@Enqelabrojava

@Enqelabrojava


🔲 پاسخی به حمله مذبوحانهٔ سید جواد طباطبایی به دکتر کامران متین


✍ شمال محمدپور



سیدجواد طباطبایی در متنی به غایت سخیفانه و فرومایه که صد البته به شهادت خاص و عام از مختصات شخصیتی خود اوست، تاب روشنگری‌های پروفسور کامران متین را نیاورده است؛ ادبیات چاله میدانی و منش بی‌مقدار و فرهنگ‌ستیز جواد تقریباً‏ شهرەی خاص و عام است.


باری، از "نحوست نظام بی‌نظم ایران" و فرهنگ سفلەپرور و رعیت‌گونه و ارباب پرست ایرانِ توست که کسی چون تو پرچمدار اندیشه و تمدن‌اش شده است.


به قول کوردها، در آبادی‌یی که ماموستا نباشد، خروس می‌شود کدخدا.

لابد حواریون صغیرت هم می‌دانند که از تک‌تک شکرپراکنی‌ها دربارەی دکتر متین از زبان تند و تیز و سخیفت متصاعد شده، بوی نادانی و نجاست فکری می‌آید.

صد البته حق دارید، از نظریەی "امتناع اندیشه" که در روز روشن و در اوج پررویی از مرحوم آرامش دوستدار به سرقت بردی، فقط "امتناعش" را توانستی هضم کنی.

زبونی فکری و ذهن خشک و متحجرت مرزهای بلاهت و‏ بی‌ادبی را در نوردیده، از فرط شکست و بی‌استدلالی به جایی رسیده‌ای که به طناب پوسیدەی استهزا و ناسزا می‌آویزی و با سلاح تحقیر و پرده‌دری به اندیشه و نقد می‌تازی، حال آنکه به شهادت همهٔ آنها که از فرط جهالت و سرگشتگی درونی خود به چندک مثلاً درس‌گفتار تو پناه آورده‌اند، تاب کوچکترین‏ نقد و نظر را نداری.


شاید تصور کردی که با تمسخر و تحقیر دیگران از نمد شکرپراکنی‌هایت نمدی برای خود می‌بافی و در توهمات بی‌پایان نظام‌الملک و خواجه‌نصیر شده‌ای؛ از امتناع اندیشەی خودت است که دیواری از ناسزا و کلمات رکیک دور خودت کشیدەای.


‏متن سخیفت و سراپا فرومایەی تو ارزش آن را ندارد که اینجا پاسخی مفصل بدهم؛ تنها به این بسنده می‌کنم که تو امتداد کاظم‌زاده‌ها و کسروی‌ها و محمود افشاریزدی هستی که یک قرن استعمار و عقب‌ماندگی را بر ملل غیر فارس تحمیل کردند و گرنه اگر از اشتباه خلقت نبود، تو نباید به دنیا می‌آمدی.


‏به قول یکی از اندیشمندان تُرک زبان، از کسی که به دشمنی با زبان مادری‌اش بر می‌خیزد می‌توان انتظار هر نوع توحشی داشت، همان‌گونه که محمود افشار، جد فکری‌ات می‌گفت من با تدریس زبان تُرکی برای پنج دقیقه هم مخالفم، یا آن جد دیگرت کسروی سرگشته که با اروپا درافتاده بود اما از هیچ آرزویی‏ هم جز نابودی زبان‌های غیر فارسی نداشت.


قابلیت تو اما منحصر به فرد است، در آن واحد می‌توانی عمامه سرت کنی، کراوات را ببندی، در تهران دورهمی داشته باشی و خواجه‌نصیر بازی در بیاوری و از آن سو در اروپا هم دور برداری و به این و آن بتازی، تو جمع همهٔ اضدادی؛ از دید من تو به طرز شگفت‌آوری‏ رقت‌انگیزی و به مراقب نیاز داری، باشد که بیش از این به خودت صدمه نزنی.


در لابه لای تک‌تک نوشته‌هایت صدای پای خزندهٔ نازیسم را می‌شنوم، بوی دود کورەهای آشوویتس را می‌توان از فرسنگ‌ها شنید؛ آثار تو "مانیفست الهیات مرگ و خشونت" است. اگر امکانات فنی‌اش را داشتی در هر گوشەای آشویتسی‏ به پا می‌کردی و با افتخار کلیدش را بر سینه و گردنت می‌آویختی، آخر تو آرش کمانگیر هستی، شاید هم اسفندیار که از این بار چشمش به دیدار رستم روشن شد. لابد همزبانان تو نمی‌دانند که ابتدا از آذربایجان دست به کار می‌شدی و با مسطح کردن روستا و خانه پدری‌ات می‌آغازیدی. باری یادم رفت،‏ تو همزبان نداری و به قول خودت از دست زبان مادری‌ت سر به بیابان گذاشته‌ای، شاید هم در قلعهٔ الموت پناه گرفتەای.


در عصری که بریتانیای کبیرت از شرم استعمار کهن می‌گریزد، فرانسەای که به چراگاهت بدل شده از لکهٔ استعمار آفریقا را بر جبین دارد،‏ در آمریکایی که هر دانشگاهی بر وبسایتش از غصب سرزمین ملل نخستین‌اش عذرخواهی کند، در جهان مدرنی که تفاوت و گوناگونی را ارج می‌نهد، وجود جوجه نازیستی چون تو شرمی است ابدی، لکه‌ای است پاک ناشدنی، و زهری کشنده.


‏به همین قدر اکتفا می‌کنم و اگر لازم شد بیشتر برایت می‌نویسم، باشد که درمان شوی...


ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

❑ انقلاب روژآوا

https://t.me/enqelabrojava


◼️لینک اهانت جواد طباطبایی به دکتر کامران متین در زیر👇


t.me/jtjostarha/363‎

Report Page