@Enqelabrojava

@Enqelabrojava


🚩 از انفرادی‌های سنە تا جهنم امرالی/ برای آپو، برای ۲٤مین سال انزوایش


تو کیستی رفیق‌؟ کیستی که خدایگان و اهریمنان دولت صفت از شرق تا غرب دورهم گرد آمدند و این دشمنانِ دوست و دوستانِ دشمن متفق‌القول بیست و چهار سال تمام را در صخرەهای امرالی به بندت کشیدەاند و سرنوشت "پرومتە" را این‌بار در کوردستان نە افسانەگونە بلکە بە شکل واقعیتی عریان بی‌شرمانە برای تاریخ و بشریت بازگو کردەاند.

تو کیستی رفیق؟ کیسی که تک سلولی جهنم امرالی را شرمسار وجودت کردەای و اما اینجا در شرق میهن‌ات در انفرادی‌های سنه بازجوحاجی‌ها سراغت را از من می‌گرفتند!

رفیق کوهستان‌ها رفیق شفیق فرزندان زاگروس ـ توروس، رفیق بلوط و نیلوفر و زیتون و آفتاب در عجبم!

ما که هرگز همدیگر را ندیدەایم اما من را بسان تو بسان یک روح در دو جسم البته در هزاران جسمی تو! ساعت‌ها و روزها را برای اندیشەهایت برای تئوری‌ها و پارادایم و مانیفست‌هایت که خروجی‌اش همان ژن، ژیان، ئازادی‌ست که در دیاربکر نوایش بلند و در کوبانی دختران خورشید پراکتیزەاش کردند و اکنون در شرق میهنت در آن‌سوهای آن دریای بی‌رحم، آن جزیرەی متروکەی اهریمنی، سرخ سرخ در تن فرزندان زاگروس خود را نمایاند، بازجویی‌ام کردند و پرسیدنت!

تو کیستی رفیق؟ کیستی که نیستی و در نبودت همه سراغ‌ات را گرفتەاند!

خیابان‌های سنه، کوه‌های کرماشان، چوارچرای مهاباد، قلعه مقاومت جوانرود، موهای بافته شدەی دختران در همین شهر کوچک خودم، مادرم با موهای سفیدش! حتی پایتخت‌های اعدام و ارتجاع! همه و همه سراغت را گرفتەاند و سرود اندیشەهایت را بلند بلند فریاد.

آپو بگذار این انزوای اهریمنی را این تنهایی ملال‌آور و طاقت فرسایت را در هم کوبم بگذار برایت تعریف کنم؛ حتی آنها هم اعترافت کردند آنهایی که سرنوشتت را در امرالی نوشتند در محافل و مجالس‌شان اعترافت کردند، آنهایی کە انکارت کردند که به انزاویت کشاندند. آنهای هم میهن‌ات هم، هر چند هم تلاش کردند نقش‌ات را در این انقلاب محو کنند، هر چند انحصارطلبانه خواستند از روژهلات پنهانت کنند، آنها هم اعترافت کردند اجباراً سرود اندیشەهایت را در محافل‌شان در رسانه‌هایشان در نشست‌های درون حزبی‌شان بازگو کردند!

آپو بگذار برایت بگویم حاجی‌بازجوها هم سراغت را گرفتند اما متفاوت‌تر! در طول تمامی ساعت‌ها و روزهای بازجویی‌ام پرسیدنت، برای‌شان گفتم برای‌شان نوشتم ساعت‌ها نوشتم ساعت‌ها از اندیشەهایت سخن گفتم استوار و با صلابت با روحیەی سرشار از مقاومت میگفتم‌ات که به قول هوال، آپو همان شاخەی سبز زیتون قرن است که از پرندگان پنهانش کردەاید، گفتم آپو مشعل آفتاب کوهستان است، گفتم آپو سرود بلوط و کوهستان است، گفتم آپو در اینجاست در این اتاق روی این صندلی با روحی سرشار از "مقاومت زندگی‌ست" مقابل‌تان ایستادگی کرده و خواهد کرد، مقابل شما و تمامی متحدان و متفقان و تمامی دوست و تمامی دشمنان‌تان در جهان امپریالیستی ـ دولتی‌تان در جهان آنتی آپوئیستی‌تان که به درازای تاریخ موجودیت و سرزمین کوردی‌مان را انکار و امحا کردە است. گفتم و نقشەهایشان را بر آب کردم گفتم کە زهی خیال باطل؛ آپو در امرالی نیست در همه جا حضور دارد، گفتم آپو اندیشه است، اینجاست در انارستان قلب‌مان، گفتم آپو الهام‌بخش انقلابی نوین است نه تنها در کوردستان بلکه برای تمامی جهان، انقلابی از جنس روژآوا از جنس ژن، ژیان، ئازادی، گفتم و چشم‌بندم را بستند و ناامید و شکست خورده به انفرادی بازم گرداندند.


✍️ متن ارسالی از همراهان کانال


ـــــــــــــــــــــــــــــــ

❑ انقلابــــ روژآوا

https://t.me/enqelabrojava

Report Page