#12
#برده_هندی12🔞
با چشمای اشکی به چشمای خمارش خیره شدم که تو یه حرکت منو برگردوند و روی خودش نشوند.
با شعف نگاهشو روی هیکلم میچرخوند .
ناخودآگاه لبمو تر کردم که چشماش روی لبام ثابت موند.
انگشتشو جلو اورد و روی لبم کشید.
رژلب قرمزی که خاتون برام زده بود حسابی جلب توجه میکرد
دستشو نوازش وار از روی لبم تا روی گردنم کشید و تا روی قفسه سینه ی برهنم متوقف شد.
با دو انگشت نوازشش کرد..
از این حرکتش دمای بدنم بالا رفت.
دوباره منو چرخید و روم نیم خیز شد و سرشو تو گودی گردنم فرو کرد و مکید..
پایین تر اومد و لباشو خشن روی قفسه سینم گذاشت و محکم بوسید..
باز پایین تر...روی قسمتی که از بالاتنم مشخص بود ،بوسید و گاز گرفت.
روی شکممو با نوک زبونش خط انداخت که باعث شد چشمامو محکم روی هم فشار بدم و آه خفه ایی بکشم.
به لباس زیرم که رسید مکث کردو...