E.A

E.A

مراد ظهرابی

داستان یک بازنشسته‌ی زیر حکم


✍ مراد ظهرابی

داستان یک بازنشسته‌ی زیر حکم

ریاست محترم دادگاه تجدید نظر، مگر من چه می‌خواهم از وطن جز لقمه‌ی نانی و دمی آسودگی خیال؟

پیرو ابلاغیه شماره:  ۱۴۰۱۳۷۱۰۰۰۱۸۵۸۸۰۱، شماره پرونده: ۱۴۰۰۳۷۹۲۰۰۰۵۲۳۷۲۴۸، شماره بایگانی: ۰۰۰۰۸۷۳ به تاریخ ۱۴۰۱/۵/۲۱- اینجانب آخرین دفاع خود را به سمع و نظر بازپرس محترم شعبه‌ی ۱۳ دادگاه انقلاب رسانده‌ام.

اما حال که قرار است مقابل شما، ریاست محترم دادگاه تجدید نظر قرار گیرم، این حق را دارم که از شما در خواست نمایم دو جرم "تجمع به قصد تبانی بر علیه امنیت ملی" و "تشویش اذهان عمومی" را برای اینجانب توضیح دهید؟

 در تاریخ ۱۴۰۴/۳/۱۷ ابلاغیه محکومیت دو سال حبس خود را، روئیت نمودم. از اسفند ۱۴۰۱ تا کنون، به مدت سه سال و سه ماه، یعنی ۱۶۰ یکشنبه، به همراه سایر بازنشستگان تامین اجتماعی، برای مطالبات خود، درب تامین اجتماعی، و استانداری خوزستان، اجتماع نمودیم.

حکم دو سال زندان، در واقع بخش بسیار کوچک اما درد آور زندان بزرگ عمر ما بازنشستگان‌ است که توسط ارکان نظام، ما را، در امر واقعی زندگی، در آن به حبس ابد محکوم نموده‌اند.

اینجانب هیچ دفاعی برای کاهش یا بخشودگی دوسال محکومیت زندان خود ندارم وقتی در زندان بزرگ ِ فقر و فلاکتی که مسئولین برای ما بازنشستگان ساخته‌اند، اسیر هستم.

اما جناب قاضی! اینبار اجازه دهید من از شما بپرسم. نمی‌دانم این حق را به من می‌دهید یانه. اما ناچارم از شما به پرسم: مگر امکان دارد در طول ۱۶۰ یکشنبه، یعنی سه سال و سه‌ماه، تمام سران سه قوه، هر هفته و هر ماه، نام بازنشستگان را مورد خطاب قرار داده و به آنها وعده و وعید دروغ بدهند و به هیچ فرد یا نهاد نظارتی، پاسخگو نباشند؟

جناب قاضی

نام بازنشستگان، زندگی اسف‌بار و مطالبات آنها، در سراسر کشور و بر زبان تمام کارگران و سایر زحمتکشان، جاریست.

در این شرایط، چگونه می‌توان به خود قبولاند که مسئولین سه قوه، و چندین و‌چند نهاد نظارت بر عملکرد این قوا، از مطالبات ما اطلاع نداشته باشند،

اما در یک اقدام مشترک و هماهنگ، ما را بیکار و مصرف کننده نامیده و تصمیم می‌گیرند ما را به دریا ریخته و باقی‌مانده را، به زندان بیاندازند؟

جناب قاضی

در جرم‌های انتسابی به ما، "بر اساس نظرات ضابطین امنیتی سپاه پاسداران" جرمی که به زعم آنها مرتکب شده ایم اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی است.

شما بگویید:امنیت ملی، مگر امنیت ما شهروندان نیست؟

وقتی امنیت مالی، غذایی، بهداشتی، درمانی، محیط زیست سالم و غیره، از ما سلب می‌شود، این اقدام علیه امنیت ملی ما مردم نیست؟

وقتی روان ما را با این نابسامانی‌ها، پریشان کرده و می‌کنند، این تشویش اذهان عمومی ما ملت نیست؟

واقعا از خود می‌پرسم چرا توسط دستگاه عدالت کشور، جلوی این اقدام علیه امنیت ملی و پریشانی اذهان ما، توسط مسئولین، گرفته نمی‌شود؟

بالاخره دیوان عدالت کشور وظیفه‌ی جلوگیری از این دو عمل مجرمانه‌ی مسئولین را دارد یانه؟

در پایان اطمینان دارم حضرتعالی به درستی گفته‌های اینجانب باور دارید. اما اگر مصلحت بر این است که در هر حال من محکوم شناخته شوم، بنابر باور به پذیرش قانون، حکم دو سال حبس خود را، گردن می‌نهم.

اما یادمان باشد:

معیشت منزلت سلامت حق مسلم ماست و

ما نیز مردمی هستیم شایسته‌ی زیستن در:

آزادی رفاه و شادی و نه محبوس در زندانی که به گفته‌ی خود مسئولین، خرج نگهداری هر زندانی در زندان، بالغ بر ۲۵ میلیون تومان است.

همزمان با کنترل تورم، اجرای درمان رایگان، ۱۵ میلیون از این هزینه‌ی سرسام آور را به ما بدهید تا نه زندانی باشد نه زندانی.

🆔

https://t.me/ettehad

✉️ 🔚 tamas

https://t.me/Ettehadyeh20

Report Page