@Enqelabrojava
🔳 حضوری معنادار و غیابی تلخ!

مقدمه
❑ نشانهشناسی علمی است که هدف خود را شناخت و تحلیل نشانهها و نمادها، چه آنها که به صورت زبان گفتاری یا نوشتاری در آمدهاند، و چه آنهایی که صورتهای غیر زبانی دارند، اعم از نشانههای فیزیولوژیک، بیولوژیک، نظامهای معنایی، نظامهای ارزشی، نمادهای نمادین، جهانبینیهای گوناگون و حتی همهٔ اشکال حرکتی، حالتی، موقعیتی خودآگاه یا ناخودآگاه، تاکتیکی، استراتژیک، فکر شده یا نشده و ... اعلام میکند.
❑ در علم نشانهشناسی، مفاهیم "حضور" و "غیاب" با توجه به ظرف زمانی و مکانی، تولید معنا میکنند. مثلا حضور یا غیبت یک شخصیتسیاسی در یک نشست میتواند معانی متفاوتی را تولید کند. بر همین اساس با توجه به علم نشانهشناسی و مفاهیم "حضور" و "غیاب"، در متن حاضر سعی بر آن میکنیم که رویداد اخیر حملهٔ نیروهای نظامی ایران به منطقهٔ کوسالان (منطقهای کوهستانی واقع در استان کوردستان – شهرستان سروآباد) و تحمیل درگیری نظامی به یگانهای شرق کوردستان/YRK را مورد تفسیر و تحلیل قرار دهیم.
الف) حضور
❑ اگر بازیگران سیاسی حاضر در صحنهٔ رویداد "کوسالان" را مشاهد نماییم، شاهد حضور سه بازیگر به شرح زیر میباشیم:
۱- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
همانگونه که از اسم این نهاد بر میآید، وظیفهٔ پاسداری از انقلاب اسلامی را بر عهده دارد، به تعبیر دیگر در هر زمان و مکانی که انقلاب اسلامی مورد تهدید واقع شود، رسالت پاسداری و حفاظت از آن را بر عهده دارد. هویت و ماهیت انقلاب اسلامی از دو ستون اسلامگرایی (خوانش تشیُع اثنیعشری از اسلام و قائل بر ولایت فقیه بر تمامی امورات جامعه) و ناسیونالیسم فارسی (خوانش ازلی و ارگانیک از ناسیونالیسم) تاسیس یافته است.
پس بنابراین میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که حضور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در منطقهٔ کوسالان به معنای حضور تهدیدی است که موجودیت انقلاب اسلامی (اسلامگرایی شیعی و ناسیونالیسم فارسی) را به خطر انداخته است.
۲- نیروهای اپوزسیون مرکزگرای ایرانی:
این نیروها از نظر اندیشهای و محتوا تفاوت چندانی با رژیم جمهوری اسلامی ندارند، چرا که آنها نیز به دو ستون ناسیونالیسم فارسی و اسلامگرایی (خوانش تشیُع اثنیعشری) باور دارند و این امر را در حکومتهای قاجار و پهلوی به اثبات رسانیدهاند، اگر چه در این دوره با توجه به تغییرات اجتماعی که در سطح جوامع داخل ایران رخ داده است، وجه اسلامگرایی آن بسیار کمرنگتر شده است.
در گفتمان نیروهای اپوزسیون مرکزگرا نیز همانند رژیم جمهوری اسلامی، مفاهیم "تجزیه طلب" و "تروریست" به نیروها و احزابی نسبت داده میشود که تمامیت ارضی و حاکمیت دولت ایران (استعمارگر) بر کوردستان (مستعمره) را تهدید نماید، یعنی آنها نیز در رویداد "کوسالان" از متحدین رژیم جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب میشوند، اگر چه با این تفاوت که حضوری نظامی ندارند اما حضور آنها در این رویداد در فضای مجازی شبکههای اجتماعی و رسانههای مرکزگرا کانالیزه شده است.
اختلاف و دشمنی آنها با رژیم جمهوری اسلامی نه در سطح اندیشه و محتوا بلکه در سطح فرم و مدل حکومت میباشد.
۳- حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک):
هویت این حزب برگرفته از فلسفهٔ آپوئیسم است. بر اساس این اندیشه، نظم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... حاکم بر جهان در دورهٔ حاضر در مفهوم "مدرنیتهٔ سرمایهداری" مفصلبندی میشود که نتیجهٔ آن چیزی جز به قهقرا کشانیدن انسانیت نیست. اما در طرف مقابل بر اساس فلسفهٔ آپوئیسم، راه نجات بخش انسانیت در مفهوم "مدرنیتهٔ دمکراتیک" مفصلبندی میشود که حاوی مفاهیمی همچون ملت دمکراتیک، اکولوژی، آزادی زن، دفاع مشروع، مدل کنفدرالیسم دمکراتیک، دمکراسی رادیکال، اقتصاد کمونال و... است.
بر اساس این جهانبینی، کوردستان سرزمینی است که توسط چهار دولت ایران، عراق، ترکیه و سوریه مورد اشغال واقع و به مستعمره تبدیل شده است که باید با مقاومت و مبارزه آزاد گردد. به تعبیری دیگر، حضور سپاه پاسداران به عنوان بازوی نظامی و سرکوب دولت اشغالگر ایران در کوردستان تفسیر میشود. بر همین اساس رویداد "کوسالان" نبرد و مبارزه میان دولت استعمارگر و مستعمره میباشد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمایندگی دولت استعمارگر و مدرنیت سرمایهداری را بر عهده دارد و پژاک نیز نمایندگی مستعمره و مدرنیتهٔ دمکراتیک را عهدهدار گشته است.
ب) غیاب
❑ همانگونه که در مقدمه به آن اشاره شد، در علم نشانهشناسی، مفاهیم "حضور" و "غیاب" با توجه به ظرف زمانی و مکانی، تولید معنا میکنند. در رویداد "کوسالان" نیز، غیاب احزاب شرق کوردستان به خصوص دو حزب حاضر در مرکز همکاری احزاب کوردستان ایران مشاهده میشود. غیابی که محسوس است و کام ملت کورد را در شرق کوردستان تلخ کرده و حتی در سطح یک بیانیه نیز، غیبت خود را به حضور تبدیل نکردهاند!.
❑ دلایل این غیبت تلخ در متن حاضر با توجه به در نظر گرفتن مصلحت و منافع ملت کورد در شرق کوردستان مورد خوانش و تحلیل قرار نخواهد گرفت، اما امید است که این غیبت تلخ به حضوری زهرآگین در جبههٔ دیگری تعبیر پیدا نکند!
نتیجه گیری
❑ آنچه که در این چند روز در رویداد "کوسالان" گذشته است، تداوم انقلاب ژن ژیان ئازادی در خیابانهای ایران و شرق کوردستان است، چرا که "حضور" اندیشه و جنبش ژن ژیان ئازادی، دلالت بر "غیاب" اندیشه و نظامهای برآمده از اسلامگرایی (خوانش تشیُع اثنیعشری) و ناسیونالیسم فارسی (خوانش ازلی و ارگانیک) خواهد داشت. به همین دلیل تمامی نیروهای ضد انقلاب و غیر دمکراتیک، تلاش بر آن دارند "حضور" ژن ژیان ئازادی را به "غیاب" تبدیل نمایند چرا که بقای آنها به این امر بستگی دارد.
❑ پس در این زمانهٔ تاریخساز با توجه به رویدادهایی که رخ داده و رخ خواهند داد، هر "حضور" و "غیابی" به معنای همراهی با انقلاب ژن ژیان ئازادی و یا همراهی با ضد انقلاب تعبیر خواهد گشت.
✍️ چیاکو روژآوا
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
❑ انقلابــــ روژآوا