✶✶✶

✶✶✶

𝐃𝐚𝐫𝐞𝐥𝐥

برایت مینویسم

شاید که قلم به گوشت برساند

تنهایی کلماتم را

تو دریایی و من ساحل

یک خط موازی و یک نوسان و یک عشق جدا نشدنی

نه ساحلی میرود و نه دریایی تمام میشود اما

شاید نتوانم تمام تورا در اغوش بگیرم

از تو دورم ولی ما بهم نزدیکیم

به روی حلقه ی دستانمان تار و پود عشق پیچیدست و به روی خنده هایمان شیدایی

تو برای من پیچش نسیمی که در لا به لای شاخ و برگ درختان گیلاس دلبری میکند

تو سرمای زمستان منی که نمیگذاری ادم برفی ای چون من از سوزش خورشید قطره قطره اشک شود

تو همان کتابی هستی که همیشه صفحاتش را با عشق ورق میزنم و هر قسمت از ان را که میخوانم

عشق در کلماتش موج میزند

تو تمام من باش

تمام عشقی که ماهی به دریا درخت به نسیم و ادم برفی به سرما دارد

Report Page