🔥

+ نمی‌خوام باهات بخوابم. درک این موضوع انقدر برات سخته؟ ازت متنفرم. وقتی می‌بوسیم دلم می‌خواد بالا بیار-

با سیلی محکمی که توی گوشش خورد سکوت سهمگینی اتاق رو فرا گرفت. با چشم‌های خیس و لرزونش به اون صورت وحشی و خشن نگاه کرد. 

تهیونگ قدمی بهش نزدیک شد و چونه‌ی پسرک رو به دست گرفت.

+ آخ... ته-

با سیلی بعدی به گونه‌ی سرخش، گوشش سوت کشید.

_ دهنت رو ببند حرومی. این‌که الان تیکه پارت نکردم و برام بلبل‌زبونی می‌کنی تقصیر خودمه. باید همون موقع که می‌خواستی با اون دختر هرزه فرار کنی دست و پاهات رو قطع می‌کردم کوک.

با یک حرکت دست برد و پیرهن جونگکوک رو پاره کرد و بدن برهنه‌اش رو، روی تخت پرت کرد. با پوزخند خیره به اون پرنده‌ی لرزونی که عقب عقب می‌رفت، دکمه‌های لباس‌هاش رو باز میکرد و لخت می‌شد.

_ نمی‌خوای با من بخوابی؟ خنده‌داره... انقدر دلت پاره کردن پوسی یک دختر رو می‌خواد؟ متأسفم بیبی. تنها چیزی که می‌تونم بهت بدم اینه که خودت روی عضوم تکون بخوری.

جونگکوک رو با یک حرکت برگردوند و سیلی محکمی به باسن نرم و سفیدش زد و ناله‌ی کوتاهش رو شنید.

_ قرار نیست از اون دختر ساده بگذرم. دفعه‌ی بعدی قراره روی جنازه غرق شده توی کام و خونش به‌فاکت بدم کوک. نظرت چیه؟

جونگکوک ترسیده خواست لب باز کنه که با ورود اون حجم بزرگ توی حفره‌ی کوچیکیش نفسش حبس شد. ملحفه‌ها رو چنگ زد و اجازه‌ی روان شدن اشک‌هاش رو داد.

+بب-ببخشید ته... لطفاً با اون کاری نداشته باش. هر... هرکاری می‌خوای باهام بکن... قول می‌دم اعتراض نکنم.

تهیونگ ضربه‌های عمیقش رو متوقف کرد و به موهای پسر چنگ زد و کنار گوشش غرید.

_ حتی از این که به‌خاطر اون هرزه این‌جوری حاضری تمام خودت رو بهم بدی هم عصبیم کوک. یالا پسر، خودت رو تکون بده. می‌خوام ببینم چجوری با دیکم، خودت رو به فاک می‌دی.

جونگکوک با درد خودش رو تکون می‌داد و ناله های دردآورش رو برای تهیونگ آزاد می‌کرد. می‌دونست اون مرد ترسناک‌تر از این حرف‌هاست پس سرعتش رو بیشتر کرد و به درد عمیقی که توی کمر و پاهاش می‌پیچید توجه نکرد.

تهیونگ با لذت به سوراخ پسر که دور عضوش حلقه شده بود و عقب جلو می‌رفت نگاه کرد و خندید.

_می‌بینی کوک؟ چند دقیقه قبل گفتی نمی‌خوای باهام بخوابی؛ اما الان کسی که داره خودش رو با عضوم به فاک میده خودتی! می‌تونستیم زندگی خوبی باهم داشته باشیم ولی تو خرابش کردی کوک. با خودخواهی‌هات گند زدی به همه چیز.

سیلی محکمی به رون برفی پسر زد و کمرش رو گرفت تا تندتر حرکت کنه. جونگکوک باید تحقیر و تهدید می‌شد تا حساب کار دستش می‌اومد.

لینک ویدیو🔞:

https://t.me/SAMADownloadBot?start=wKhQq86SimzroKA