E.A
اتحادیه آزاد کارگران ایران✍ مرتضی شریفی
تلخیصی از "ایران تشنه/"گزارشی از بحران آب در استانهای کشور در گفتوگو با کارشناسان و مردم!"
مقدمه: همزمان با شدت گرفتن بحران آب در کشور دست اندرکاران حکومتی تلاش مذبوحانه ای انجام میدهند تا "تقصیر" این فاجعه بزرگ اجتماعی را به گردن مردم بیندازند. سخنان وزیر کار و امام جمعه اردبیل در این باره بسیار سمبلیک است. وزیر کار با تهدید به جریمه و نصب کنتور هوشمند جهت "خاموش کردن" برق پر مصرف ها و امام جمعه اردبیل با تهدید به "گرفتار" شدن به عذاب دنیا و آخرت برای آنهاییکه در مصرف آب "اسراف" میکنند.
اما هرچه بحران آب دامنه و ابعاد گسترده تری پیدا میکند این یاوه گویی حاکمان بیشتر بر ملا میشود. مردم هر روز بیشتر پی میبرند که این حاکمان در قدرت هستند که با سیاست های چپاولگرانه خود و بدون توجه به حیات اجتماعی و اکولوژیک استانهای مختلف نقش اساسی در پیچیده تر و پر هزینه ترشدن بحران آب بازی میکنند. ساختن سدهای بی رویه، ساختن کارخانه های آب بر در نقاط کویری، گسترش بی رویه جمعیت در کلان شهرها و توسعه بیقاعده بدون زیرساختهای لازم در شبکه آبرسانی، نبود برنامهریزی و قوانین اجرایی، کمتوجهی به بهرهوری و فقدان سیستمهای پایش منابع و مصرف، از جمله فاکتورهای اصلی در بوجود آمدن این وضعیت فلاکت بار است که ناشی از این سیاست های سود جویانه و در عین حال ناشی از بی لیاقتی حاکمان در پاسخگویی به نیازهای اساسی مردم منجمله تامین آب میباشد.
"ایران تشنه/گزارشی از بحران آب در استانهای کشور در گفتوگو با کارشناسان و مردم" گوشه هایی از این وضعیت فلاکت باری که حاکمان در قدرت برای مردم بوجود آورده اند را ترسیم میکند.
ما در اینجا به تلخیصی از این گزارش که عمدتا به سخنان افشاگرانه کارشناسان و مردم متمرکز شده است مپپردازیم. علاقه مندان محترم میتوانند برای خوانندن گزارش کامل به لینکی که در پایان مطلب آمده است مراجعه نمایند.
تلخیصی از "ایران تشنه/گزارشی از بحران آب در استانهای کشور در گفتوگو با کارشناسان و مردم"
گزارشی از الهه محمدی، سارا سبزی/گروه جامعه
در میانه مردادماه پنجمین سال خشکسالی در ایران، آمارهای تازهای از ذخایر آبی 19 سد بزرگ کشور منتشر شد و شرایط ذخایر آب را روشنتر کرد: حالا 19 سد بزرگ و مهم در تامین آب شرب و کشاورزی کمتر از 20 درصد ذخیره آبی دارند و درمجموع بیش از 80 درصد ظرفیت مخازن این سدها خالی است. در این آمار تازه، نام تمام استانهای کشور دیده میشود و چند سد شرایط بحرانیتری دارند: سدهای لار، دوستی، طرق، 15 خرداد، استقلال، شمیل و نیان، سرنی، سفیدرود، نهرین، ساوه، چاهنیمهها، وشمگیر، گلستان، بوستان، نساء، تنگوییه و تهم. این سدها بین 16 تا 97 درصد کاهش ورودی آب داشتهاند و به مرحله اضطراری رسیدهاند.
در شرایطی که نهادهای دولتی و کارشناسان به مردم توصیه میکنند از پمپ آب استفاده کنند و صرفهجویی را ادامه دهند، افت شدید فشار آب در شهرها و روستاها به ساعتهایی طولانی رسیده و قطع برق هم به آنها اضافه شده است. شرایط در استانهای گرم، کویری و جنوبی سختتر است و قطع برق و آب بهصورت همزمان، دور تازهای از زندگی در شرایط خشکسالی را آغاز کرده است. تعطیلیهای گسترده هم نتوانسته از شدت این بحران کاهش دهد، بخش زیادی از شهرها و روستاها با افت شدید فشار آب روبهرو شدهاند و تنها راهحل عبور از این تابستان خشک، صرفهجویی شهروندان، مطرح شده است و حالا آنها با خشکسالی به تنهایی روبهرو میشوند.
به گفته «مهلا»، یکی از زنان ساکن رشت ، بسیاری از تالابها خشک شدهاند، ازجمله تالاب معروف بندر انزلی که «پل غازیان» از روی آن عبور میکند: «این تالاب همیشه پرآب بود اما از بهار امسال بهبعد، خشکی شدیدی در آن دیده میشود، تا جایی که کف تالاب قابل مشاهده شده؛ اتفاقی بیسابقه به گفتهی ساکنان محلی.» پسروی چندمتری دریای خزر و خشکشدن کامل رودخانه «سیاه درویشان»، از دیگر نشانههای بحران آبی در این استان شمالی است.
مهلا معتقد است که دلایل این بحران، ترکیبی از تغییرات اقلیمی و دخالتهای انسانی است، بهویژه برداشت بیرویه شن و ماسه از کف رودخانهها که منجر به کاهش حجم آب و تغییر مسیر آن شده است: «مردم نگرانند، اما هنوز هیچ اقدام عملی مؤثری برای بهبود وضعیت دیده نشده. ما هر روز شاهد نشانههای یک بحران بزرگیم، اما واکنشها متناسب با وخامت اوضاع نیست.»
بحران کمآبی در سیرجان زیر سایه صنایع آببر:
شهرستان سیرجان اگرچه بهعنوان یکی از مراکز صنعتی استان کرمان شناخته میشود اما اکنون درگیر چالشی بزرگ با منابع محدود آبی است. به گفته کاظمی، فعال محیطزیست در این شهرستان، وجود صنایع بزرگ آببر همچون معادن و فولاد در کنار کشاورزی گسترده، فشار سنگینی بر منابع آبی وارد کرده است.
او به «هممیهن» میگوید: «سیرجان دارای بزرگترین معدن روباز سنگ آهک خاورمیانه است و همزمان صنعت فولاد هم در این منطقه فعال است. هر دوی این صنایع جزو پرمصرفترینها در حوزه آب هستند. از طرف دیگر، باغهای پسته که بخش مهمی از اقتصاد کشاورزی سیرجان را تشکیل میدهند، در حال خشکشدن هستند.»
کاظمی در ادامه تأکید میکند که کمآبی یک معضل ملی است و مختص سیرجان یا استان کرمان نیست. با این حال، وجود صنایع سنگین در شهرستانی که بهطور همزمان کشاورزی هم در آن رواج دارد، باعث شده که چالشهای آبی با شدت بیشتری نمایان شود. او خواستار بازنگری در توسعه صنایع آببر در مناطقی مثل سیرجان است.
سیستان و بلوچستان بینصیب از دریا و حقابه:
وضعیت منابع آب در زابل و مناطق اطراف آن به مرحلهای رسیده که نزدیک به فاجعه انسانی و زیستمحیطی است. به گفته جواد هراتی، فعال اجتماعی در زابل، نهتنها آب در منطقه کمیاب و در حال قطع شدن است، بلکه همان میزان اندک موجود هم به سمت زاهدان منتقل میشود؛ اقدامی که شرایط زندگی را برای مردم زابل سختتر کرده است. هراتی درباره خشکسالی شدید و توفانهای مکرر گردوخاک که زندگی مردم سیستان و بلوچستان را مختل کرده، به «هممیهن» میگوید: «تالاب هامون خشک شده و توفانهای خاکی هر روز مهمان سفره مردم ما هستند.
جواد هراتی با ناامیدی از وضعیت مدیریت آب در کشور میگوید: «اگرچه دریای عمان از لحاظ جغرافیایی به سیستان و بلوچستان نزدیکتر است، اما ما هنوز سهمی از آن نداریم، درحالیکه این آب به استانهایی چون اصفهان رسیده است. مردم استان ما نه نمایندهای دلسوز در مجلس دارند، نه صدایی در رأس کشور که پیگیر وضعیتشان باشد. بیش از ۳۰ سال است که با خشکسالی میجنگند و هنوز منتظر اولین گام مؤثرند.»
خوزستان؛ سوءمدیریت منابع آبی:
مجتبی گهستونی، فعال محیطزیست اهوازی، درباره افت فشار آب در بسیاری از مناطق شهری به «هممیهن» میگوید که این کاهش فشار در کنار بیکیفیتی و کمبود منابع آبی، معیشت کشاورزان را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است: «بعضی کشاورزان حتی در نوبت مقرر آبیاری، به آب دسترسی ندارند. زمینهای انتهایی روستاها بهدلیل هدررفت آب در مسیر، عملاً بینصیب میمانند.»
گهستونی خواستار اعمال محدودیت برای صنایع آببَر، همچنین جلوگیری از انتقال بینحوضهای آب است: «خوزستان نگهبان رودخانهها و منابع آبی کشور است. انتقال آب از بالادست به سایر مناطق، همچنین سدسازیهای گسترده، وضعیت منابع آبی استان را بهشدت تهدید میکند.» او میگوید شرایط نامناسب آبرسانی در بخش غیزانیه اهواز بهرغم حضور تأسیسات و چاههای نفت، هنوز به بعضی روستاهای آن با تانکر آبرسانی میشود: «نباید فراموش کرد که امنیت آبی، بخش جداییناپذیر از امنیت زیستی و معیشتی مردم است.»
انگشت اتهام به سمت مردم:
علی باقری، استاد گروه مهندسی و مدیریت آب دانشگاه تربیت مدرس، مخالف رویهای است که طبق آن تنها مردم متهم به مصرف بیش از اندازه آب شرباند. او به هممیهن میگوید، امروز انگشت اتهام به سمت مردم است و میگویند میزان مصرف آب شهروندان زیاد است، اما سوالاتی وجود دارد که آب و فاضلاب و نهادهای دیگر مانند شهرداری باید به آنها پاسخ دهند؛ سوالاتی مثل اینکه سالانه چقدر به جمعیت تهران و مشترکان آن افزوده میشود؟ «شاید بخشی از این افزایش مصرف بهدلیل بارگذاریهای جمعیتی باشد.
درحالحاضر آبفا باید بگوید با فاضلاب جمعآوریشده چه میکند؟ چرا آن را دوباره برنمیگرداند تا فضای سبز با آن آبیاری شود و مردم مجبور نباشند باغچهها را با آب شرب آبیاری کنند؟ شهرداری هرسال مجوز ساختوساز جدید صادر میکند و برجهای زیادی در این شهر ساخته میشود. عوارض ساختمانی را میگیرد و هیچ مسئولیتی در قبال بحران آب ندارد. به خانوادهها گفتهاند برای خودشان پمپ آب تهیه کنند، اما باید پرسید هزینه آن را چه کسی تامین میکند؟ آبفا میتواند از محل فروش پساب در تامین این هزینهها مشارکت کند، اما اقدامی دراینخصوص نمیکند. به این ابهامات پاسخ داده نمیشود و به مردم گفته میشود که میزان مصرف آب شرب آنها زیاد است.»
این استاد دانشگاه اعتقاد دارد درصورتیکه مدام هشدار رسیدن روز صفر مطرح شود، اگر این اتفاقها رخ ندهد و تخمینها اشتباه باشد، کمکم حساسیت مردم نسبت به این هشدارها و شرایط بحرانی از بین میرود: «این نوع از گفتوگو دردی را دوا نمیکند؛ بهخصوص که ترس بدون راهکار فایدهای ندارد. وقتی میگویند یکماه دیگر آب تمام میشود، ما بهعنوان شهروند چه اقدامی میتوانیم انجام دهیم؟ این کار فرافکنی و انداختن مسئولیت خود به گردن شهروندان است.
به روز صفر نمیرسیم:
رضا حاجیکریم، دبیر فدراسیون صنعت آب هم به هممیهن میگوید که چیزی بهنام بحران آب نداریم؛ چون بحران خارج از اراده و پیشبینی ما اتفاق میافتد و دوره مشخصی دارد. اما شرایطی که در آن بهسر میبریم، کاملاً قابل پیشبینی بود و از مدتها پیش درباره آن هشدار داده و حتی با قید زمان آن را پیشبینی کرده بودیم. از نگاه او، این شرایط از نظر مدیریت منابع آبی و هیدرولوژی قابل پیشبینی است: «در مدیریت منابع آبی تاکید شده است که یک کشور نباید بیشتر از 40 درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند؛ چون به منابع زیرزمینی و تجدیدپذیر فشار زیادی وارد میشود و علاوه بر این، عملاً در مواجهه با بحران قرار میگیرد. در این صورت اگر آن کشور وارد دورهای از کمبارشی شود، دیگر هیچ نقطه اتکایی ندارد. حالا ما در این شرایط بهسر میبریم و 92 درصد ذخایر آبی خود را مصرف کردهایم و با یکی، دو سال کاهش بارش، به گستره بزرگی از مشکلات برخورد میکنیم.»
طرحهای انتقال آب در استانهای دیگر هم پاسخگو نیست»؛ حاجیکریم توضیح میدهد که چرا اجرای طرحهای انتقال آب نمیتواند خشکسالی را در استانهای دیگر برطرف کند. او میگوید وقتی آب را از یک حوضه به حوضهای دیگر منتقل میکنیم، حیات اجتماعی و اکولوژیک را در استان مبدأ و مقصد بهخطر میاندازیم. برای مثال در طرح انتقال آب طالقان به تهران، باید در نظر داشت که میزان فرونشست در طالقان طی دوره سهساله اخیر، نسبت به سهسال قبل از آن، از 19 سانتیمتر به 30 سانتیمتر رسیده است:«در دنیا فرونشست بیش از یک میلیمتر بهعنوان شرایط بحرانی در نظر گرفته میشود.
ما با انتقال آب، راه را روی بهینهسازی و اصلاح الگوی مصرف در استان مقصد هم میبندیم، این اتفاقی است که در کل ایران در حال رخدادن است. لزومی ندارد در استانی مانند کرمان که میخواهیم آب را با آب شیرینکن به آن منتقل کنیم، نزدیک به پنج میلیارد مترمکعب در استان کرمان مصرف آب کشاورزی داشته باشیم. این خیانت به کشور است. از همین امروز میتوانیم اصلاح الگوی مصرف در بخش کشاورزی را عملیاتی کنیم.»
گزارش کامل را در لینک زیر بر گرفته از سایت هم میهن میتوانید مطالعه بفرمائید👇
https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-45356