E.A
اتحادیه آزاد کارگران ایران✍مرتضی شریفی
حفر یک میلیون چاهی که کشور را به "آب کشی بزرگ" تبدیل کرده است!
مسعود پزشکیان»، روز یکشنبه ۱۹مرداد۱۴۰۴ در دیدار با مدیران رسانهها، بحران آب در ایران را «جدی و غیرقابل تصور» توصیف کرد و گفت: «امروز نه زیر پایمان آب داریم و نه در پشت سدها؛ خب شما بگویید ما چه کار کنیم؟»
جواب ما کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه به پزشکیان و دیگر دست اندرکاران حکومتی بسیار ساده است؛ همه شما در بوجود آمدن این وضعیت اسفناک سهیم هستید و همه شما هم باید پاسخگو باشید!
ما به پزشکیان میگوییم اینقدر مظلوم نمایی نکنید و بگویید، "یکی بمن بگوید اگر این چاه ها آبشان تمام شود این تهران و کرج و قزوین را چگونه میخواهیم آب رسانی کنیم".
سالهاست زنگ خطر نه تنها از طرف طرفداران محیط زیست بلکه در رسانه های حکومتی به صدا در آمده است. اما حاکمان در قدرت که شما نیز یکی از مهره های اصلی آن هستید هیچ کاره ای انجام ندادید! حال که رسوای خاص و عام شده اید و صدای شعارهایی نظیر" آب، برق، زندگی حق مسلم ماست" در تجماعات خیابانی در شهرهای مختلف خواب و آسایش را بر شما حرام کرده است تازه "بفکر" چاره افتاده اید!
خشک شدن چاه ها نتیجه کدام سیاست هاست!؟
جناب پزشکیان! شما و دیگر دست اندرکاران حکومتی اول باید جواب بدهید که چرا آب این چاه ها در حال تمام شدن است!؟ شما مسلما از جواب به این سوال طفره میروید ولی جواب به این مسئله خیلی ساده است؛ بخاطر سیاست های ضد مردمی که نتیجه آن حفر بیش از یک میلیون چاه در کشور شده است بطوریکه دیگر آبی در چاه ها نمانده است.
روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۱ در این باره مینویسد: اگر تعداد اینچاهها را با نقشه کشور منطبق کنیم در خواهیم یافت که کشورمان در پنج دهه به «آبکشی» بزرگ تبدیلشده که سطح آن توانایی نگهداشتن آب که نه، حتی تاب این حجم از ساختوساز را هم ندارد و هر لحظه امکان بلعیدهشدن بخشهای زیادی از کشور و حتی تهران که سالیانه بیش از ۲۴ سانتیمتر افت سطح زمین را دارد، وجود دارد که البته این چیز بسیار هولناکی است.
جناب پزشکیان وقتی شما به پست ریاست جمهوری مملکت "انتصاب" شدید فکر نکردید که با این "آبکش بزرگ" چه باید بکنید!؟
البته که نه! برای آنکه شما هم همانند دیگر دست اندرکاران حکومتی خود تنها بفکر "خود کفایی کشاورزی" و "رهانیدن کشور از وابستگی بودید" : «تأکید بر افزایش تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی که نیازهای عمومی را تأمین کند و کشور را به مرحلهی خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند.»
حالا مردم و بعد از چهار دهه از حکمرانی شما نتیجه این سیاست های شما تحت عنوان خود کفایی و عدم وابستگی ولی در اصل برای رسیدن به ابر قدرت دیگری در خاورمیانه و جهان را با گوشت و پوست خود لمس میکنند! حفر یک میلیون چاه، ساخت ۲۱۲ کارخانه تولید فولاد و ذوبآهن با بیشترین میزان مصرف آب که بخش عمده آن در مناطق کویری و کمآب کشور مانند اصفهان، یزد، خراسان رضوی، تهران، آذربایجان شرقی، کرمان و ... قرار دارند، تنها گوشه هایی از این سیاست های مخرب شما میباشد.
اصرار بر خودکفایی کشاورزی تحت شرایطی که نه تنها تکنولوژی مناسب و پیشرفته برای این امر وجود ندارد بلکه تناسبی میان خاک مساعد، آب کافی و جمعیت نیز در وضعیت کنونی وجود ندارد؛ حفر بیرویهی چاهها و تغییر الگوی کشت از نوع دیم به آبی، برداشت بیش از اندازهی آبهای سطحی و زیرزمینی در حوضه ی آبریز دریاچه ها، و در کنار عوامل دیگری که ذکر شد، زمینههای خشکی دریاچه ها و چاه ها را فراهم کرده اند.
بلایی که صنعت سد سازی بر سر مردم آورده است!
در باره نداشتن آبها در پشت سدها، باید گفت واقعا چه رییس جمهوری که "صادقانه" در باره مشکلات کشور با مردم صحبت میکند! اما در اینجا نیز مردم به جناب پزشکیان میگویند، "از کرامت شیخ ما چه عجب، پنجه را وا کرد وگفت وجب". مردم میگویند ما خودمان میدانیم که در پشت سدها آب نداریم ولی جناب پزشکیان آنچه که شما از ما پنهان میکنید این است که نمیگویید این همه سد سازی چه بلایی بر سر مردم آورده و چه کسانی و ارگانهایی از این همه سد سازی بهره مند میشوند!
تحقیقات متخصصین در امور محیط زیست نشان میدهد که صنعت سدسازی و مهار رودخانهها و آبهای جاری عامل اصلی نابودی دریاچهها و تالابها بوده است. خشکی دریاچهی چاد در آفریقای مرکزی، دریاچهی آرال در آسیای مرکزی، دریاچهی جلیله در فلسطین، دریاچهی اونز در کالیفرنیای آمریکا، دریاچههای استان کینهایی در چین و تالابهای حوضهی آبریز دجله و فرات، نمونههایی از تبعات صنعت سدسازی در جهان هستند. اما در ایران وضعیت از این هم بدتر است؛ تالاب گاوخونی، تالاب هامون، تالاب هورالعظیم، دریاچهی بختگان و خشکشدن دریاچهی ارومیه نمونههای عینی از پیامدهای توسعه و خلاقیت ویرانگر در ایران است.
نابودی رودخانهها، تالابها و دریاچهها تنها بخشی از پیامدهای سدسازی است. سدسازی باعث نابودی پهنهی وسیعی از زیستگاهها، تنوعات گیاهی و جانوری، جنگلها، مراتع و اراضی کشاورزی مردم بومی میشود. ازبینرفتن هویتها و فرهنگهای بومی، اماکن مسکونی، سازهها و بناهای تاریخی و همچنین نابودی کانونهای زیستی روستاییان، کوچاندن اجباری آنها و در نهایت پیوستن آنان به جمع مصرفکنندگان حاشیهنشین شهری که فاقد امکانات زیستی و بهداشتیاند، جملگی از تبعات صنعت سدسازی است.
سپاه پاسداران بعنوان یکی از سازندگان اصلی سد سازی در کشور است. مداخلهی سپاه در فعالیتهای اقتصادی از سال ۱۳۶۹ به بهانهی مبارزه با کمآبی و رفع مشکل آب شرب در مرکز ایران، با احداث سدهای متعدد در مناطق پیرامونی آغاز شد. سدهای ساخته شده توسط سپاه نه تنها قراردادهای پرسودی برای این نهاد نظامی–اقتصادی به دنبال داشت، بلکه یک فرصت تبلیغاتی برای سپاه و بنگاههای اقتصادی زیرمجموعهاش نیز بود. سپاه به تدریج ساخت اکثر سدها و انتقال آب در ایران را به انحصار خود درآورد. بنا بر اخبار منتشر شده در رسانه های حکومتی، از زمان تاسیس قرارگاه خاتمالانبیا تا سال ۱۳۹۸ تقریبا ۷۰ درصد سدهای ایران توسط سپاه ساخته شده است و این نشان میدهد که سپاه پاسداران چه نقش مهم و البته مخربی را در پروژه های مربوط به آب در ایران ایفا میکند.
در خاتمه باید گفت در کشوری که هرگونه نهاد و تشکل مستقل کارگری و دیگر قشرهای اجتماعی ممنوع و فعالین کارگری و دیگر فعالین اجتماعی بخاطر ابراز عقیده و بیان در مورد بحرانهای جاری و منجمله بحران آب و برق مورد تعقیب و اذیت و آزار قرار میگیرند آنوقت جناب رییس جهمور و دیگر دست اندرکاران حکومتی که صاحب رادیو و تلویزیون و رسانه های پر تیراژ در کشورند میدان دار شده تا با روایت دروغین خود مردم را از درک ریشه ها و دلایل بحران آب دور نگه دارند.
ما کارگران و دیگر زحمتکشان، اما، جواب این غارتگران زندگی و معیشت مردم را در تجماعات خیابانی خواهیم داد تا دست اندرکاران حکومتی منجمله رییس جمهورشان بدانند که ما نه فریب مظلوم نمایی های او را میخوریم و نه امیدی به راه حل های کذایی او که تازه بفکر نشست با دانشگاهیان و "آنهاییکه محیط زیستی هستند" افتاده است.
تنها در پرتو اتحاد و همبستگی همه مزدبگیران و ایجاد تشکل های مستقل کارگری و دیگر اقشار اجتماعی است که میتوان بسوی تغییرات بنیادی در کشور حرکت کرده، بر بحرانهای متعدد منجمله بحران بی آبی فایق آمد و جامعهای بر مبنای آزادی و برابری و رفاه همگانی ایجاد نمود.