یورگن هابرماس: هیچگاه بشر تا این اندازه نسبت به نا آگاهی خود واقف نبوده
ترجمه و تلخیص: کاوه طالبمجامعهشناسی: یورگن هابرماس فیلسوف و اندیشمند بزرگ آلمانی اخیرا مصاحبه ای با «روزنامه فرانکفورتا غوند شاو» داشته است. بخشی از این مصاحبه حول بحران کرونا و نظرات او در این مورد است که در ادامه میخوانید.
غوندشاو ابتدا نظر هابرماس را در مورد اپیدمی اخیر که دامن گیر بشر شده را میپرسد. هابرماس پاسخ میدهد: جوامع پیچیدهی ما امروز در بلاتکلیفی، پریشانی و احساس عدم امنیت به سر میبرد که البته شدت آن در زمانها و جغرافیاهای مختلف، متفاوت است. کم و بیش اقداماتی توسط کارشناسان مسئول جهت عدم گسترش این اپیدمی صورت میگیرد. در مقابل، مقابله با آن به شکل گلوبال(جهانی) و همزمان است.
او معتقد است که مهمترین متغیر برای مقابله با آن ایزولاسیون فردی است و میبایست همه از خطرات این بیماری آگاه شوند. زیرا میزان تجهیزات پزشکی مورد نیاز محدود است.
این ناامنی نه تنها ناشی از خطرات این اپیدمی، بلکه به پیامدهای غیرقابل پیشبینی اقتصادی و اجتماعی آن نیز هست و هیچ کارشناسی هم نمیتواند عواقب و پیامدهای آن را با قطعیت پیشبینی کند. صاحب نظران و کارشناسان عرصههای علوم اجتماعی و اقتصاد میبایست از پیش گوییهای غیر محتاطانه خودداری کنند. او تاکید میکند که تنها یک چیز را در این مورد میتوان به طور قطعی گفت: " هیچگاه بشر اینچنین به ناآگاهی خود واقف نبوده و هرگز اینگونه و تا این حد تحت فشار و تعامل با ناامنی همزیستی نکرده است. "
غوندشاو: کتاب جدید شما با عنوان "تاریخ فلسفه" برای بار سوم در حال تجدید چاپ است. آیا چنین موفقیتی برای این کتاب را تصور میکردید؟
هابرماس: زمانی که یک نویسنده کتابی را تالیف میکند هیچگاه به این مسئله فکر نمیکند. او فقط نگران وجود اشتباه و تناقض در فصلهای کتاب است. چیزی که بیش از هر چیز مرا در مورد تألیف این کتاب خوشحال کرده این است که نه تنها افراد متخصص و صاحب نظران آن را میخوانند، بلکه توانسته نظر افراد اهل فکر و متخصص در حوزههای دیگر مثل مدیران، پزشکان و وکلا را هم جذب کند.
غوندشاو: موضوع کتاب شما تناسب علم و ایمان در تفکرات غربی است. لطفاً در این باره بیشتر توضیح دهید.
هابرماس: من به عنوان یک فیلسوف به این پرسش علاقهمندم که ما از گفتمان علم و ایمان چه چیزی میتوانیم بیاموزیم؟ اختلاف نظر زیادی بین کانت و هگل در مورد آداب و اصول اخلاقی وجود دارد. زیرا این مسئله در کانون توجه فلسفه عشق اخلاقی در مسیحیت هم به تفکرات سکولار و هم رادیکال اختصاص داشته و وابسته بوده است. موضوع کتاب من انتقال مفهومی مضامین اصلی روایات مذهبی است. در این حالت همهی عقاید یک جامعهی واحد را میسازند و بینشان رابطهی خواهر و برادری وجود دارد. همچنین هر شخص با توجه به اینکه حتی عقایدش غیر قابل توجیه و تغییر باشد شایستهی تعامل عادلانه است. در واقع، داشتن حقوق برابر برای افراد جامعه یک مسئلهی بسیار مهم است، درست مثل بحرانی که امروز در مورد کرونا با آن مواجه هستیم.
غوند شاو: از چه نظر؟
هابرماس: در جریان کرونا مشاهده میشود که برخی سیاستمداران تردید دارند در اینکه نجات جان انسانها بر جبران خسارتهای اقتصادی ناشی از پیامدهای این اپیدمی اولویت دارد. وقتیکه دولت این اپیدمی را آزاد بگذارد باعث خطرات اجتنابپذیر و قابل پیشبینی و متعقباً فروپاشی سیستم سلامت میشود، که در حقیقت بدان معناست که مسئولیت مرگ بخش عظیمی از افراد جامعه را به آسانی پذیرفته است. کتاب" تاریخ فلسفه" در مورد اصول اخلاقی در نحوه برخورد با چنین بحرانهایی است.
Reference: www.fr.de