🔴 ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم خردمند ایرانزمین فردوسی بزرگ گرامی باد

🔴 ۲۵ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم خردمند ایرانزمین فردوسی بزرگ گرامی باد

DORRTV


بنام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه بر نگذرد


چنین روزی در گاهشماری خیامی بنام فردوسی بزرگ نام گذاری شده است. هم او که اگر نبود، ما از فرهنگ و تمدن و گذشته نیاکان خویش هیچ نمی‌دانستیم.


همی خواهم از داور یکخدای

که چندان به گیتی بمانم به پای

که این نامه شهریاران پیش

درآرم بدین خوب گفتار خویش


فردوسی را شاید بتوان فقط با «رستم دستان» که یارو و پناه ایرانیان بوده برابر دانست. آنچنان که درباره جهانپهلوان ایران زمین سروده است:


جهان آفرین تا جهان آفرید

سواری چو رستم نیامد پدید


فردوسی را در هنگامه ای بر آن داشتند بر این کار بزرگ، که؛ ایران دوباره در رنجوری بیشتر از گذشته، پس از هجوم تازیان و اندک زمانی مانده بود تا یورش دوباره بیگانگان، که دوران فرو شدن سامانیان و برآمدن ترکان بود و سپس مغولان ... از این روی اگر او و دیگر بزرگانی همچو ایشان، نبوند چیزی از آیین و فرهنگ و گذشته بسیار گران سنگ ایرانی نمانده بود. همانگونه که اگر شاه اسمائیل صفوی نبود، امروز ایران فقط نامی در خاطره ها، شاید بود!


بر این سالها چارصد بگذرد

کزین دوده کس تخت را نسپرد

شود بنده بی هنر شهریار

نژاد و بزرگی نیاید به کار

از ایران و ترکان و از تازیان

نژادی پدید آید اندر میان

نه ایر و نه ترک و نه تازی بود

سخن ها بکردار بازی بود


این را نیز بایستی بدانیم؛ پیش از فردوسی این پژوهش بسیار ارزشمند آغاز گشته بود از جانب بزرگان ایران که "دقیقی طوسی" را بدان گمارده بودند. اما؛ دقیقی را زندگی یاری نکرد و بمرد. این کار بزرگ را اندکی پس از مرگ دقیقی، بزرگان ایران به فردوسی حکیم سپردند و در گفتگویی که با یکی از بزرگان روشن روان داشته، ایشان را فرمایند:


مرا گفت: خوب آمد این رای تو

بنیکی خرامد مگر پای تو

...

گشاده زبان و جوانیت هست

سخن گفتن پهلوانیت هست

...

شو این نامه خسروان بازگوی

بدین جوی نزد مهان آبروی


بسیاری می پندارند؛ "شاهنامه"، نتیجه اندیشه های خیالی فردوسی است که با آرایه های زیبا برای خوشایند مردمان پدید آورده!

اما؛ خود او به روشنی فرماید:


تو این را دروغ و فسانه مخوان

به یکسان رَوِشنِ زمانه مدان


و درباره فهم کردن سخن می فرماید:

کزو هرچه اندر خورد با خِرَد

دگر بر ره رمز معنی بَرَد


در پیشگفتار شاهنامه ابومنصوری (نگاشته دقیقی) نیز؛ که فردوسی ادامه کار او را پی گرفت، درباره رازآلود بودن گفتارها آمده است:

چیزها اندر این نامه بیاید که سهمگین نماید و این نیکوست چون مغز آن بدانی ...، چون ماران که از دوش ضحاک برآمدند، این همه درست آید به نزدیک دانایان و بخردان به معنی، و آن که دشمن دانش بود این را زشت گرداند، و اندر جهان شگفتی فراوان است.


همچنین درباره فراهم آوردن این پژوهش بزرگ، در پیشگفتار شاهنامه ابومنصوری آمده:

پس امیر ابومنصور عبدالرزاق مردی بود با فر و خویشکام بود و با هنر و بزرگمنش بود اندر کامروایی و با دستگاهی تمام از پادشاهی و ساز مهتران، و اندیشه ای بلند داشت و نژاد بزرگ داشت به گوهر و از تخم اسپهبدان ایران بود و کار کلیله و دمنه و نشان شاه خراسان بشنید، خوش آمدش. از روزگار آرزو کرد تا او را نیز یادگاری بود اندر این جهان. پس دستورِ خویش ابومنصور المعمری را بفرمود تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهاندیدگان، از شهرها بیاورد. و چاکر او_ ابومنصورالمعمری _ به فرمان او، نامه کرد و کس فرستاد به شهرهای خراسان، و هشیاران از آنجا بیاورد، چون "ماخ پیر خراسانی از هری"، و "یزدانداد پسر شاپور از سیستان"، و چون "شاهوی خورشید پسر بهرام از نشابور"، و چون شادان پسر برزین از طوس"، و هر چهارشان گرد کرد و بنشاند به فراز آوردن این نامه های شاهان و کارنامه هاشان و زندگانی هر یکی، و روزگار داد و بیداد و آشوب و جنگ و آیین از کی نخستین کی اندر جهان او بود کی آیین مردمی آورد و مردمان از جانوران پدید آورد تا یزدگرد شهریار کی آخر ملوک بود. اندر ماه محرم و سال بر سیصد و چهل و شش از هجرت.


...یکی پهلوان بود، دهقان نژاد

دلِیر و بزرگ و خردمند و راد

...

پژوهنده روزگار نخست

گذشته سخن ها؛ همه بازجست...


و این نامه را نام شاهنامه نهادند و تا خداوندان دانش اندر این نگاه کنند و فرهنگ شاهان و مهتران و فرزانگان و کار و ساز پادشاهی و نهاد و رفتار ایشان و آیین های نیکو و داد و داوری و رای و راندن کار سپاه آراستن و رزم کردن و شهر گشادن و کین خواستن و شبیخون کردن و آزرم داشتن و خواستاری کردن، این همه بدین نامه اندر بیابند.


#انقلاب_ایران 

#مهسا_امینی 

#دفاع_مشروع 

#همیاری_ایرانیان 

#اعتصابات_سراسری 

✅ @DORRTV



Report Page