مصطفی تاجزاده: برای اصلاحات هنوز دیر نیست
قسمت دوم گفتگو با ایرنامعاون سیاسی و امنیتی وزارت کشور دولت اصلاحات در گفتگوی مبسوطی با ایرنا که بخش نخست آن دوشنبه هفته جاری منتشر شد، در قسمت دوم این مصاحبه راجع به ضرورت اقدامات رفرمیستی و انجام اصلاحات در کشور میافزاید:
نگاه انتقادی به کارنامه ۴۰ سال گذشته موجب جلب اعتماد مردم میشود و با این کار جامعه احساس میکند برای نخستین بار حاکمیت از جزم ذهنی خارج شده و با واقعیات ارتباط برقرار کرده و به سمت اصلاح میرود. وی با بیان اینکه نظام با یک نسیم کنار نمیرود و مردم از جمهوری اسلامی حمایت میکنند، گفت: مردم به شرطی حمایت میکنند که برخی رفتارها و سیاستها اصلاح شود.
وی خاطر نشان کرد: به کسانی هم که به اصلاحات باور ندارند همان حرف شهید مطهری را میگویم که میگفت روحانیت مثل یک درخت آفت زده است، دو دسته این درخت را نابود میکنند؛ یکی کسانی که تیشه به ریشه این درخت میزنند و دوم افرادی که توجه ندارند که این آفتها از درون، درخت را میپوساند و نمیگذارند با آفت ها مبارزه کنیم. در آنصورت احتیاج نیست کسی تیشه به دست بگیرد چون وقتی درخت از درون بپوسد، با اولین بادی که میوزد، میافتد.
تاجزاده معتقد است: کسانی که امروز نمیگذارند جمهوری اسلامی اصلاح شود افرادی هستند که اجازه میدهند این آفتها از درون جمهوری اسلامی را بپوساند و بدون نیاز به دشمن خارجی، از درون فروبپاشد.
این فعال اصلاح طلب در مورد عواقب اصلاحات دیرهنگام در ساختار سیاسی، گفت: آنچه موجب فروپاشی شوروی شد نه طرحهای آمریکاییها، بلکه پوسیدگی سیستم بود و گورباچف دیر دست به اصلاحات زد. شاه فروپاشید نه به این دلیل که از مردم عذرخواهی کرد بلکه پیام مردم را دیر شنید. برای جمهوری اسلامی هنوز دیر نشده، ولی در این مورد تضمینی نداریم چون ممکن است به قول قیصر امین پور «خیلی زود دیر شود».
وی افزود: جمهوری اسلامی آفت زده است. با کسانی که تیشه به ریشهاش میزنند حرفی نداریم زیرا معتقدند جمهوری اسلامی باید برود. ولی میتوانیم با آفتهای نظام مبارزه کنیم تا جمهوری اسلامی بماند.
🔵مخالفان اصلاحات از همهپرسی میترسند
تاجزاده در خصوص پیشنهاد رییسجمهور مبنی بر همهپرسی گفت: مخالفان اصلاحات بیشتر از رفراندوم میترسند چون رای مردم در این زمینه معلوم است. شما الان از مردم نظرسنجی کنید که خواهان مذاکره با آمریکا هستید یا نه؟ مطمئنم بالای ۸۰ درصد جامعه موافق مذاکره هستند. وقتی رفراندوم در این زمینه برگزار شود هیچ دولتی نمیتواند بگوید من مذاکره نمیکنم، ۸۰ درصد یعنی تقریبا کل جامعه. از سال ۱۳۷۶ تا الان که نظرسنجیها شکل گرفته است مردم به دو چیز همزمان رای دادهاند؛ یکی اینکه دولت آمریکا مورد اعتماد نیست و دنبال منافع خودش است همچنان که ما هم دنبال منافع خودمان هستیم و هر دولتی همینطور است. دوم اینکه مذاکره به نفع طرفین است. یعنی نگاه مردم ما به آمریکا، تفاوتی با نگاه آنها به روسیه، چین، انگلیس و فرانسه ندارد و میدانند که فرانسه و انگلیس نیز دلشان برای ملت ایران نسوخته است.
سرپرست پیشین وزارت کشور خاطر نشان کرد: جامعه در عین حالی که بدبینی جدی به دولت انگلیس دارد، اما اکثریت قاطع مردم خواهان رابطه با این کشور هستند و با همه بدبینی که از روسیه دارند خواهان تداوم رابطه با این کشورند یعنی اگر همین امروز نظرسنجی کنیم بالای ۸۰ درصد خواهان ارتباط با روسیه هستند. البته باید حواسمان جمع باشد که این کشور مثلا در دریای خزر سهم ما را خدای ناکرده ضایع نکند و همچنین مراقب باشیم در سوریه امتیازها را تنها نگیرد و با آمریکا علیه ما توافق نکند.
مخالفان اصلاحات، رفراندوم را نمیخواهند چون در هر زمینهای که انگشت بگذارند جواب اکثریت مردم مشخص است.
وی گفت: رئیسجمهور همهپرسی را اهرم مفیدی میداند که باید کم کم از آن استفاده کرد. فرض کنیم دولت به این نتیجه برسد که برای حل مشکلات باید با آمریکا مذاکره کنیم ولی گروهی مانع شوند و بگویند ملت ایران تن به مذاکره نمیدهد. اینجا میتوانیم بگوییم به جای سخنرانی از طرف ملت به آرای مردم رجوع کنیم. خوشبختانه در این ۴۰ سال مردم برای برگزاری انتخابات ساده، سالم و سریع کاملا تربیت شدهاند.
تاجزاده افزود: برخی جوری از همهپرسی سخن میگویند که گویی رفراندوم از چارچوب نظام خارج است. در حالی که در قانون اساسی، رفراندوم پیشبینی شده است. همه پرسی برای حفظ و پویایی نظام اهرم بسیار مفیدی است. اگر فرض کنیم زمانی امکانی فراهم شود که از طریق فضای مجازی در تک تک زمینهها نظر مردم را بپرسیم مثل کشور سوئیس، میتوانیم هر شش ماه یک بار رفراندوم برگزار کنیم. چه ایرادی دارد به جای اینکه نمایندهها از طرف مردم تصمیم بگیرند خود مردم به شکل اینترنتی نظر بدهند.
این فعال اصلاح طلب اظهار داشت : اساسا پارلمان شکل گرفت چون مردم نمی توانستند در مورد یک مساله تصمیم بگیرند و نمایندگان به نیابت از آنها در پارلمان شرکت میکردند. الان فنآوری نوین امکان نظرخواهی مستقیم از مردم را فراهم کرده است. باید بپذیریم مردم صاحب کشورند و سیاستمداران از بالا تا پایین، همه مستاجر. ملت میماند و همه ما سیاستورزان میرویم.
🔵مخالفان براندازی به دنبال حفظ ایران هستند
تاجزاده در مورد کاهش اعتماد عمومی به حاکمیت گفت: تردید ندارم اعتماد مردم به نظام کاهش یافته، نظرسنجیها هم این را نشان میدهد. در آخرین نظرسنجی بیش از ۶۰ درصد جامعه خواستار بقای جمهوری اسلامی بودند. باید توجه داشت که به هیچ وجه به معنای این نیست که همه این افراد جمهوری اسلامی را قبول دارند، بلکه فکر میکنند بدون جمهوری اسلامی وضع بدتر شده و بهتر نخواهد شد.
وی با اشاره به اینکه مخالفان براندازی الزاما طرفدار جمهوری اسلامی نیستند، بلکه به دنبال حفظ ثبات ایران هستند، افزود: آنها فکر میکنند اگر برای جمهوری اسلامی اتفاقی بیفتد، ممکن است برای ایران اتفاقی رخ دهد. «اردشیر زاهدی» طرفدار جمهوری اسلامی نیست و هیچ خبری بیشتر از سرنگونی آن او را خوشحال نمیکند. اما میفهمد مساله اصلی امروز، نظام نیست بلکه ایران است. به همین دلیل مقاله مینویسد و ابراز نگرانی میکند. «داریوش همایون» وزیر اطلاعات دوران پهلوی هم که گفت تا چندی پیش به اسرائیل خوشبین بودم، ولی الان دیگر نیستم به این دلیل است که احساس میکند هدف اسرائیل حالا نه سقوط جمهوری اسلامی بلکه تجزیه ایران است.
تاجزاده گفت: بهترین پاسخ را داریوش همایون به تجزیهطلبان داد که «اگر ایران کوچک شود میتوانیم دموکراسی داشته باشیم ولی وقتی ایران بزرگ باشد هر کس بیاید دیکتاتوری است» او گفت با تجزیه ایران، چند دموکراسی شکل نمیگیرد بلکه چند مافیا بر این مناطق حاکم میشوند. به دلیل بیکفایتی ما، ممکن است موجودیت چند هزار ساله ایران خدای ناکرده آسیب ببیند.
طبق آخرین نظرسنجی ۸۰ درصد مردم از وضع موجود ناراضی هستند که در ۴۰ سال گذشته بیسابقه است، ولی هنوز ۶۰ درصد مردم درعین نارضایتی موافق تغییر نیستند. طرفدار حفظ سیستم هستند نه به این دلیل که فکر میکنند بهترین نظام است و سیستم بهتری نمیتوان داشت، بلکه میگویند اگر جمهوری اسلامی ساقط شود فردا ایران مانند یمن، سوریه، لیبی و بقیه کشورهای منطقه میشود.
🔵شعارهای ساختارشکنانه اوضاع را بدتر میکند
تاجزاده در پاسخ به پرسشی در مورد شعارهای ساختارشکنانه شماری از افراد در تجمعات گفت: قشرهای مختلف مردم این شعارها را میدهند، البته کسانی هم هستند که از این وضعیت سوءاستفاده میکنند، ولی ۹۹ درصد معترضان فرزندان، برادر و خواهرهای خود ما هستند که اعتراض دارند و بسیاری از آنها فکر میکنند چنانچه سیستم ساقط شود وضع بهتر میشود.
وی با وارد دانستن بسیاری از انتقادها به وضعیت فعلی کشور گفت: اختلافم با معترضان این است که روش آنها به جای بهبود، وضع را بدتر میکند. کما اینکه دولتهای خارجی به خصوص ترامپ مترصدند از آب گل آلود ماهی بگیرند. اگر یک ماه در تهران تظاهرات شود به احتمال زیاد آمریکا اعلام خواهد کرد که در حمایت از مردم منطقه پرواز ممنوع تعیین میکند و مانند لیبی، مردم را وارد یک درگیری خونین با یکدیگر می نماید. درست است که مردم ناراضی هستند و خواستار تغییرات اساسی، ولی خواهان آن نیستند که این تغییرات با دخالت ترامپ یا با یک انقلاب خونین انجام شود.
🔵مساله ما آینده است نه گذشته
تاجزاده در پاسخ به پرسشی درمورد نارضایتی معترضان به واکنش اصلاح طلبان به حوادث دی ماه ۹۶، گفت: آنها میگویند اصلاحات قویترین جریان سیاسی کشور است و با پیوستن این جریان به براندازان، سیستم پشتوانه خود را از دست میدهد و براندازی از یک آرزو به یک امید در دسترس مبدل میشود. آنها نه تنها به خاتمی بلکه به مهندس موسوی که در حصر دستش از همه جا کوتاه است، انتقاد میکنند. ما ضمن دفاع از حق اعتراضشان ولی اعلام میکنیم که با روش آنها موافق نیستیم، نه به دلیل اینکه چون خودمان بخشی از نظام بودیم یا در تاسیس نظام و در شکلگیری انقلاب سهیم بودیم شجاعت بریدن از گذشته و پذیرفتن اشتباه خود را نداریم. مساله ما اینها نیست. مساله ما گذشته نیست بلکه آینده است. گذشته خوب یا بد اتفاق افتاده ، حرف ما این است روشی که شما در پیش گرفته اید ایران را نابود میکند. وقتی که شرایط عوض شود، ۴ ماه یا ۴ سال دیگر میتوان تغییرات جدی و عملی انجام داد. آنها درست میگویند که اصلاحطلبان در اعتراضات حضور نداشتند. اما ما فکر میکنیم که باید مسئولانه عمل کرد و حواسمان به شرایط باشد. شرکت نکردن ما به این معنا نیست که میان معترضان و حکومت، حاکمیت را انتخاب کردهایم، بلکه به این دلیل است که فکر میکنیم بین آینده کشور و احساسات کنونی خودمان، آینده ایران را انتخاب کردیم وگرنه من هم میخواهم بروم اعتراض کنم و بگویم که این وضع مورد پسند من نیست و این وضعیت شایسته کشوری با قدمت ایران و با ثروت عظیم زیرزمینی و نیروی تحصیلکرده و متخصص آن نیست.
🔵باید با آفات نظام مبارزه کرد
تاجزاده گفت: ندیدهام میان سیاستمداران زنده ایرانی کسی به اندازه من از مردم عذرخواهی کرده باشد، ولی احساس نمیکنم که مردم مرا پسزده و بیاعتبار شدهام. برعکس کسی به من گفت به دلیل اینکه به اشتباه خود اذعان و عذرخواهی میکنی، اعتمادم به شما بیشتر شده تا کسانی که میگویند اشتباه نکردیم. در بیان اشتباهاتت با مردم صادق بودی، ولی این آقایان چیزی نمیگویند.
🔵احمدینژاد حالا دست به دامن ترامپ شده؟
وی با اشاره به نامه احمدینژاد به ترامپ برای شناسایی و اخراج آقازادهها، گفت: آقای احمدینژاد ۸ سال رئیسجمهور بودی، اگر مخالف اقامت آقازادهها در آمریکا بودی در زمان مسئولیت خود اسم آنها را در میآوردی و هر بلایی میخواستی سرشان میآوردی، حالا دست به دامن ترامپ شدهای؟ آنهم در دورهای که ترامپ ایران را تحریم کرده و لابی حامی او در پی نابود کردن ایران است؟ شما اگر واقعا با آنها مساله داشتی در هشت سال ریاست جمهوری خود این کار را انجام میدادی نه الان!
وی با بیان اینکه امریکا احمدینژاد را جدی نمیگیرد، گفت: هیچ یک از روسای جمهوری آمریکا به نامههای وی پاسخ ندادند در یکی از سندهای ویکی لیکس آمده است که رحیم مشایی به یکی از سفرا گلایه کرده که چرا احمدینژاد به اوباما نامه میدهد و او جوابش را به رهبر میدهد.
تاجزاده افزود: اما وضعیت روحانی متفاوت است و هنوز میتواند با ابتکارات جدید دنیا را تحت تاثیر قرار دهد. شاید ظریف تحت شرایط خاصی بتواند در اجلاس سران مجمع عمومی سازمان ملل مثلا همزمان با مذاکره وزیر امور خارجه آمریکا با جان کری هم دیدار کند. چرا آمریکاییها وقتی وارد یک کشور میشوند همزمان با دولت و اپوزیسیونش مذاکره می کنند؟ ما هم میتوانیم به عنوان یک کشور صلحطلب با دولت فعلی و قبلی آمریکا مذاکره و تعامل کنیم و امتیازهایی بگیریم و خودمان را در بند شعارهایی مثل «مذاکره با آمریکا اعتبار ایران را از بین می برد» نکنیم. اگر قرار بود اعتبار ما از بین برود در دیدارهای پنج سال گذشته جواد ظریف با جان کری وزیر وقت امور خارجه آمریکا، از بین رفته بود.
تاجزاده اظهار داشت: دوره این حرفها تمام شده است اتفاقا دنیا از آن مذاکرات استقبال کرد و ما هم ندیدیم که طرفداران انقلاب در دنیا بگویند چرا پای میز مذاکره رفتید؟ رادیکالترین طرفدار ما یعنی حزبالله لبنان هر وقت لازم بوده، به راحتی با آمریکا مذاکره کرده است. حماس هم مذاکره میکند. دولتهای افغانستان و عراق از متحدان ما مذاکره میکنند. نگاه ما به مذاکره متعلق به عصر جنگ سرد است و دورهاش دیگر تمام شده است.
وی ادامه داد: یک وقتی میبینید قرار است ترامپ در مذاکره سودی ببرد و ما زیان کنیم، اکثریت ملت به حق موافق این نوع مذاکره نیستند. ما در هر مذاکرهای باید فهرستی بنویسیم و گروههای کارشناسی پیش از مذاکره، موضوع را بررسی کنند و شرایط مساعد را برای وزیر خارجه و بعد رئیس جمهوری آماده کنند.
تاجزاده تاکید کرد: به نظرم جامعه اگر احساس کند که داریم به سمت مذاکره میرویم، جواب مثبت خواهد داد و دولت پنهان نمیتواند در مقابل افکار عمومی بایستد. شما روند حل مسائل را در چند ماه گذشته نگاه کنید. با وجود دولت پنهان قوانین مربوط به پولشویی یکی پس از دیگری در مجلس تصویب و در شورای نگهبان تایید شد، برای اینکه می دانند با افکار عمومی نمیتوانند مقابله کنند. مردم فهمیده اند که اگر آن لوایح تایید نشوند، چند ماه دیگر زیان بزرگی به جامعه زده میشود. آنوقت همه نگاهها متوجه کانون قدرت میشود که چرا نگذاشت تصویب شود.
🔵نمیدانستم مرا به دادگاه میبرند
تاجزاده در مورد بازداشت خود و اتفاقات دادگاه فعالان سیاسی اصلاحطلب در سال 1388، گفت: مرا به دادگاه دوم بردند و در دادگاه اول حاضر نکردند. شب آمدند و دریچه (سلول) را باز کردند و به من متر دادند. گفتم با این متر چکار کنم؟ گفتند ببند دور کمرت و اندازه پایت. فکر کردم میخواهند برایم کت و شلوار شیکی بدوزند! نفهمیدم داستان چی بود. صبح یک لباس زندان تر و تمیز آوردند و ما را سوار ماشین کردند. آقای سعید مرتضوی داخل ماشین آمد و پیش من نشست و سلام علیک کرد و گفت میرویم دادگاه. بیا آنجا و مصاحبه کن. گفتم در این ۷۲ روز که در زندان هستم کیفرخواست را نخواندهام و وکیل و خانوادهام را ندیدهام. کسی که به دادگاه میرود از قبل باید آمادگی داشته باشد. مرتضوی گفت شما فعلا بیا و یک مصاحبه با خبرنگاران بکن. گفتم چرا باید مصاحبه کنم؟ گفت چون میخواهیم به پدر و مادرت ملاقات بدهیم. گفتم مصاحبه نکنم چه میشود؟ گفت ملاقات نمیگذاریم، شرط ملاقات مصاحبه است. گفتم مصاحبه نمیکنم. مرتضوی گفت شما در ماشین بیشتر فکر کن تا وقتی میآیند سراغتان مصاحبه کنید. بعد که رفتیم در دادگاه یک سالن پر از آدم دیدم. سراغ خانوادهام را گرفتم. گفتند آنها نیستند. گفتم این چه جور دادگاهی است که این همه آدم در آن حضور دارد، چون معلوم بود همه از طرف خودشان هستند، اما خانواده من نیستند؟
❓ایرنا: وضعیت دادگاه چگونه بود؟
⏪تاجزاده: جمعیتی که آورده بودند را نمیشناختم، فقط میخواستند بگویند دادگاه علنی است و با حضور مردم تشکیل شده. بنده به خاطر آرتروز گردنبند طبی بسته بودم. گفتند که باید آن را درآوری. گفتم گردنم مشکل دارد و نمیتوانم دو سه ساعت بدون آن بنشینم. گفتند خبرنگاران آنجا هستند و عکس میگیرند، نباید مردم احساس کنند که شما «شکنجه» شدهاید.
بعد گفتند شما هر جایی که نمیتوانید بنشینید و مرا در بین دو سرباز نشاندند. گفتم تروریستها هم در دادگاه بغل هم مینشینند، ما که وزیر و وکیل بودیم و هیچ کار غیرقانونی در این مملکت انجام ندادهایم و فقط یک اعتراض انتخاباتی کردهایم... خلاصه نشستیم و کیفرخواست خوانده شد و ما از هیچ چیز خبری نداشتیم. این کل دادگاه ما بود.
❓ایرنا: شما در دادگاه حرکتی نمادین کردید ⏪تاجزاده: بله، این حداقل فرصتی بود که میشد از آن استفاده کرد، منتها به خودم انتقاد دارم. البته بقیه دوستان هم حرکتی نکردند، بعضی از آنها از من با تجربهتر بودند. فکر کردم کار درست چیزی است که آنها انجام میدهند. ولی اگر دادگاه دومم بود حتما یا شرکت نمیکردم یا دادگاه را بر هم میزدم. چون نمیشود از ما فیلم بگیرند و بعد بگویند که دادگاه آزاد، علنی و با حضور خبرنگاران است و مردم هم اینجا نشستهاند، ولی ما از هیچ چیزی خبر نداشته باشیم.
❓ایرنا: در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتید.
⏪تاجزاده: بله در مقابل عمل انجام شدهای قرار گرفتم که چون بار اولم بود متاسفانه ابتکار عملی به خرج ندادم. اگر دادگاه دومم بود حتما اعتراض یا سر و صدایی می کردم. البته در همان دادگاه جلسه را ترک کردم و رفتم بیرون یک ساعت و نیم خوابیدم.
❓ایرنا: وقتی که آن را دیدید چقدر از نظر فکری به شما فشار آمد؟
⏪تاجزاده: آن موقع هیچ. علتش این بود که با گذشت یکی، دو ماه فشارها برای من طبیعی شده بود. شوک اصلی این بود که باور نمیکردم مرا بگیرند. چون در زندگی روشی داشتم که فکرش را هم نمیکردم جمهوری اسلامی به جایی برسد که من و دوستانم را بگیرد. در زمان شاه هر لحظه منتظر بودیم ما را بگیرند. متوسط زندگی یک چریک ۶ ماه بود. ما با شاه مبارزه میکردیم و میدانستیم رژیم هم برای بقای خود ما را بازداشت، سرکوب و اعدام میکند. اما این وضعیت را انتخاب کرده بودیم. تنها نگرانی یک چریک در زمان شاه این بود که زیر شکنجه چقدر دوام میآورد و آیا میتواند در آن ۲۴ ساعت اول مقاومت کند تا اطلاعاتش لو نرود و به دیگران آسیبی نزند؟ ولی باورم نمیشد در جمهوری اسلامی بازداشتم کنند. چون کار خلافی انجام نداده بودم. بعدها هم خودشان گفتند پرونده مالی و اخلاقیات پاک است و فقط با تو مشکل سیاسی داریم. تنها سوالی که یکی دو بار از بازجوها کردم این بود که از مقام های بالاتر خود بپرسند چرا ما را گرفتند؟ البته تقریبا هیچ وقت جوابی نگرفتم. دیگر خیلی مهم نبود که ما را با دمپایی می برند دادگاه یا با کفش.
بعد از اینکه ۴۸ ساعت در سلول بودم، در را باز کردند و گفتند که مسواک میخواهید؟ به او نگاه کردم و با خودم گفتم به این فرد چه بگویم؟ خب معلوم است که مسواک میخواهم! از دارقوزآباد هم آمده باشم مسواک میخواهم. مسواک چیزی نیست که آدم نخواهد. من ۲۴ ساعت با لباس زیر بودم، بعد میپرسیدند پیژامه میخواهی؟ (میخندد) آدم نمیداند چه بگوید. یعنی چی که سوال میکنید؟ مثلا میپرسیدند حوله میخواهی؟ منتظر بودند چیزی از آنها بخواهم. من هم آنها را در خماری میگذاشتم؛ میخواهید بدهید، نمیخواهید ندهید. در کل قصدشان تحقیر متهم بود.
❓ایرنا: چرا در ایران ماندید و مثل برخی فعالان سیاسی به خارج نرفتید؟
⏪تاجزاده: همان ماه اول گفتند با فلانی همکاری کردیم و رفت. غیرمستقیم میگفتند که تو هم میتوانی بروب آمریکا. گفتم قبل از انقلاب آمریکا بودم. برگشتم و میخواهم ایران بمانم و قصد خارج رفتن ندارم. الان هم دوسال و نیم است که از زندان بیرون آمدهام حتی نرفتم ببینم ممنوعالخروج هستم یا خیر. اینکه در ۴۰ سال گذشته هرگز با بیبیسی یا رسانه فارسی زبان خارجی دیگری مصاحبه نکردهام برای این است که علایق و سلایق خاصی دارم.
شاید دلیل اینکه به من میگفتند کارنامه اخلاقی و مالی تو پاک است این بود که رفت و آمدهای مرا دیده بودند و میدانستند که اصلا اهل مهمانی رفتن به سفارتخانهها مخصوصا آن دورهای که در وزارت کشور بودم، نبودم. فکر کنم فقط یکبار به سفارتخانه رفتم و همه سالگردها، جشنها و مراسم را به معاونانم و مدیرانم میگفتم بروند و خودم نمیرفتم و اهل سفرهای خارجی هم نبودم. در کل دوره ۸ ساله اصلاحات فقط یک سفر رسمی به پاکستان رفتم.
مصلحتبینی خودم با حساسیتهای آنها منطبق بود. معتقد بودم هر سیاستمداری که میخواهد در این جامعه تاثیرگذار باشد باید در متن مردم باشد. نمیتوانیم برویم واشنگتن یا لندن و از آنجا به مردم رهنمود بدهیم که اینکار را بکنند یا نکنند. مردم هم بگویند تو اصلا شرایط ما را درک نمی کنی. نکته ای که کمتر جایی گفتم این است که زمانی یکی از بزرگان از بنده سوال کرد تو که دنبال وزارت و وکالت نیستی چرا خودت را به آب و آتش می زنی؟ دیگر سن و سال ما گذشته است و باید تجربیاتمان را به نسل جوان منتقل کنیم. گفتم یک دغدغه من این است که همه داریم و موافق و مخالف جمهوری اسلامی هم نمیشناسد. آن نگرانی برای آینده ایران است. نمیخواهیم تهران مثل دمشق و بغداد بشود. این دغدغه همه ما است و اگر می خواهیم تاثیرگذار باشیم باید در ایران باشیم. اما موضوع مختص امثال من این است که ما در به وجود آمدن این وضع شریک و سهیم هستیم. درست است که به شدت منتقد هستیم، اما بخشی از خطاها را خود ما پایهگذاری کردیم یا نسبت به آن سکوت کردیم. یکی از آنها همین «نظارت استصوابی» است. پس افزون بر جنبه سیاسی و نگرانی برای آینده ایران، اخلاقا خودم را موظف میدانم که تلاش کنم نارساییها حل شود. در وضعیت بدی که جامعه به آن دچار است همه ما سهیمیم. البته یک عده کمتر و عده ای بیشتر. فرق ما با رقبا این است که نخست ما پذیرفته ایم که اشتباه کردهایم. دوم اینکه از مردم بابت اشتباهاتمان عذرخواستهایم و سوم و از همه مهمتر اینکه می کوشیم این اشتباهات را جبران کنیم. این به هیچ وجه مساله کمی نیست. ما مدیون این مردم هستیم. باوجود این به ما محبت میکنند. با این همه خطا و اشتباه، هنوز مردم این همه محبت به ما دارند. واقعا این ملت بزرگوارند. اگر ما همه زندگی خود را پای این مردم بگذاریم باز کم است. به هر حال اصلا قصد خارج رفتن ندارم. البته بعضی به من میگویند تضمینی برای پیروزی در حرکت خود داری؟ در جواب میگویم نه، در ایران کسی نمی تواند تضمین بدهد. ما حتی نمیدانیم یک هفته دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد. اما وقتی ما تلاش خودمان را می کنیم آرامش وجدان داریم. به خود می گوییم آنچه از دستمان بر می آمد انجام دادیم و کوتاهی نکردیم. گرانفروشی و کم کاری نکردیم. وظیفه خود را انجام دادیم. ان شاء الله که ملت ایران هم وظایف خود را به نحو احسن انجام بدهد. و از یاد نبریم که تحت هر شرایطی صاحبخانه این مردم هستند و خواست آنها باید اجرا شود ولو خدایی نکرده اشتباه کنند. بنابر این تابع نظر اکثریت هستیم ولو نپسندیم.