BTS imagine (jin)
SOOJIN
●imagine
●Jin & you
(نفس عمیقی کشیدم و نامه تو دستمو باز کردم خواستم دوباره بخونمش اما اشکام اجازه نمیداد... بستمش!
اروم سمت اتاقش قدم برداشتم دم دمای صب بود حتما باید خواب باشه با خیال راحت در اتاقشو باز کردم صورتشو دیدم ک غرق در خوابه دلم براش خیلی تنگ میشه اما چاره ای ندارم من نمیتونم باهاش باشم اینطوری زندگیش خراب میشه...
پتو رو روش کشیدم نامه رو کنار بالشش گذاشتم و خواستم برگردم اما فکر اینک دیگه نباید پیشش باشم، دیگه کسی نیست وقتی خستم بهم امید بده، دیگ کسی نیست ک نگرانم باشه و... دیوونم میکرد
من مریضم و اگه بفهمه شاید نخواد باهام باشه اگرم بخواد من ب خودم اجازه نمیدم ک زندگیشو خراب کنه پس باید برم هر چی زودتر بهتر
سمتش برگشتم و صورتشو بوسیدم و از اتاقش بیرون اومدم ب در تکیه دادم و بلند نفس میکشیدم اوومدم از در برم بیرون که صداش اومد هول کردم نمیدونستم چیکار کنم و...)
دفترچه خاطراتمو بستم و با لبخند بهش نگاه کردم
-ا/ت؟
+بله
-چی زدی ی ساعته داری ب دفتر لبخند میزدی باز دفترچه خاطراتتو مرور کردی؟
+اره خو چیه مگه؟ ولی خیلی قشنگ نوشتماااا نه؟
-چون درباره ی من بود
+بزار یکم باهات جدی حرف بزنم سوکجیناااا
-باشه باشه میشنوم چ گندی زدی باز من باید جمش کنم
+هیچی محض رضای خدا جدی باش
-خیلی کار سختی ازم میخوای ولی باشه بگو
+میخواستم بگم ازت ممنونم تو باعث شدی من نرم و با بیماریم بجنگم خودت کنارم بودی و تنهام نذاشتی🥀
-اره دیگه خودت ک مغز نداری همیشه راه غلط و میری
+جین شیییی من از مریضیم نمردم اما از حرص خوردن از دستت اخر سَقَط میشم
-نههه ا/ت نمیر هنو کلی باید حرص بخوری مخصوصا از بچمون
+بچمون؟ ما ک بچه نداریم
-بچه نداریم، نازا ک نیستیم دختر
بالش و براش پرت کردم ک خندید من واقعا باید ازش ممنون باشم تو زندگی هرکسی یه سوکجین لازمه نه؟
♡زیبارویان از گشادی دربیایید و نظر بدید♡
#soojin
#imagine
●•Btsimaginev•●