290

290


۲۹۰

نیما سوار شد

سوالی نگاهم کرد

گوشی رو دادم بهش و گفتم

- قطع کرد ! زنگ بزنم به شماره؟

نیما گوشیو از من گرفت و گفت

- نمیخواد. هر کی کار داره دوباره میزنه .

میشد اصرار کنم

اما بازم برای ایجاد نکردن یه بحث دیگه سکوت کردم

رفتیم یکم دیگه تو شهر دور زدیم

هنوز استرس گل خوردن امیسا هز تنم نرفته بود

برای همین به هیچ فضای گلکاری شده ای نزدیک نمیشدم .

شامو زودتر خوردیمو برگشتیم هتل .

امیسا تو راه خوابیدو وفتی رسیدیم نیما اونو گذاشت رو تخت

گوشی نیما یه بار تو رستوران زنگ خورد اما نیما جواب نداد

وقتی رفت سرویس دوباره زنگ خورد.

سایلنت بودو فقط ویبره خورد.

همون شماره بود

دیگه شک نداشتم نیازه

گوشیو برداشتمو گفتم

- الو نیاز ...

اینبار قطع نکرد 

چند لحظه مکث کرد که گفتم

- چرا حرف نمیزنی؟

بلاخره حرف زدو گفت

- چون با تو کار ندارم.

با این حرف قطع کرد

به صفحه گوشی نگاه کردم

نیما از سرویس اومد بیرون

سوالی به من و گوشیش نگاه کردو گفت 

- کسی زنگ زد؟

- آره ... نیاز ... با همون شمارهه.

اخم نیما رفت تو هم و پرسید

- چی گفت ؟ 

- هیچی. گفت با من کاری نداره و قطع کرد.

نیما ریلکس شد 

نشست رو تخت

گوشی رو گرفتو گفت 

- چطوری یه شماره رو باید بزارم لیست سیاه

مشکوک نگاهش کردمو گفتم

- قضیه چیه نیما ؟

نیما دراز کشید 

پائین تیشرتمو گرفتو گفت 

- پاشو اینارو در بیار تا بهت بگم 

- در بیارم که حرف نمیزنی دیگه... الان بگو 

نیما سرش تو گوشی بود 

لبخندی زدو گفت 

ظ پاشو تا اون پدر سوخته اونور خوابه من کلی کار دارم باهات

با این حرف زد رو باسنم

من که میدونستم چی تو سرشه

نیما یه هدفی که پیدا میکرد تا بهش نمیرسید ول نمیکرد

بلند شدمو گفتم

- بیخود دلتو خوش نکن. از عقب مقب نداریم 

ضد حال خورده نگاهم کرد 

برقو خاموش کردم برگشتم رو تخت و گفتم

- چیه ؟ تو قول دادی راجع به نیاز و گذشته اش بگی . تازه قضیه فمه و شوهراش هم نصفه مونده. این ماجرای جدید نیاز هم شروع شده تعریف نکردی! اونوقت برا خودت برنامه ریزیم میکنی؟

نیما گوشیشو گذاشت کنار 

چرخید رو من و گفت 

- اینا چه ربطی به کار ما داره؟ گفتم برات میگم یعنی میگم. خوشم نمیاد از رابطمون اینجوری سو استفاده کنی

ابروهام بالا پرید 

باز رفت تو اون فاز

اخم کردمو گفتم

- سو استفاده؟ من کی سو استفاده کردم. این توئی که از اطلاعاتت سو اسافاده میکنی؟

نیما کمر شلوارمو باز کرد

دستمو گذاشتم رو دستشو گفتم

- وایسا من اصلا امشب هیچ مدل رابطه ای نمیخوام 

ته ذهنم منطقم میگفت نکن این کارو بنفشه. دعوا راه ننداز

اما زبونم دیگه حرفشو زده بود

نیما بدون توجه به حرف و دست من شلوارمو کشید از پام بیرون



سلام دوستان . کلیه رمان های کانال رمان خاص تخفیف خورده از ۵ تومن قیمتا شروع میشه. واقعا مبلغی نیست که بخاطر این پول کسی بخواد بره فایل دزدی رو بدون رضایت نویسنده بخونه . به خودتون احترام بزارید. ارزش شما بیشتر از همراهی یه عده دزده . واقعا ناراحت میشم وقتی میبینم انقدر این کانال های دزدی رمان زیاد شده و زحمت نویسنده هارو به تاراج میبرن.

اصلا بدترین رمان دنیا هم که باشه وقتی کسی اونو نوشته مالک اون اثره . شاید همین ناحقی های ماست که دنیامون رو انقدر تیره و تار کرده.

مرسی از شما عزیزای دل که هم همیشه همراهین و هم از نویسنده ها حمایت میکنین 😘👇

https://t.me/mynovelsell/1025

Report Page