Ben 10 : Cosmic Alien

از اومدن کورابین با اون همه قدرت شوکه شده بودیم

تمام موجوداتی که اونجا بودن مثل سلستیال‌سپین‌ها،کازمیک گاردیانز،نالجیان‌ها و...حالت دفاعی گرفته بودن

گاردیان : من تکه‌ای از وجود خودم رو به شما میدم تا با اون بتونین ایمن و قدرتمند باشین...اگر نیازمند قدرت فرادرک بودین از درک من استفاده خواهید کرد

اون هر کدوم از ما رو با یه نسخه کوچیک‌تر از خودش پوشوند

ناگهان مالتروانت‌ها به اونجا اومدن

بن شگفت انگیز : خب انتظار این یکی رو نداشتم...

بن ۱۰۱۰ : اونا با قدرت انودایت‌ها خودشونو تقویت کردن

پارادوکس : گم شدن انودایت‌ها از همه‌ی تایم‌لاین‌ها...باز شدن دروازه جهنم بدون اثر زمانی...شاید مالتروانت‌ها اینکارو کرده باشن ولی مغز متفکر کسی دیگه‌ست

بن : حاضرم نصف عمرمو بدم ولی زودتر این جنگ تموم شه😩

پارادوکس برای یه لحظه کوتاه به سفینه خلا زمانی رفت و برگشت...

گوئن ۱۰ هزار : ببینین مالتروانت‌ها دارن قدرت مانا و هسته انرژی زمانی‌شونو به کورابین منتقل میکنن

پارادوکس : اگه این اتفاق شکل بگیره کورابین شکست ناپذیر خواهد شد

کازمیک گاردیانز : تمام انرژی رو روی کورابین شیطانی متمرکز کنین...

اونا با کل انرژی‌شون به اون حمله کردن...

گوئن ۱۰ : خب الان وقت اینه ببینیم چیکارا میتونیم بکنیم

بن : درسته وقت قهرمان بازیه

ما با استفاده از قدرت درک گاردیان از قدرت پوشش گاردیانی استفاده کردیم و به اونا ملحق شدیم...اما قبل از اینکه انرژی کیهانی ما به کورابین برسه...

چندین روح تاریکی با تاریکی درونشون قدرت ما رو کمتر کردن...

بن : ها چی بگین که دارم خواب میبینم...بازم روح تاریکی😩

زسکایر(روح تاریکی اصلی دنیای پرایم) : هه هه هه ههه...بن تنیسون این بار علاوه بر دنیای تو میتونم به همه‌ی دنیاها حکومت کنم

بن شگفت انگیز : هی پارادوکس موجودات آسمانی به جای جمع کردن انرژی‌شون نمیخوان با یه بشکن اینا رو نابود کنن؟

پارادوکس : اون موجودات پلید الان در محافظت کورابین هستن برای همین تا زمانی که اون به این دنیا پا نگذاشته بود، ظاهر نشدن...

سلستیال‌سپین‌ها اطراف کورابین بی‌شمار سیاه‌چاله ساختن که قدرت کورابین رو جذب کنن و نزارن قدرتمند شه..‌.

نالجیان‌ها : ما نابودش میکنیم

اونا داخل سیاه‌چاله‌ها رفتن

بن : پروفسور الان چه اتفاقی قراره بیوفته؟

پارادوکس : حتی من و موجودات آسمانی هم از آینده این اتفاقات آگاه نیس...

حرف پارادوکس تموم نشده بود که ناگهان انفجار عظیمی اتفاق افتاد و کورابین با یه عده از ارواح تاریکی آزاد شدن اما...

بن شگفت انگیز : اونجا رو ببینین مالتروانت‌ها از کار افتادن

پارادوکس : احتمالا کورابین به کمک مالتروانت‌ها تونسته قدرت نالجیان‌ها رو جذب کنه و قدرتمندتر شه

ناگهان ارواح تاریکی توی وجود سلستیال‌سپین‌ها و بقیه موجودات رفتن و ...

بن : ببینم اونا که نمیتونن سلستیال‌سپین‌ا رو کنترل کنن، نه؟

پارادوکس : اونا با وارد شدن به سلستیال‌سپین‌ها باعث نابودی خودشون خواهند شد اما باعث انحراف سلستیال‌سپین‌ها میشن...

گوئن ۱۰ هزار : این اصلا خوب نیست...

ناگهان یه جنگ داخلی بین موجودات رخ داد(جز کازمیک گاردیانز)

کازمیک گاردیانز بقیه موجودات رو توی سیر زمانی متوقف کردن

ما و کازمیک گاردیانز با تمام قدرت با کورابین درگیر شدیم و پارادوکس موجوداتی رو که فاسد نشده بودن به کمکمون اورد

کورابین سعی کرد میدان انرژی که برای نابود کردنش ایجاد کرده بودیم جذب کنه اما پارادوکس سمت‌ش رفت و یه خط زمانی موقت اطرافش ساخت...برخورد انرژی ما با اون خط زمانی موقت یه انفجار عظیم اتفاق افتاد

بن ۱۰۱۰ : عه... پارادوکس اون کجا رفت؟

بن : فک کنم ما تونستیم نابودش کنیم

آرجیت ۱۰ : آخ جان، خب الان برای پاداش یه کهکشان بدین به من😂

پارادوکس : بن پشت سر.‌..

ناگهان کورابین با پرتاب یه مقدار از قدرتش بن ۱۰۱۰ و آرجیت ۱۰ و خیلی از موجوداتی که کنارمون بودن رو نابود کرد...

پارادوکس : این چطور ممکنه...

گاردیان : اون از انرژی بینهایت اون انفجار استفاده کرد و الان به قدرتمندترین حالت خودش رسیده و به راحتی میتونه بین اینجا،جهنم و دنیای نیستی و مردگان جابجا شه...

بن : پس کارای ما بی‌فایده‌ست فقط داریم قوی‌ترش میکنیم...

کورابین : موجودات حقیر...همه‌ی شما نابود خواهید شد و من ارباب ابدی همه‌ی موجودات در همه‌ی زمان‌ها خواهم شد...

اون شروع به ساختن موجودات جدیدی کرد...

کورابین : مفیستوفل های من قدرت اون موجودات حقیر رو به من هدیه کنین تا اجازه بدم بنده های بی ارزش من باشین

تعداد زیادی از اون شیاطین به سمت ما حمله کردن و...

گوئن ۱۰ هزار : خب این بود اون نقشه خوبتون...بدتر شد که...

پارادوکس داخل پوشش گاردیانی من اومد...

پارادوکس : بن کورابین داره خطوط زمانی جدید خلق میکنه،با به وجود اومدن اون خطوط زمانی‌...

ناگهان صدای انفجار اومد...

پارادوکس : خب وقتمون تموم شد بن جوان..‌.

اون منو فرستاده به سفینه خلا زمانی...

بن : چرا...؟

آزموث(موازی) : آرام باش بن تنیسون جوان

بن : چی چیو آروم باش آزموث این همه چیزی بود که وجود داشت همه چیز داره نابود میشه بعد پروفسور منو اینجا فرستاده‌.‌‌..

چارمکستر : اینجا رو ببینید...

بن : چه اتفاقی داره میوفته؟

ازموث (موازی) : بالاخره خطوط زمانی جدید شکل گرفتن...تمام موجودات فانی نابود شدن و قدرت موجودات قدرتمندتر بی اثر شد و زیردست‌های کورابین قدرت و انرژی مثبت اونا رو به قدرت پلیدی کورابین اضافه میکنن...

چشمم به پروفسور پارادوکس افتاد...در حالی که نگاهمون میکرد توی زمان و فضا محو شد...

بن : پروفسور نه‌..‌.

و این پایان همه چیز بود...