A136

A136

حمزه عربزاده

۴- اصلاح به میانجی دیگری: گروهی از حامیان پزشکیان، چراغ سبز حاکمیت برای حضور پزشکیان در انتخابات را به تغییر در این هزینه/فایده حاکمیت تعبیر کرده‌اند و استدلال می‌کنند که حاکمیت از دوره ۳ساله رئیسی و افزایش نارضیاتی‌های اجتماعی درس عبرت گرفته و حضور پزشکیان در انتخابات به معنی عزم حاکمیت برای حل مسائل است (برای مثال رجوع کنید به استدلال‌های عباس عبدی در مناظره با مصطفی مهرآیین، اینجا). اما دوستان توضیح نمی‌دهند که اگر حاکمیت عزمی برای حل این مسائل دارد، چرا باید همزمان با دادن هزینه‌های چنین اصلاحاتی (هزینه‌هایی که در بند ۳ به آن اشاره شد)، امتیاز اجتماعی این اصلاحات را به رقیب سیاسی خود واگذار کند؟ به نظرم این استدلال می‌تواند قابل قبول باشد که انباشت فشارهای اجتماعی، حاکمیت را به تغییراتی وادار کند، اما سوال اساسی این است، که حتی اگر حاکمیت پذیرفته باشد که راهی جز انجام این اصلاحات ندارد و باید هزینه سیاسی/ایدئولوژیک آن را بپردازد، چرا باید امتیاز آن را به جیب رقیبان خود که پایه‌های اجتماعی شان تقریبا از بین رفته است بدهد؟ اتفاقا اگر گفته‌های جواد ظریف در مورد کارشکنی هسته قدرت در زنده کردن برجام، در مساله واکسن‌ها، حمله به سفارت و بعد بازگشایی آن در دوره رئیسی را بپذیریم، نتیجه منطقی آن همین خواهد بود که هسته‌ی قدرت حاضر نیست امتیاز هیچ اصلاحاتی را به نیروهای زاویه دار از حاکمیت تقدیم کند. صحبتهای خامنه ای در روز غدیر و تلاش هسته قدرت برای وادار کردن جلیلی به کناره گیری از انتخابات، این نظر را تقویت میکند، که حاکمیت، قصدی برای اصلاح به میانجی پزشکیان و هوادارانش ندارد.


۵-   روزنه گشایان: روزنه گشایان حامی پزشکیان از سوی دیگر، استدلال می‌کنند که تایید صلاحیت پزشکیان به مانند تایید خاتمی در سال۷۶ و تایید روحانی در سال۹۲ ناشی از این تحلیل حاکمیت بوده که «پزشکیان شانسی برای پیروزی ندارد، و تایید او صرفا به داغ شدن تنور انتخابات می‌انجامد». با این تحلیل، دوستان مترصد این فرصت‌اند که با روزنه گشایی، بازی حاکمیت را به هم بزنند و با ایجاد جنبشی در پشت پزشکیان، حاکمیت را غافلگیر کنند و راه اصلاحات گام به گام را در پیش بگیرند. برخلاف دوستان اما من تصور می‌کنم، که با چنین تحلیلی (یعنی با فرض عدم رضایت حاکمیت از ریاست جمهوری پزشکیان) پیروزی پزشکیان تنها سنگی در راه اصلاح امور خواهد بود. اگر حاکمیت رضایتی از حضور پزشکیان در پاستور نداشته باشد، پیروزی او به معنی آن است که نه تنها حاکمیت اجازه ای برای اصلاحات مذکور در بند۱ را نمی‌دهد، بلکه از فردای انتخابات همه نیروهای خود را بسیج می‌کند برای زمین گیر کردن دولت. اما هزینه اصلی حضور پزشکیان در پاستور، فراتر از چنین سنگ اندازی‌هایی خواهد بود. پیروزی پزشکیان، نیروهای حامی او را به مدافعان و توجیه‌گران وضع موجود تبدیل کرده و هسته سخت قدرت را در جایگاه طلبکار و منتقد وضع موجود قرار می‌دهد. این تغییر جایگاه، به معنی خالی شدن (یا دست کم کاهش جدی) فشار اجتماعی خواهد بود که برای تغییر در هزینه-فایده حاکمیت برای تن دادن به اصلاح لازم است. به نظرم، این بزرگترین هزینه شرکت در انتخابات و پیروزی پزشکیان است.


۶-  هزینه بزرگ برای ما: شخصا افزایش مشارکت در روز انتخابات را چندان پرهزینه نمی‌دانم: حاکمیت می‌تواند برای کوتاه مدتی حضور مردم در انتخابات را به مشروعیت مردمی خود تعبیر کند؛ اما چنین تبلیغاتی تنها لالایی کوتاه مدتی برای حامیانش خواهد بود و فرصتی محدود برایشان ایجاد می‌کند برای توجیه و افزایش فشار اجتماعی و ادامه راه پرهزینه سیاسی/اقتصادی پیشین. خطر اصلی اما از نظر من، پیروزی پزشکیان و نشستن او در پاستور است. پیروزی او، یعنی همان تغییر جایگاه متهم و دادخواه. پیروزی او، یعنی خالی کردن فشار اجتماعی روی حاکمیت و انتقال آن به بخشی از نیروهای سابقا تحول خواه و منتقد وضع موجود. از این منظر، نشستن پزشکیان بر صندلی پاستور، نهایتا یعنی خالی کردن فشاری که برای وادار کردن حاکمیت به اصلاح لازم است.


۷-  فراتر از اقتصاد: به نظرم استدلال‌های بالا تا حد زیادی در مورد اصلاح در امور اجتماعی و فرهنگی هم صادق است. آزادتر شدن نسبی بحث حجاب در دوره رئیسی رخ داد آن‌هم تنها به واسطه فشار اجتماعی که جامعه به حاکمیت تحمیل کرد و نه در زمان روحانی و به واسطه دولتی که شعار مخالفت با گشت ارشاد داشت. قطع موقت شبکه اینترنت در زمان روحانی رخ داد که داعیه آزادی فضای مجازی را داشت. در دولت روحانی، ظریفی که امروز رگ گردن باد می‌کند و از حقوق مردم می‌گوید، توجیه‌گر زندانی کردن روزنامه نگاران شد و تقلیلگر مساله حجاب اجباری به dress code و افسوس می‌خورد که چرا فرصت «علاج» شلیک به هواپیمای اوکراینی به او داده نشده!

تجربه سالهای اخیر که هزینه زیادی به جامعه ما تحمیل کرده و به واسطه آن خون‌های پاکی بر زمین ریخته شده، باید به ما آموخته باشد که راه اصلاح جز از طریق فشار اجتماعی و تغییر در هزینه-فایده حاکمیت ممکن نیست. سیاستمدار هوشمند و موثر کسی است که بتواند به موقع این فشار اجتماعی را نقد کند و به امتیاز سیاسی برای مردم بدل کند، نه روزنه گشایانی که محصول کارشان جز تخلیه فشار اجتماعی به نفع حاکمیت نخواهد بود. خالی شدن فشار اجتماعی (که حاصل خون پاک نوجوانان و جوانان این خاک است) یعنی دادن این فرصت به حاکمیت که از هر اصلاحی سرباز زند. این بزرگترین هزینه نشستن پزشکیان بر صندلی پاستور است، هزینه ای به مراتب بزرگتر از بالا رفتن عدد مشارکت در انتخابات.

Report Page