@Enqelabrojava
🔳 مسیح علینژاد؛ بخشی از مشکل یا راه حل؟
✍️ عگید کوسالان
❑ قبل از مقدمهچینی واضح بگوییم مسیح علینژاد قطعا بخشی از راه حل نیست، اما در ادامهٔ متن به توضیح چرایی این موضوع میپردازیم.

❑ اخیراً مسیح یک مصاحبه در کانال ایران اینترنشنال عمدتا در مورد گروه جورج تاون انجام داده که جنجال رسانهای زیادی را به پا کرده است. موضوعاتی در این مصاحبه مطرح شد که جای بحث دارد. قبل از هر چیز مسیح علینژاد این مسئله را مطرح میکند که اپوزیسیون باید انتقادپذیر باشد. واقعا هم مسئله نقدپذیری در اولویت مسائل اپوزیسیون ایرانی قرار دارد، اما نقدپذیری صرفا این نیست که بنشینیم و شنوندهٔ خوبی باشیم.
❑ مباحث سیاسی جلسات تراپی نیستند که این شنوندگی به هیچ عملی ختم نشود یا در حالت دیگر نقدپذیری به معنای عدم تهاجم به منتقد و تخریب شخصیت یا مقصر و شریک جرم قرار دادن او هم هست. در هر دو مورد کارنامهٔ مسیح علینژاد چیزی برای دفاع ارائه نمیدهد، چرا که مسیح در زمان فعالیت گروه جورج تاون سعی میکرد در انظار عمومی خودش را گوش شنوندهٔ گروه نشان بدهد، اما این شنوندگی در هیچ حرف و عملی انعکاس پیدا نکرد و در مورد دوم هم در طول مصاحبه، مجری سعی میکرد از علل فروپاشی گروه جورج تاون و نقش مرکزیت آن پرسش کند، اما وی با فرار رو به جلو سعی کرد نقش رسانهها را در این امر بسیار پُر رنگتر از واقعیت نشان دهد و کم کاری آنها را عامل اصلی معرفی کند و درس خبرنگاری به مصاحبه کنندهاش بدهد. نه تنها در مورد مسیح بلکه این ضعف شخصیتی و عدم پایبندی به اصول و رفتار حرفهای میان تمام جناحهای اپوزیسیون ایرانی و خود جمهوری اسلامی مشترک است.
❑ در وهلهٔ دوم از رفتار پوپولیستی رضا پهلوی انتقاد میکند که کاملا هم بجا و البته آشکار است و چیز جدید و محیرالعقولی نیست، اما خود مسیح تنها در این مصاحبه چندینبار از گذارههای عوامفریبانهای در لابلای صحبتهایش استفاده کرد. به عنوان نمونه وی بحث از حقوق کوردها میکند و این انقلاب را «زن، زندگی، آزادی» مینامد، اما نه به این موضوع که خواستگاه این شعار از کوردستان است اشارهای میکند، نه از رهبر خلق کورد که خالق این شعار هست نام میبرد، نه در میان لیست بلند بالای خود از زندانیان، که پیشاهنگان واقعی این انقلاب هستند، از زنان کورد که سالهاست در مبارزه با جمهوری اسلامی در حال هزینه دادن هستند، مانند زینب جلالیان یا وریشه مرادی اسمی به میان میآورد. جنبش را جنبش مهسا میخواند و حق تعیین سرنوشت را تقبیح میکند. این جنبش در تمام کوردستان جنبش ژینا نام دارد و برای جدایی از ایران، این مردم کوردستان هستند که تصمیم گیرنده هستند. این دیکتاتور عوامفریب درون اپوزیسیون ایرانی به راستی هم جالب و هم با ظرافت عمل میکند!
❑ در جایی هم به حامد اسماعیلیون انتقاد میکند که چرا شورا را ترک کرد، اما خودش به این اشاره نمیکند چرا در شورایی که مانده است هیچ عمل سیاسی قابل توجهی طی این مدت انجام نشده است؟ آیا غیر این است که شورا را زیر چادر اکسیژن زنده نگه داشتهاید تا دریچهٔ فاند گرفتنتان بسته نشود؟ و گرنه چه توجیه عقلانی برای نگه داشتن و ماندن در شورایی وجود دارد که هیچ فعالیتی انجام نمیدهد و اگر بیانیهای بدهد، مورد قبول هیچکس قبولش واقع نمیشود و کارنامهاش تبدیل شده به جنجالهای رسانهایِ اعضایش مانند همین مصاحبهٔ مسیح علینژاد؟
❑ در جایی هم خانم علینژاد به این مورد اشاره میکند که در جهان سیاست مدرن، دیگر اشخاص مطرح نیستند و سیستماتیک بودن عمل سیاسی و مبارزه است که حرف اول را میزند و جهان اولا رفتارهای بچهگانهای از طرف جناحهای اپوزیسیون ایرانی در تخریب یکدیگر میبیند که به آن میخندند و دوما اپوزیسیون را آنقدر متشکل و مشروع نمیبیند که بتواند در دوران گذار به شیوهٔ حکمرانی جدید، نظم را حفظ کند. باید به خانم علینژاد عرض شود که هر دوی این موارد به این خاطر اتفاق میافتند که اپوزیسیون ایرانی بیشتر از آنکه عملگرا و با برنامه و هدف باشد، به نوعی شیدایی در نقش قربانی بودن دچار شده است. خود شما نمونهٔ واضح این موضوع هستید که در مرکزیت رسانه و قدرت و ... در میان اپوزیسیون بودهاید اما کاری نتوانستهاید بکنید و زمین و زمان را به هم میبافید تا علت شکستتان را ریشهیابی کنید و طبق معمول هم این علت از بیرون است و حال آمدهاید جلوی دوربین ژست قربانی میگیرید. بله این تصویر شاید همدلی بسیاری از مردم را بر بیانگیزد که به شما میگویند دهاتی یا فحاشی میکنند یا جمهوری اسلامی قصد ترور شما را دارد، اما صحنهٔ سیاست عرصهٔ سمپاتی و امپاتی نیست، انسانها جانشان را از دست میدهند و دولتها به از دست رفتن مالشان میاندیشند. یک چهرهٔ قربانی برای سریالهای تلویزیونی شاید سرگرم کننده باشد، اما در صحنهٔ سیاست کسی روی چنین شخصیتی سرمایهگذاری نمیکند.
❑ بهتر است برگردیم به سوال اولمان؛ مسیح علینژادها نه تنها بخشی از راهحل نیستند، بلکه خودشان مشکل اصلی سر راه این مردمند و تا زمانی که انتقادات را متوجه خود نکنند و این ایرادات شخصیتی و سازمانی را رفع نکنند، نه مردم آنها را جدی میگیرند نه دولتهای جهان، بلکه به همین شیوهٔ امروزی بتوانند به چند کاخ و پارلمان سر بزنند که بیشتر جنبهٔ نمایشی دارد آن هم به نفع میزبانهایشان!
✍️ عگید کوسالان
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
❑ انقلابــــ روژآوا