..

..


وحید احسانی


ناکارآمدی از آن دسته معضلاتی است [2] که رفع کردن آنها، پیش از پرداختن به راهکار عملیاتی، مستلزم وقوع یک تحوّل درونی بنیادین است. در این بخش، «تحوّل درونی» مورد نظر، از 3 منظر متفاوت تشریح شده است که عبارتند از ادبیات موفّقیت، ادبیات توسعه و ادبیات عرفانی-اسلامی.

1- تبدیل شدن یک فرد «غیرموثّر» به یک انسان «موثّر» از نقطه نظر ادبیات موفّقیّت

کاوی[3]، یکی از صاحب­ نظران شناخته شدۀ ادبیات موفّقیت، اوّلین ویژگی از 7 ویژگیِ اصلیِ مردمان موثّر را عامل بودن دانسته و معتقد است تبدیل شدن از یک انسان غیر عامل به یک انسان عامل مستلزم «نوشیدن داروی تلخ» است:

منظور کاوی از «نوشیدن داروی تلخ» آن است که فردِ ناموفق بپذیرد که عامل اصلیِ بدبختی­ اش انتخاب­ های خودش بوده ­اند. به عبارت دیگر، به خود بقبولاند که خودش انتخاب کرده بوده که بدبخت باشد؛ صرفاً پس از نوشیدن این داروی تلخ است که این توانایی را به دست خواهد آورد که «انتخاب کند که بدبخت نباشد»:

2- اوّلین گام جوامع عقب مانده برای تبدیل شدن به جوامع پیشرفته، از نقطه نظر ادبیات توسعه

استیگلیتز[4]، صاحب ­نظر برجستۀ ادبیات توسعه، ضمن تبیین وضعیّتی که از آن با عنوان «دانش بنیان شدن» یاد می­کنیم به تشریح رشد معجزه آسای کشورهای شرق آسیا پرداخته و توضیح می­دهد:

و سپس می ­افزاید:

وی در ادامه از یک چرخش بینش سخن می­ گوید؛ چرخش بینشی از:

بنابراین، استیگلیتز هم بر همان نکته­ ای تأکید دارد که کاوی از نقطه نظر ادبیات موفّقیت مطرح کرده است. بدین معنی که پیش شرط متحوّل شدن جوامع شرق آسیا آن بوده که ابتدا بپذیرند که علّت اصلیِ مسائل و مشکلاتشان (مانند فقر) تصمیم ­ها و عملکرد خودشان بوده است. بدون پذیرش این واقعیّت تلخ، امکان دانش ­بنیان شدن وجود ندارد، زیرا «دانش» از نقطه­ ای آغاز می ­شود که فرد یا جامعه اوّلاً، «مسئله داشتن خود»، ثانیاً، «نقش محوری خود در بروز مسائل» و ثالثاً، نقصان خود از حیث «اشراف نظری قابل قبول بر مسائل و مشکلاتش» را پذیرفته و لذا در راستای اصلاح عملکرد مشکل ­ساز خود -که مستلزم حصول اشراف نظری بر مسائل است- به یادگیری، علم ­اندوزی و دانش­افزایی بپردازد. در غیر این صورت، یعنی چنانچه فرد یا جامعه ­ای پیش از پذیرشِ اوّلاً، وجود و شدّت مسائل، ثانیاً، نقش خود در پیدایش مسائل و ثالثاً، نداشتن اشراف نظری مطلوب بر ماهیّت مسائل و چگونگی اصلاح آنها، به گسترش علم و دانش بپردازد، کمیّت­ هایی که افزایش می ­دهد بیشتر نمودهای «شبه­ دانش رانت­ بنیان[6]» بوده و رشد ظاهری حاصل شده صرفاً در راستای اصرار و پافشاری بر این باورِ جاهلانه خواهد بود که «ما خیلی عالِم هستیم!».

3- پیش شرطِ آغاز سیروسلوک، از نقطه نظر ادبیات عرفانی-اسلامی

در ادبیات عرفانی-اسلامی از پیشرفت با عبارت «سیر و سلوک» یاد شده که هدف آن تقرّب و وصول به حق تعالی است. در بیشتر تقسیم بندی­ هایی که عرفا (صاحب­ نظران عرصۀ عرفان) از مراحل سیر و سلوک ارائه داده ­اند، اوّلیّن مرحله، «یَقَظه» -به معنای بیداری، بیدار شدن- عنوان شده است. برخی دیگر از عرفا اوّلین مرحله را «توبه» می­ دانند که بیشتر عرفای دستۀ اوّل از آن به عنوان دوّمین مرحله، بعد از «یقظه»، یاد کرده ­اند (وکیلی و هادیان رستانی، 1387؛ مصباح یزدی، 1390؛ جوادی آملی، 1391).

آنچه عرفا با استفاده از واژه­ های «یقظه» یا «توبه» به آن اشاره کرده ­اند همان تحوّلی است که پیش نیازِ آغازِ سیر و سلوک بوده و چنانچه سالک قبل از حصول آن به سایر مراحل (انواع عبادت­ ها و ریاضت­ ها) بپردازد، اعمال و عباداتش بی­ اثر بوده و ادا درآوردنی بیش نخواهند بود.

4- لازمۀ خارج شدن از حالت «ناکارآمدی» و ورود به حالت «کارآمدی»

آنچه در ادبیات موفّقیّت با عبارت «نوشیدن داروی تلخ»، در ادبیات توسعه با عبارت «تغییر در شیوۀ فکر کردن» و در ادبیات عرفانی-اسلامی با واژه­ های «یقظه» یا «توبه» به آن اشاره شده است را می­ توان توضیح «یک تحوّل خاص» از نقطه نظرهایی متفاوت دانست. به عبارت دیگر، فارغ از این که فرد یا جامعه با چه هدفی بخواهد از حالت «ناکارآمدی» خارج شده و «کارآمد» شود، لازم است ابتدا یک تحوّل درونیِ اساسی را تجربه کند– چه هدفِ نهایی، تعالی باشد، چه بهره بردنِ بیشینه از زندگی دنیوی، چه استعمار دیگران و چه هر هدف دیگر. این تحوّل عبارت از آن است که اوّلاً، از «خود حق بینی» یا «خود مطلق انگاری» دست برداشته، با واقعیّت خود مواجه شده و چشم خود را بر روی فاصله ­ای که با وضعیّت مطلوب و با سایرین دارد بگشاید و ثانیاً، بپذیرد که علّت اصلی وجود این فاصله خودش بوده است چرا که پیش از این، به جای آن که سرمایه ­های خود را صرف شناخت و درمان معضلاتش کند، خود را به جریان وقایع سپرده و تمام همّ خود را صَرف توجیه امور، اصرار بر ارجحیّت خود و پافشاری بر مقصّر بودن سایرین کرده است. صرفاً پس از بروز این تحوّل است که «عزم اصلاح» و «اقدام جهت رفع مشکلات و بهبود شرایط» موضوعیّت پیدا می­ کند، زیرا تنها در این حالت است که فرد یا جامعۀ مورد نظر، به جای تلاش کردن در جهت «مطلوب جلوه دادن شرایط» یا «مُحِق جلوه دادن خود و مقصر شناساندن سایرین»، واقعاً به دنبال شناخت مسائل و تلاش برای بهتر کردن وضعیّت خواهد بود.

فهرست منابع

استیگلیتز، جوزف. 1396. سیاست­گذاری عمومی مناسب برای یک اقتصاد دانش­بنیان. [ترجمۀ فرشاد مؤمنی و وحید احسانی]. فصلنامۀ مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، (2)7، 235-209.

جوادی آملی، عبدالله. 1391. جلسه درس اخلاق (11/08/1391). پایگاه اطّلاع رسانی اسراء. قابل دسترسی در http://javadi.esra.ir/1391-08-11

فاضلی، محمّد. 1396. سخنرانی در نشست علمی «بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناآرامی­های دی­ماه 96»، خانه اندیشمندان علوم انسانی، 4 بهمن 1396، قابل دسترسی در http://didarnews.ir/fa/news/3647

کاوی، استفان. 1383. هفت عادت مردمان مؤثر. [ترجمۀ گیتی خوشدل]. چاپ سیزدهم. تهران: نشر پیکان.

مصباح یزدی، محمّد تقی. 1390. در جستجوی عرفان اسلامی. [تدوین: محمّد مهدی نادری قمی]. قم: انتشارات مؤسسۀ آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره).

وکیلی، هادی و هادیان رستانی، الهه. 1387. مراحل سیر و سلوک عرفانی از منظر امام خمینی (س). پژوهشنامۀ متین. شماره 41. 148 – 127.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

[1] محتوای متن حاضر، با اندکی تغییرات، از بخش نتیجه­ گیری رسالۀ دکترای نگارنده اخذ شده است. مشخصات رسالۀ مورد نظر به قرار زیر است:

احسانی، وحید، اعظمی، موسی، نجفی، سیّدمحمّدباقر و سهیلی، فرامرز. 1394. چالش­ های پژوهش­ های توسعه روستایی و کشاورزی و راهکارهای بهبود اثربخشی آنها. رسالۀ دکتری رشتۀ توسعۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی ­سینا.

[2] مانند تنبلی، خودخواهی، بدخواهی، غرور و غیره

[3] به جز مرگ (چنانچه مرگ را یک مشکل در نظر بگیریم).

[4] Covey

[5] Stiglitz

[6] دانش مربوط به چگونگی تبدیل نهاده­ ها به ستانده ­ها

[7] رجوع کنید به: احسانی، وحید، اعظمی، موسی و نجفی، سیّدمحمّدباقر. 1395. «توسعۀ دانش ­بنیان» یا «شبه ­دانش نفت­ بنیان»: مسئله این است. رهیافت، (4)26، 61-45. قابل دسترسی در http://rahyaft.nrisp.ac.ir/Forms/Article.aspx?jid=16702


چنانچه این مطلب را مفید می دانید، لطفا بازنشر دهید.

تاریخ انتشار در کانال وحید احسانی: 1397/05/21


قسمت اوّل) ناکارآمدی: معضلی بدون «راهکار عملیاتی»!

قسمت سوّم) «پذیرش مسئولیت خود» چقدر سخت است؟

قسمت چهارم) چه کسانی باید داروی تلخ را بنوشند؟

قسمت پنجم) «انگشت های اتّهام» و «مردمی که غیب می شوند»!


«ادامه دارد»


Report Page