنان سیاست زور و خشونت و راهکار قهرآمیز نظامی علیه خلق کورد میباشد.
❑ با این اوصاف، مسئله جابجایی احزاب به اردوگاههای پناهندگی تحت کنترل شدید، مسئله یک یا دو حزب نیست، بلکه سیاستی فراگیر و توطئهگرانه است جهت فاقد تأثیر ساختن کوردها. در اجرای این سیاستها، دولتها و کشورهای منطقهای و بینالمللی نیز همکاری میکنند. در این امر نقش حکومت اقلیم کوردستان پس از سفر نچیروان بارزانی به تهران و توافقاتی که در اقدام علیه احزاب دمکرات و کومله کرده و وعدههایی که دادهاند، کاملا محرز و بارز است. پیداست که در این معامله بر سر احزاب و خلق کورد، توافقاتی دوجانبه امضا کردهاند که قطعا بر ضد منافع خلق کورد و در همسویی با دول حاکم بر کوردستان میباشد و حکومت اقلیم لازم است در این زمینه پاسخگو باشد.
❑ از طرفی احزاب روژهلات کوردستان که به اردوگاههای پناهندگی منتقل میشوند، لازم است در سیاستها و عملکردهایشان شفافیت قابل قبولی داشته باشند. آنها باید بطور شفاف مطرح بدارند که به چه توافقاتی با طرفین و دول رسیدهاند؟ پس لازم است این موضوعات را برای خلق کورد و طرفدارانشان کاملا شفاف توضیح بدهند. این در حالی است که در رسانههای خود بر آن مسئله به نوعی سرپوش میگذارند، گویا مسئلهای متفاوت از گذشته در جریان نیست. این سیاست، صحیح نبوده و جای انتقاد دارد. چرا که این موضوع، موضوع مبارزه برای خلق کورد است و محدود به نیرو و یا حزبی خاص نیست. همچنین درست در اینگونه مواقع است که باید میان احزاب کورد در حدی قابل قبول جهت مطلع ساختن یکدیگر همکاری انجام گیرد. دشمنان خلق کورد کاملا همگرایانه عمل مینمایند، پس نیروهای خلق کورد نیز باید در یک همگرایی معین به تقابل با اوضاع پیش آمده بروند. لازم است یک «میدان مشترک سیاسی» برای مبارزه علیه اینگونه توطئههای دولتها شکل گیرد، اگر نه وضعیت موجود که آن احزاب در آن قرار دارند، به هیچ وجه مطلوب نیست. از طرف دیگر آشکار است که این وظایف، تنها محدود به احزاب نیست، بلکه تمامی جامعهٔ مدنی و سازمانهای فعال نیز باید نسبت به این مسایل حساس باشند. زیرا این حمله و توطئهای علیه کل جامعه بوده و نیروهای اجتماعی نباید این حمله علیه خود را تحمل کنند. صحیح آن است که در همهٔ مسایل و موارد همهچیز را به آن احزاب واگذار نکنند. همزمان، گذشته از اینکه جامعه مدنی خواهان شفافیت سیاسی از احزاب شود، بایستی از آنها تحقق اتحاد ملی را مطالبه کند و پراکندگی و فقدان اتحاد کنونی را نیز نپذیرد.
❑ در این برههٔ زمانی، مقولهٔ مهم این است که اکنون که این دولتها علیه کوردها و احزاب در منطقه توطئهگری میکنند، وضعیت مشابه قرن بیستم نیست که طی آن، دولتها هر آنچه بخواهند به میل خود انجام دهند. دولت ایران هم باید بداند که ضدیت علیه خلق کورد موجب تضعیف شدید خود او خواهد شد و نمیتواند به نتایجی که قرن بیستم بر ضد کوردها رسید، دست یابد. زیرا پیشرفت و رشد مبارزاتی و ارتقای آگاهی و بیداری خلق کرد در سطحی والاتر قرار دارد و این خلق، خلق انقلاب «ژن ژیان ئازادی» است و به آسانی در مقابل سیاستهای نسلکشانه تسلیمپذیر نیست. مسلما خلق کورد و جنبش آزادیخواهی آن در برههٔ کنونی علیرغم وجود بزرگترین خطرات و تهدیدها، اما از حیث مبارزاتی و سازماندهی و بیداری هویتی و حضور در میدان، بسیار نیرومندتر از سابق است. تا زمانی که خلق کورد با تمام نیرو و توان به مبارزه بپردازد، انکار و نابودی آن غیرممکن است.
❑ امروز خلق کورد در هر چهار بخش کوردستان و اروپا به چنان سطحی از سازماندهی رسیده که توانایی تقبل پیشاهنگی انقلاب ژن ژیان ئازادی و رنسانس خاورمیانه را کماکان دارد. جنبش آزادیخواهی خلقمان به یک نیروی تعیینکننده در معادلات منطقه مبدل شده و هیچگونه تحولی بدون احتساب موجودیت کوردها در مسیر صحیح و دمکراتیک روی نخواهد داد. جنبش خلق کورد چون دارای قویترین فلسفهٔ برساخت جامعهٔ دمکراتیک است و نیروی میدانی و عملی دمکراسی میباشد، هر توطئهای علیه آن، منجر به تشدید موجهای پراکندهٔ جنگ جهانی سوم میشود. حاشاکردن از نقش کوردها در توازنات سیاسی و برساخت نظم نوین منطقه صرفا بحرانها را دامن میزند و بزرگترین ضربه بر پیکرهٔ مبارزات خلقهای فارس، ترک و عرب نیز خواهد بود. خلقمان به نیروی پیشاهنگ و دینامیک انقلاب ژن ژیان ئازادی مبدل شده و چشمپوشی دول از این نقش ضربه به همهٔ خلقها و ملیتها در ایران است. مسلم است که جنبش آزادیخواهی خلقمان در قویترین دوران خود قرار دارد و در مسیر مبارزاتیاش تا کسب آزادی کامل از پای نخواهد ایستاد. هیچ نوع توطئهای نخواهد توانست این نقش را کاهش داده و مسیر آزادی را مسدود نماید. خلق کورد هماکنون نمایندهٔ حقیقتجویی و آزادیخواهی است و این حقیقت و آزادی است که پیروز خواهد شد.
https://pjak.net/fa/11406
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
❑ انقلابــــ روژآوا