یک سرگذشت؛ برهان منصورنیا
بنیاد عبدالرحمن برومند برای حقوق بشر در ایراناطلاعات در خصوص کشته شدن آقای برهان منصورنیا، فرزند ثریا و رحیم، از طریق مصاحبه با یکی از افراد آشنا با او در تاریخهای ۱۸ و ۲۶ آذر و ۵ بهمن ۱۳۹۸ و ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ به دست آمده است. (مصاحبه بنیاد) همچنین خبر کشته شدن آقای منصورنیا در وبسایت مجموعهی فعالان حقوق بشر در ایران – هرانا (۱۲ آذر ۱۳۹۸)، ایران اینترنشنال (۶ آذر ۱۳۹۸)، رادیو زمانه (۱۴ آذر ۱۳۹۸) و ایران وایر (۱۴ آذر ۱۳۹۸) انتشار یافت. برای اطلاعات تکمیلی از گزارش رادیو زمانه (۴ بهمن ۱۳۹۸)، کمپین حقوق بشر کردستان (۷ بهمن ۱۳۹۸)، شبکهی حقوق بشر ایران (۲۸ آذر و ۱۱ بهمن ۱۳۹۸)، کمپین حقوق بشر ایران (۱۱ بهمن ۱۳۹۸) و مرکز حقوق بشر ایران (۱۸ بهمن و ۳۰ بهمن ۱۳۹۸) استفاده شده است.
آقای منصورنیا متولد اول تیر ۱۳۷۰ در شهر مریوان، مجرد، کرد و فردی اخلاقگرا بود. او با اینکه علاقه اصلیاش رشته علوم انسانی بود اما به اصرار اطرافیان، یک سال در رشته ریاضی درس خواند و دیپلماش را در رشته تجربی گرفت. آقای منصورنیا در رشتهی دکترای پیوسته دامپزشکی پذیرفته شد. او در کنار تحصیل به مطالعهی آزاد جامعه شناسی و روانشناسی پرداخت و قصد داشت بعد از فارغ التحصیلی و گذراندن دورهی سربازی در رشتهی کارشناسی ارشد روانشناسی ادامه تحصیل بدهد. آقای منصورنیا آذر ماه ۱۳۹۷ از پایاننامهی دکترای خود دفاع کرد. (مصاحبهی بنیاد)
آقای منصورنیا بسیار اهل مطالعه بود و علاوه بر داستان کوتاه، در زمینه نجوم و ستارگان هم مطالعه میکرد. او به فیلم دیدن و بیشتر فیلمهای محصولات سینمای اروپا نیز علاقهمند بود. او کوهنوردی و دوچرخهسواری را دوست داشت و به صورت غیرحرفهای ورزش بدنسازی میکرد. او در بازیهای کامپیوتری هم تبحر داشت و در دوران دبیرستان در برخی مسابقات محلی مقام کسب کرده بود. (مصاحبهی بنیاد )
آقای منصورنیا جثه کوچکی داشت و به همین دلیل در دوران تحصیل در مدرسه توسط همسالاناش تمسخر میشد. او در زمان دانشجویی به مسایل اجتماعی از جمله نابرابری اقتصادی و موضوعات مرتبط با محیط زیست توجه بیشتری نشان داد و با ریزبینی اخبار مرتبط با آنها و حوادث پیرامون خود را دنبال میکرد. او در آخرین سال تحصیلش به عنوان بخشی از برنامه دانشگاهیاش در درمانگاهی در مریوان مشغول کار بود، به روستاهای اطراف سفر میکرد تا بتواند با درک نیاز منطقه بعد از اتمام سربازیاش درمانگاه دامپزشکی نوینی در مریوان تاسیس کند. در اسفند ۱۳۹۷ دوران خدمت سربازی خود را آغاز کرد و بعد از گذراندن دوره آموزشی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ نیروی انتظامی کرمانشاه اعزام شد. (مصاحبهی بنیاد)
پیشزمینه
درست قبل از نیمه شب ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۸، دولت ایران افزایش شدید قیمت بنزین (٪۵۰ برای بنزین سهمیهای و ٪۲۰۰ برای بنزین آزاد) را اعلام داشت. متعاقب این اعلامیه دولت، اعتراضات سراسری در کشور در روز ۲۴ آبان ماه آغاز شد. بر اساس گزارشات و ویدیوهای موجود، معترضان به طور مسالمتآمیز در روزهای ۲۴ و ۲۵ آبان در مکانهای عمومی گردهم آمدند و با مسدود کردن برخی از جادهها، ترافیک شدیدی ایجاد کردند. تظاهرکنندگان همزمان شعارهای ضد دولتی سر میدادند. معترضان در اقصا نقاط کشور از هموطنان خود میخواستند خودروهای خود را خاموش کرده و شعارهای ضدحکومتی (۱) سر دهند. طبق گزارشات، تا پایان روز ۲۵ آبان، بانکها در برخی مناطق به آتش کشیده شده بود و در برخی ویدیوها نیز صدای تیراندازی به گوش میرسید. از همان شب، دولت ایران اینترنت را در سراسر کشور به مدت دست کم ده روز قطع کرد. عدم دسترسی مردم به اطلاعات، توانایی معترضان در سازماندهی اعتراضات و خبررسانی در خصوص برخورد بیرحمانه حکومت با تظاهرکنندگان را به شدت تضعیف کرد. (۲)
واکنش مقامات ایران به معترضان، سریع، بی تناسب، افراطی و مرگبار بود. در همان روزهای آغازین، یعنی تا پایان روز ۲۵ آبان، سران جمهوری اسلامی در بیانات خود انگشت اتهام را به سوی ملت نشانه رفته و نشان دادند هیچ گونه ابراز مخالفت و شکایتی را از جانب مردم بر نمیتابند. تظاهرکنندگان به «شرارت» و «ارتباط با نیروهای خارج از کشور» متهم شدند و به آنان اخطار شد که در صورت وارد آوردن خسارت به اموال عمومی، مجازات سختی در انتظارشان است. خبر نخستین کشته در روز ۲۴ آبان گزارش شد. در روز دوم تظاهرات، در ادامه تیراندازی نیروهای انتظامی و امنیتی به روی مردم در چندین شهر کشور، تعداد تلفات افزایش یافت. در ویدیوهایی که از ایران ارسال شده، نیروهای انتظامی و امنیتی را میتوان در حال شلیک سلاح گرم به سوی تظاهرکنندگان مشاهده کرد در شرایطی که به نظر نمیرسد خطر جانی متوجهشان باشد. نیروهای لباس شخصی نیز در حال ضرب و شتم و دستگیری مردم دیده میشوند. در برخی موارد، تظاهرکنندگان جادهها را مسدود و یا در مقابل کلانتریها و ساختمانهای دولتی تجمع کردند، و یا نیروهای انتظامی و امنیتی را با پرتاب سنگ دور ساختند. در چندین استان، بانکها و دیگر ساختمانهای عمومی به ظاهر توسط معترضان خشمگین به آتش کشیده شد و نیروهای انتظامی نیز در برخی از ویدیوها در حال خسارت زدن به اموال عمومی دیده میشوند. تظاهرات که به دهها شهر (۱۲۰)، جاده، و مکانهای خارج از مناطق شهری گسترش یافته بود، ظرف چند روز سرکوب شد.
تا زمان نگارش متن حاضر، شمار دقیق تلفات مشخص نیست. در اکثر موارد، ماموران، معترضانی را که کشته و زخمی شده بودند با خود بردند. این مقامات در تلاش برای پنهان ساختن حقیقت، از خانوادههای جان باختهگان تعهد گرفتند که در ازای استرداد اجساد عزیزانشان، سکوت اختیار کنند و برخی را مجبور کردند اجساد را در سیاهی شب و تحت کنترل ماموران امنیتی به خاک بسپارند. از برخی دیگر نیز درخواست پرداخت وجوه مختلف کردند. در روز ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹، سازمان عفو بینالملل در آخرین گزارش تحقیقی خود تعداد کشتهشدگان را دستکم ۳۰۴ تن اعلام کرد. (۳) بسیاری از تظاهرکنندگان از ناحیه سر و قلب هدف گلوله قرار گرفته بودند. صدها تن دیگر زخمی شدند و از سرنوشت تعداد بسیاری هم خبری در دست نیست. دولت ایران کشته شدن ۶ عضو نیروهای انتظامی و امنیتی را تایید کرد. وزیر کشور دولت دوازدهم در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ تعداد کشته شدههای اعتراضات آبان ماه را ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر اعلام کرد و کشته شدن ۲۰ درصد آنها را بر اثر گلولههای غیرسازمانی دانست. (۴) رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم نیز در تاریخ ۱۲ خرداد تعداد افراد کشته شده در اعتراضات نسبت به گرانی بنزین را با احتساب نیروهای انتظامی و امنیتی کشته شده، ۲۳۰ نفر اعلام کرد. (۵) طبق اظهارات یکی از نمایندگان مجلس، دستکم ۷۰۰۰ نفر در حین اعتراضات و پس از آن، دستگیر شدند. فقدان شفافیت در خصوص دستگیریها و گزارشات رسمی در باره «اعترافات» بازداشتشدگان متعاقب اعتراضات که طی آن خود را مقصر قلمداد میکردند، و نیز گزارشات رسیده در خصوص زندانها و بازداشتگاههایی که بسیار بیش از ظرفیتشان زندانی پذیرفته بودند، نگرانیهای جدیای درباره امنیت بازداشتشدگان ایجاد کرد.
مرگ آقای منصورنیا
بنا بر اطلاعات موجود، آقای منصورنیا ساعت ۹ و نیم شب ۲۷ آبان ۱۳۹۸ در بیمارستان طالقانی کرمانشاه در بخش آیسییو درگذشت.
آقای منصورنیا حدود ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه عصر روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ از منزل برادرش در محله دولتآباد خارج شده بود تا در اعتراضات مردمی که از مدتی قبل از آن در اعتراض به گران شدن ناگهانی بنزین شکل گرفته بود شرکت کند. حدود ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه تا ۶ تعدادی از معترضان که در محله دولتآباد کرمانشاه در مقابل کلانتری ۲۵ معروف به کلانتری دولتآباد تجمع کرده بودند، تلاش کردند تا از دیوار بالا رفته و به کلانتری وارد شوند. در همان زمان از بالای کلانتری به طرف مردم شلیک شد و به گفتهی شاهدان عینی حدود ۵ نفر کشته شدند. بعد از وقوع تیراندازی افرادی که جلوی کلانتری تجمع کرده بودند از جمله آقای منصورنیا به سمت دیگر فرار کردند، اما نیروهای یگان ویژه و نیروی انتظامی منطقه را به محاصره درآورده بودند. (مصاحبهی بنیاد؛ ایران اینترنشنال)
آقای منصورنیا با مشاهده نیروی یگان ویژه در مقابل خود به سمت جمعیت پشت سرش برگشت که از ناحیه پشت تیر میخورد و تیر از کمرش وارد و از شکمش خارج شد. پای راست آقای منصورنیا بعد از تیرخوردن به دلیل برخورد با سیم برق دچار برقگرفتگی شدید شد. آقای منصورنیا ابتدا توسط آمبولانس به بیمارستان فارابی منتقل شد اما مسئولان بیمارستان بدون ذکر دلیل مانع از پذیرش وی شدند. او بعد از گذشت بیش از یک ساعت معطلی و در حالی که همچنان خونریزی داشت توسط آمبولانس دیگری به بیمارستان طالقانی منتقل شد. آقای منصورنیا حدود ساعت ۸ و ربع شب به اتاق عمل منتقل شد. او بعد از حدود ۵ ساعت در بامداد روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ از اتاق عمل به بخش عمومی منتقل شد، اما به دلیل نبود تخت مدت ۸ ساعت در راهروی بخش عمومی نگهداری شد. حال آقای منصورنیا از حدود ۳ بعد از ظهر روز ۲۷ آبان وخیمتر شد و بدناش شروع به سرد شدن کرد و تا ساعت حدود ۶ عصر تمام بدن او سرد شد و توان صحبت کردن خود را از دست داد. با اصرار خانوادهی آقای منصورنیا او در حالی که هوشیاری نداشت به آی سی یو منتقل شد. (مصاحبهی بنیاد ؛ رادیو زمانه، ۱۴ آذر ۱۳۹۸)
آقای منصورنیا در آیسیوی بیمارستان طالقانی از دنیا رفت و جنازهی او حدود ۹ شب ۲۸ آبان ۱۳۹۸، در حالیکه جمعی از دوستان و آشنایانش در مقابل این بیمارستان جمع شده بودند، در پزشکی قانونی کرمانشاه به خانوادهاش تحویل داده شد. مقامات امنیتی در هنگام تحویل جسد آقای منصورنیا از خانوادهی او تعهد گرفتند تا درباره مرگ او اطلاعرسانی نکنند. خانواده جسد او را به مریوان انتقال دادند و بامداد روز ۲۹ آبان با حضور افراد نزدیک خانوادهاش در مریوان دفن کردند. (مصاحبهی بنیاد ، ۲۶ آذر ۹۸؛ ایران اینترنشنال؛ رادیو زمانه)
واکنش مسئولان
طبق اطلاعات موجود در گزارش پزشکی قانونی درباره علت مرگ آقای منصورنیا به آسیبدیدگی کلیه، کبد، طحال و رودهاش در اثر اصابت جسم سخت و خونریزی داخلی اشاره شده است. (مصاحبهی بنیاد؛ رادیو زمانه)
با انتشار اطلاعاتی در مورد کشته شدن آقای منصورنیا در اعتراضات آبان در رسانههای خارج از ایران از روز ۲۹ آبان ۱۳۹۸ تماس و احضار خانواده او به نهادهای امنیتی و انتظامی آغاز شد. در اولین بازجوییها درباره انتشار اطلاعات مرتبط با مرگ آقای منصورنیا از خانوادهی او سوال شد. اوایل آذر ۱۳۹۸ پلیس آگاهی کرمانشاه و حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در مواجهه با خانوادهی آقای منصورنیا تیرخوردن او در اعتراضات را منکر شدند و گفتند احتمال دارد او در درگیری خانوادگی تیر خورده باشد. مدتی بعد به خانوادهی آقای منصورنیا پیشنهاد داده شد تا نام او به عنوان شهید ثبت شود و مرگ او توسط معترضان قلمداد شود. آنها همچنین امکان پرداخت دیه به خانوادهی او را مطرح کردند. (مصاحبهی بنیاد )
خانوادهی آقای منصورنیا از دو روز بعد از درگذشت آقای منصورنیا از سوی نهادهای مختلف انتظامی و امنیتی از جمله ادارهی اطلاعات، اطلاعات سپاه و ادارهی آگاهی شهرهای مریوان، زادگاه آقای منصورنیا و کرمانشاه، محل کشته شدن او و همچنین ستاد نیروی انتظامی کرمانشاه و حفاظت اطلاعات کل استان کرمانشاه به دلیل مطالبی که دربارهی فرزندشان در رسانهها منتشر شده بود احضار شدند و برای شهید قلمداد کردن او تحت فشار قرار گرفتند. در برخی موارد هم نیروهای امنیتی بدون داشتن حکم به خانه آنها وارد شده و آنها را مورد پرسش قرار دادند. خانوادهی آقای منصورنیا همچنین با تماسهای تلفنی متعددی مواجه شدند که در برخی از این موارد تماس گیرنده مشخص نبوده است. (مصاحبهی بنیاد )
ماموران اداره آگاهی شهرستان کرمانشاه در زمانی که خانوادهی آقای منصورنیا شکایتنامهی خود از نهادی که مسئولیت تیراندازی را به عهده داشته تنظیم کردند به آنها گفتند: « قطعا تیر شلیک شده {به آقای منصورنیا} غیر سازمانی بوده است.»
واکنش خانواده
خانوادهی آقای منصورنیا علاوه بر نیروی یگان ویژه به عنوان شلیککننده، از پزشک معالج او نیز به دلیل سهلانگاری در مراقبت از او بعد از عمل جراحی شکایت کردهاند. اما این شکایت از سوی مقامات قضایی پیگیری نشده است. مقامات رسمی گزارش پزشکی قانونی را در اختیار خانوادهی آقای منصورنیا قرار ندادند. همچنین مسئولان بیمارستان، پروندهی پزشکی او را تحویل خانوادهاش ندادند. (مصاحبهی بنیاد)
به گفتهی فرد آشنا با آقای منصورنیا، در پزشکی قانونی اجزای مختلف بدن او مانند قفسهی سینه و پشت گوشاش شکافته شده بود و دماغش شکسته بود. (مصاحبهی بنیاد)
------------------------------------------------
۱) شعارها شامل موارد زیر میشد: "ملت چرا نشستی، منجی خود تو هستی"، "چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم"، "رضا شاه، روحت شاد"، "مرگ بر دیکتاتور"، ”حقمونو میگیریم، ذلت نمی پذیریم"، "پول نفت گم شده، خرج فلسطین شده"، "خامنهای به هوش باش، ما مردمیم نه اوباش".
۲) دسترسی به اینترنت در اکثر استانها (به جز خوزستان و سیستان و بلوچستان) تا حدودی برقرار شد اما شهروندان تا اواسط آذر ماه به اینترنت جهانی از طریق موبایلهای خود دسترسی نداشتند. در طول این مدت، ارتباطات از طریق خدمات تلفنی و اینترنت ملی، که کنترل آن توسط حکومت آسانتر است، برقرار بود.
۳) گزارش سازمان عفو بین الملل، «مشخصات ۳۰۴ جان باخته در جریان سرکوب اعترضات آبان ۱۳۹۸»، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
https://www.amnesty.org/download/Documents/MDE1323082020PERSIAN.PDF
۴) ایرنا، وزیر کشور: شمار کشتههای آبان ۹۸ همین روزها اعلام میشود، ۱۱ خرداد ۱۳۹۹
www.irna.ir/news/83805499
۵) ایسنا، تعداد کشته های حوادث آبان در ایران ۲۳۰ نفر /مجروحان ۲۰۰۰ نفر بودند، ۱۲ خرداد ۱۳۹۹
https://www.isna.ir/news/99031207389
https://www.iranrights.org/fa/memorial/story/-8437/borhan-mansurnia