برکلی در دهه‌ی شصت

برکلی در دهه‌ی شصت

نویسنده: ریچارد پورتون | ترجمه: حنا رحیمی


برای مدت کوتاهی، شهرک دانشگاهی بی‌جنب و جوش برکلیِ کالیفرنیا، اهمیت ویژه‌ای برای چپ آمریکا پیدا کرد. راوی «رادیو آلبموس آزاد»، رمان علمی-تخیلی-سیاسیِ فیلیپ ک.دیک، نقل می‌کند که حتی در نخستین روزهای شروع جنگ سرد، یک بومی برکلی می‌توانست در حالی که آهنگ‌هایی به طرفداری از حکومت اسپانیا زمزه می‌کرد به‌راحتی در خیابان‌ها قدم بزند.تا 1960 ریشه‌های اندیشه‌ی پر شور و حرارت ضد فرهنگ نمایان شده بود، زیرا قهوه‌خانه‌های شهر، کتابفروشی‌های معتبر و سینماهای هنری، فرهنگی بوهمی می پروراندند که قابلیت رادیکالیزه شدن در دوره‌ی کوتاه چند ساله‌ای را در خود داشت.

«برکلی در دهه‌ی شصتِ» مارک کیچل، روند تاریخی شکوفاییِ شکلی از کنش‌گری سیاسی را بررسی می‌کند که پس از آن بزودی دنباله‌رو پیدا کرد. ممکن است عجیب به‌نظر برسد که فیلم از طرف نیویورک تایمز با گرمای بیشتری پذیرفته شد تا از طرف ر. ج. دیویس، کنش‌گری از منطقه‌ی خلیجی کالیفرنیا (و از موسسان سانفرانسیسکو مایم تروپ)، که درباره‌ی آن برای «فیلم کوارترلی» نوشت. با این حال، علیرغم استفاده‌ی چشم‌گیر فیلم از تصاویر آرشیوی و ‎بکارگیری گاه ‌و بی‌گاه از مصاحبه‌های روشن‌گر، دیویس به درستی ادعا می‌کند این مستند، که به پشتوانه‌ی پی بی اس ساخته شده، با وجود لحظات با ارزش بسیارش، نگاهی نسبتا معتدل و سوسیال دموکرات از دهه‌ی شصت ارائه می‌کند.

جنبش آزادی بیانِ برکلی در1964 یکی از نقاط عطف ابتدای دهه‌ی شصت بود، و کیچل خلاصه‌ای تحسین‌برانگیز از این مبارزه‌‌ی جدلی، که در نهایت هم موفقیت‌آمیز بود، تدارک می‌بیند.

برای چپ نو (علیرغم این واقعیت که اکثر مشارکت‌کنندگان سفیدپوستان طبقه‌ی متوسطی بودند)، اف ام اس مبارزه‌ای انتقالی بود، زیرا دانشجویان به زودی از ماهیت ضد آزادی‌خواهانه و اغلب متعصب جریان اصلی لیبرالیسم آگاهی یافتند.

رئیس دانشگاه برکلی، کلارک کِر، با وجود آنکه به‌عنوان یک لیبرالِ نئو فرانتیِر شهره بود، تصمیم دانشگاه مبنی بر جلوگیری از برگزاری سخنرانی‌ها و فعالیت‌های سیاسی در محوطه را ادامه داد.

گنجاندن تصاویری از رونالد ریگانِ هیجان‌زده در حال متهم کردن «نیم‌تنه‌های برهنه»ی مشارکت‌کنندگان در رقصی در مخالفت با جنگ، ریگانِ جوان‌تر و شرورتری را به یادمان می‌آورد که شخصیت سیاسی خود را در برکلی، با نقدهای کوبنده، بنا نهاد.

علیرغم این واقعیت که اف ام اس یکی از نخستین جنبش‌های کمونیستی دهه‌ی شصت بود، رسانه، طبق معمول، اشتیاقِ یافتن سخنگویی کاریزماتیک و مناسب برای تلویزیون را داشت. خوشبختانه، ماریو ساویو، تاثیرگذارترین «رهبر» اف ام اس (اصطلاحی که به خودی خود برای چپ نوی در حال ظهور چالش برانگیز بود)، از درستکاران نادر بود. کیچل تصویری آشنا و در عین حال تاثیرگذار از ساویو را در فیلم می‌گنجاند که از رفقایش می‌خواهد «بدن‌هایشان را روی اهرم‌ها»ی ماشین بوروکراسی، که بیگانه‌سازی بزرگی را میان اعضای مرفه نسل‌های جوان‌تر ترویج می‌کند، قرار دهند. گروهی که تیمار می‌شوند تا نخبگان آینده‌ی قدرت باشند.

کلام مقاومت ساویو، هم به صورت بین‌المللی و هم به ویژه در آمریکا طنین‌انداز شد. سخنرانی مفصل او جريان مهم نافرمانی مدنی آمريکا را دوباره به ياد آورد که در قرن نوزدهم توسط توریو آغاز شده بود و به واسطه‌ی مبارزات مارتین لوتر کینگ برای حقوق مدنی ادامه یافت، درحالی‌که هم‌زمان نبردهای خودانگیخته برای آزادی خود که متعاقبا در شهرهایی مثل پاریس، برلین، مکزیک و پراگ فوران کردند را نیز پیش‌بینی می‌کرد.

هنگامی که برکلی در دهه‌ی شصت تلاش می‌کند تجزیه و تحلیلی از اندیشه‌ی ضدفرهنگ، که در اواخر دهه‌ی شصت باعث ‌شد کهنه سربازان اف ام اس به شکل خنده‌داری ملاحظه کار به نظر بیایند ارئه دهد، به‌شکل قابل‌توجهی سردرگم می‌شود. بر اساس نقطه‌نظر یک نفر، این هم واقعیتی حیاتی و هم تراژیک بود که در این دوره چپ نو تقریبا با «فریکس» و «دیگرز»ِ نخستین و «ییپیز» در هم آمیخت.

با این اوصاف، کیچل در یک شیوه‌ی جامعه‌شناختی نسبتا کمینه‌گرا، تعامل در این دو جریان را نادیده می‌گیرد، همانطور ‌که خصومت اولیه‌ی تام هایدن با ضدفرهنگ، خط سیر کل چپ نو را ترسیم می‌کند. نماینده‌ی ضدفرهنگ در خیلج کالیفرنیا برای کیچل، نوازنده‌ای به نام بری ملتون است؛ گیتاریستی که از آن پس وکیل شد. بررسی «امت گروگان» از جنبش «حفاری» در سانفرانسیسکو می‌تواند چهره‌ی پراستقامت‌تری از فرهنگ جایگزین منطقه را نشان دهد، چرا که اصل و نصب طبقه‌ی کارگری گروگان او را نسبت به آن نوع به عضویت درآوردنی که ملتون مثال می زند ایمن می‌سازد. (رینگولویوی گروگان در واقع حمله‌ای است گسترده به آن شکلی از سرمایه‌داریِ «هیپی» که این نوع از هیپی مظهر آن است.)

نگاه فیلم به بلک پنترهای اوکلند نیز به همان اندازه کوته‌نگرانه است. اگرچه نقدی مستدل از پنترها ممکن است به خوبی اعتراضات به مرد برترپنداری و لفاظی‌های گه‌گاه نسنجیده‌ی آن‌ها را در بر بگیرد، کیچل آن‌ها را تنها به چشم ابژه‌های رمانتیک قابل ستایش دانشجویان سفیدپوست می‌بیند.

تنها اهمیت بلک پنترها را به‌خاطر تاثیرشان بر سفیدپوست‌های رادیکال تشنه‌ی انقلاب دانستن، ارزیابی دقیق از دستاوردها و کاستی‌های این گروه را غیرممکن می‌کند. کیچل در نمایش دادن هم‌جوشی شخصی و سیاسی جنبش زنان که در اواخر دهه‌ی شصت به اوج خود رسید، بسیار موفق‌تر است. نظریه‌پرداز فمنیست سوزان گریفین راوی فیلم است و شهادت زنانی که ناامیدی‌شان را از پایین آمدن در حد آماده‌کننده‌های قهوه ابراز می‌کنند، رویدادی گذرا در تاریخ چپ نو را مجزا می نماید. امروزه توصیف «روث رزن» از عزم فمینیسم بر وارد کردن سیاست "به‌سوی اتاق خواب"مربوط و متناسب به‌نظر می‌رسد، و این علاقه‌مندی در اطلاع‌رسانی درباره‌ی تاثیر مسائلی که زمانی خودمانی و ممنوعه بودند در سیاست و جنسیت، توسط دانش‌پژوهانی مثل رزن هدایت می‌شوند. تلاش‌های گروهی از فعالین برای تغییر قطعه‌ی کوچکی از زمین متعلق به دانشگاه به «پارک مردم» دست آخر به مقابله‌ی تقریبا فاجعه بار بین ساکنان پارک و پلیس انجامید. این مستند گزارشی نسبتا گسترده از این‌گونه تلاش‌ها برای احیای روحیه‌ی تجربه‌های جمعی قرن نوزدهمی، مانند مزرعه بروک، را در اختیار قرار می‌دهد. فرانک باردیک، سازمان‌دهنده‌ی کهنه‌کار، تصویر پراکنده‌ای از ابهامات حادثه‌ی «پارک مردم» را فراهم می‌کند، چرا که او خطر هیجان اولیه‌ی این چپ لیبرتاریایی و همچنین ناامیدی‌های بعدی را که پس از واکنش ناخوشایند و بیش از حد دولت مطرح می‌شود را برمی‌شمارد. برکلی در دهه‌ی شصت، در تجزیه و تحلیل پایانی‌اش، به واسطه‌ی تلاشش برای نمایش دادن چپ نو به عنوان نهادی یکپارچه دچار کاستی است. جنبش‌های دانشجویی، ضدجنگ و قدرت سیاه به کش‌مکش‌های جناحی شهرت یافتند و کل چپ نو تحت تاثیر دعواهای داخلی آنارشیست ‌ها، تروتسکیست ها، سوسیال دموکرات‌ها، «حفارها»ی بی طرف و ییپی‌ها قرار گرفت.

جان سرل پرفسور لیبرال فلسفه (که به‌قطع غیررادیکال است) مثل گروه کر رفورمیستی یونانی فیلم به کار گرفته می‌شود. او یکی از نخستین طرفداران FSM است که طبعی تند داشت و رویدادهای بعدی اواخر دهه شصت را به عدم انسجام محکوم می‌کند. برکلی در دهه‌ی شصت با تحمیل یک انسجام نسبتا مصنوعی به یک دهه‌ی پیچیده، بخش‌های بزرگی از تاریخ را ساده می‌کند. با این حال فیلم، در حین محدود بودن، برای نسلی ارزشمند است که با رویدادهای آشفته‌ی یک دهه، که نباید فراموش شوند، آشنا نیست.




Report Page