Ben 10 : Cosmic Alien

Ben 10 : Cosmic Alien

@Amir231105

ویلگکس ها دور تا دورمونو محاصره کرده بودن

ایان : بن بهت گفتم که به سورپرایز بزرگ برات آماده کردم...

بن : خب ایان پس منتظر سورپرایز من باش...فقط یکم وقت لازم دارم

ناگهان ویلگکس ها با لیزرهاشون به سمت ما شلیک کردن

من با کله الماسی یه حصار از جنس تایدنیت درست کردم و بن (۱۰۱۰) با ایکس‌ال‌آرتیگوانا اونا رو منجمد کرد که باعث شد اشعه لیزرا اونا رو بشکنن و به ما برخورد نکنن...

گوئن(۱۰هزار) با فید-بیگ یه اشعه الکتریکی سمتشون متمرکز کرد و تعدادی از ویلگکس ها رو نابود کرد...

بعد از اون آلبیدوی( موازی ) و بن (۱۰ هزار) هم با موجود ترکیبی از موجودات ایکس یه خلا زمانی و مکانی تشکیل دادن و کل ویلگکس هایی که من و بقیه زدیم رو توی اون فرو بردن

ایان خودش دست به کار شد و پورتال های زمانی به سمت خودمون باز میکرد و تقریبا یه جنگ داخلی ناخواسته راه انداخت که چارمکستر با جادو جلوشو گرفت و توی یه محفظه زندانی‌ش کرد که نتونه از قدرتش استفاده کنه

ما تقریبا خوشحال بودیم که تونستیم اون همه ویلگکس رو به همراه ایان شکست بدیم اما...

پارادوکس : بچه‌ها ما شکست خوردیم

بن شگفت انگیز : اما پارادوکس ما همه رو شکست دادیم الانم فقط مالتروانت های ضعیف رو داریم که باید شکست بدیم...

پارادوکس : مالتروانت ها دارن با سرعت تو زمان و مکان جابجا میشن و دروازه رو برای یک شیطان باز میکنن...من انرژی عظیم زمانی از مالتروانت ها در اینجا دریافت کردم اما اون فقط نقطه متمرکز شده انرژی زمانی بود...تنها کاری که میتونم بکنم اینه که شما رو به یک خلا خارج از زمان بفرستم که کسی نتونه شما رو پیدا کنه تا زمانی که خودتون یک راه برای نجات هستی پیدا کنید

جریان زمانی که مالتروانت ها به وجود اوردن تا دروازه ورودی رو درست کنن باعث شد همه چیز تو تمام خطوط زمانی متوقف بشه جز پارادوکس ، البیدو(موازی) و بن(۱۰هزار) که تونستن شاهد این ماجرا باشن ( چون که تبدیل به موجود ایکس شده بودن)

محفظه چارمکستر با متوقف شدن زمان باز شد و ایان از اونجا فرار کرد...

البیدوی موازی : حالا چه اتفاقی میوفته پارادوکس!؟

پارادوکس : تمام هستی یا باید نابود شه یا تحت فرمان اون موجود جهنمی باشه

بن ۱۰ هزار : راهی برای متوقف کردن‌ش هست؟

پارادوکس : فقط یه راه وجود داره اما با این جریان زمانی فرصت کافی برای انجام دادنش نداریم...

بن ۱۰ هزار : میشه به نقطه آغاز آفرینش یا به گذشته رفت و جلوشو گرفت؟

پارادوکس : کل خطوط زمانی الان یکی هستن...گذشته،حال و اینده متوقف شدن هیچکس الان نمیتونه توی زمان سفر کنه فقط میتونه از زمان خارج و دوباره به اون برگرده که اگر من این کار رو انجام بدم توی تک تک ذرات مکان و زمان پخش میشم و یه انفجار زمانی اتفاق میوفته که تمام دنیا تا آخرین ذره اتم به نیستی تبدیل میشه...

آلبیدوی موازی : ممکنه بتونیم یه مقدار زمان بخریم!؟

پارادوکس : نمیتونم در این باره جوابی بهت بدم

بن ۱۰ هزار : پارادوکس راه دیگه‌ای نداریم...بنظرت...

البیدو پیش گروه فضایی ایکس توی فرادرک خودش رفت و...

آلبیدوی موازی : بلیکاس-سرنا ما با فضایی ایکس توی دنیای خودمون کلی کارای بزرگ انجام دادیم و فک کنم از پس این یکی هم بربیاییم...ما باید زمان رو به جریان بندازیم تا پارادوکس بتونه جلوی این اتفاق رو بگیره

سرنا : اما این اندوهگین کننده‌ست که ما از همدیگه جدا بشیم..

بلیکاس : خوبه با کمک به مسافر زمان ما از هم جدا میشیم و دیگه همدیگه رو نخواهیم دید...

آلبیدو : لطفا گوش کنید بچه‌ها اگه ما جلوی این اتفاق رو نگیریم کل هستی از بین میره حتی کل موجودات اسمانی...

سرنا و بلیکاس : تصمیم گرفته شد ما جریان زمان رو با عبور از فضایی ایکس پخش میکنیم و زمان رو مجددا به ثبات میرسونیم...

ناگهان آلبیدو ناپدید شد....

بن ۱۰ هزار : بنظرت میتونیم که...عه البیدو کجا رفت؟

پارادوکس : به جایی که باید باشه...

بن ۱۰ هزار : ما باید چیکار کنیم پارادوکس ؟

پارادوکس : به لجردومین برین جایی که از دسترس ایان خارجه...من به دنبال یه موجود باستانی میرم اگه بتونم پیداش کنم کل این مسائل حل میشه اما اگر نتونستم شما جلوشو خواهید گرفت وگرنه دیگه دنیایی نخواهیم داشت...

در همین لحظه البیدو پیش ورودی در حال تشکیل رفت...

آلبیدوی موازی : حالا به قول بن تنیسون‌...وقت قهرمان بازیه...

آلبیدو با قرار گرفتن بین جریان زمانی متمرکز مالتروانت‌ها(ورودی موجود پلید) کل جریان زمانی رو از موجود ایکس عبور داد که باعث شد اون به جزیی از زمان تبدیل بشه و جونشو از دست بده...زمانی که برای پارادوکس و بقیه موجودات خرید...

دوباره زمان به حالت اول برگشت...

بن : پروفسور چه اتفاقی افتاد؟

پارادوکس : اجازه میدم بن ( ۱۰ هزار) براتون ماجرا رو تعریف کنه من باید برم...چارمکستر یه لحظه میشه با هم صحبت کنیم؟

پارادوکس و چارمکستر کمی دور تر شدن

چارمکستر : پارادوکس تو به من قول دادی که زندگیم بعد از این اتفاق تغییر میکنه نه اینکه بمیرم...

پارادوکس : چارمکستر الان باید تو و بقیه وارد لجردومین شین و تاکید میکنم اصلا نه کسی خارج و نه کسی وارد لجردومین بشه...اگ الان موفق نشیم اینده‌ای هم برای تغییر وجود نخواهد داشت...

چارمکستر ناراحت سرشو پایین انداخت و اشک ریخت...

تو این فرصت بن (۱۰ هزار) تمام ماجرای آلبیدو رو برای ما تعریف کرد و همه از مرگ آلبیدو ناراحت شدیم...

بن : قول میدم یه روزی انتقام‌شو از مالتروانت‌ها بگی....

حرفم تموم نشده بود که چارمکستر هممونو به داخل لجردومین پرت کرد...

بن : مشکلت چیه چارمکستر؟

چارمکستر : همه‌ش تقصیر شما و این ساعتای مسخرتونه...

بعد عصاشو برد بالا و یه جادو به زبون اورد...

بن : عه...فک کنم یکی دیگه بهتر حرفتو بفهمه...اینفینتریکس

⏳کروم استون⏳

Chromastone

به سمت چارمکستر یه گلوله انرژی پرتاب کردم اما...

چارمکستر یه سپر درست کرد و با یه ورد کل انرژی اینفینیتریکس رو خالی کرد و دوباره به انسان تبدیل شدم

چارمکستر : مثل دخترعموت یه احمقی...

بن ۱۰۱۰ : اروم باش اون فقط میخواست یه طلسم روی اینجا بزاره‌...

چارمکستر : حواست باشه قدرتت اینجا چند برابر میشه بی هوا ازش استفاده نکن

بن : عه...ینی بن(۱۰۱۰) هم یه انودایته؟

بن (۱۰۱۰) قدرت انودایتی خودشو نشون داد...معرکه بود...

Ben 1010

بن ۲۳ : این عالیه...یه پوستر تبلیغاتی درست و حسابی میتونم با همتون داشته باشم...

بن ۱۰۱۰ : من بخاطر این قدرتا بیشتر دوستامو از دست دادم...فقط مجبورم تحملشون کنم...

چارمکستر : خب الان دو تا انودایت اینجاست...

آرجیت ۱۰ : ببینم اون یکی کیه؟غریبه‌ست؟

گوئن ۱۰ هزار : احمق منو میگه...

بن ۲۳ : الان پروفسور پارادوکس کجا رفته؟

چارمکستر : فک کنم من بدونم...از گذشته توی لجردومین ما یه افسانه ترسناک داشتیم که برای ترسوندن بچه‌ها استفاده میشد...

گوئن ۱۰ : یه موجود افسانه‌ای...نه واقعی...

بن : گوئن یه لحظه بزار ببینم چی میخواد بهمون بگه...

چارمکستر : توی اون افسانه یه موجود پلید از جهنم با کمک موجودات پلید به این دنیا پا میزاره که هیچ موجودی حتی موجودات آسمانی هم نمیتونن جلوشو بگیرن...

آرجیت ۱۰ : از این بدتر نمیشه....

مکس : اگه میخوایی کبابت نکنم برای ناهار ساکت شو تا ادامه‌شو بشنویم...

آرجیت : 😅

چارمکستر : تنها موجودات افسانه‌ای و باستانی به اسم اینفینیتی هستن که میتونن جلوی اون شیطان مقاومت کنن و جهان رو از نو بسازن...

بن ۱۰ هزار : پارادوکس هم گفت میره دنبال یه موجودی که میتونه جلوی نابودی جهان رو بگیره ممکنه همین منظورش بوده باشه

چارمکستر ترسیده بود رفتم کنارش نشستم

بن : تو از تنیسون‌ها متنفری...چرا بهمون کمک میکنی؟

چارمکستر : من به کسی کمک نمیکنم فقط دارم برای نابود نشدن خودم میجنگم

بن : فک کنم یه چیزی فراتر از انتظارمون در پیش داریم...بهتره همه با هم باشیم...

Report Page