Chanjin scenario

Chanjin scenario

Auhypen

به دلبر شیرینم.


سلام. تقریبا یک سالی از وقتی توی بیمارستان برای اخرین بار، پیشونیم رو بوسیدی و بهم گفتی بعد از تو ناراحت نباشم میگذره.

گفته بودی از دلتنگی برات آهنگ ننویسم، مدام به عکس هات نگاه نکنم، به خاطراتمون فکر نکنم... منم بهت قول داده بودم هیونجینا...

قول داده بودم درموردت اهنگ ننویسم، بدون تو خوش بگذرونم و به زندگیم بپردازم.

ولی باید ازت عذرخواهی کنم که قولم رو شکستم.

الان توی ماشین نشستم و کاغذ رو به فرمون تکیه دادم و دارم برات نامه مینویسم.

میپرسی چرا تو ماشینم؟ بخاطر اینکه میخواستم بیام پیشت. بیام کنارت و برات گل های مورد علاقتو بیارم.

یادته؟ اون روز که باهم پیک‌نیک رفته بودیم، به آیریس های بنفش خیره شده بودی.

بهم گفتی گل مورد علاقته ولی دلت نمیخواد برات کسی بخره.

میدونم این حرفو زدی تا هر روز نرم برات یه دسته گل ایریس بخرم.

ولی الان دسته گل بنفش روی صندلی عقبه. تازه ست. بوی خوبی هم میده. درست مثل بوی موهات درحالی که روی تختمون به خواب عمیق فرو رفته بودی.

اره بهت نگفته بودم وقتی خوابی موهای زیبات رو بو میکنم...

مطمئنم اگه بهت میگفتم از سر لجبازی هم شده میرفتی کچل میکردی و منو از بوی بهشتیشون محروم میکردی.


اونجا جات خوبه هیونجینی؟ روحت در ارامشه؟ بعضی وقت ها بهم فکر میکنی؟


چون من جام خوب نیست، جایی که تو نباشی برای این آدم خوب نیست.

تنها جایی که آرامش خیال دارم جاییه که بدنت مدفون شده. جایی که چشم های بلوریِ بستت قرار دارن.

همونجایی که منبع آسودگی روح این تن خسته قرار گرفته.

اگه میتونستم هر روز، هر ساعت، هر دقیقه، هر لحظه پیشت میموندم، شونه هات رو ماساژ میدادم و بوسه های گه‌گداری به لپ ها و لب های شیرینت میزدم.

افسوس که الان خیلی دیره.


دلتنگتم. امیدوارم تو زندگی بعدی عمر طولانی تری داشته باشی تا باهم بیشتر وقت بگذرونیم.


معشوق دل‌خستت،

کریس چان.

Report Page