گر تو قرآن بدین نمط خوانی
سهند ایرانمهر✔️گر تو قرآن بدین نمط خوانی
✍🏻سهند ایرانمهر
🔸به تازگی در شبکه های اجتماعی ویدیویی از مهرداد #ویس_کرمی، نماینده خرمآباد منتشر شده است که ایشان در مورد دفاع از عدم شفافیت با مردم صحبت و ادعا میکند که خدا نیز در قرآن با مردم شفاف نیست. ویس کرمی برای اثبات ادعای خود تاکید میکند که معارف (الهیات) خوانده است تا به زعم خود مرجعیتی نیز برای ادعای خود دست و پا کند.
🔸این ادعای نماینده مجلس به روشنی یک سفسطه آشکار لفظی و استنباطی است. سفسطه لفظی به این معنا که وی شفافیت که امری متعلق به دولت مدرن را که به مثابه نمایندگی مردم است با مسائل خفیه و اسرار الهی در حوزه الهیات و عرفان یکی انگاشته است. در عالم الهیات رابطه خداوند و مردم رابطه ای عمودی و از بالا به پایین است. جایگاه خداوند در عالم الهیات منوط و منبعث از خواست و اراده مردم نیست با این همه حتی پیامبران که در جهان معنایی دینی فرستاده خداوندند وقتی در امور انسانی و زمینی که با مردم مواجهه می شوند اجازه ندارند همه چیز را به اسرار خفیه الهی احاله دهند و حتی خداوند نیز در همه امور همه چیز را احاله به مسایل خفیه و اسرار نمی دهد. چنانکه بر اساس نص، وقتی ابراهیم نبی از خداوند درباره رستاخیز بدن جسمانی پرسید و نشانه ای خواست که دلش به ممکن بودن این امر، آرام شود خداوند شرایط تحقق آنرا فراهم کرد(سوره بقره آیه 260):
سر ببر این چهار مرغ زنده را
سرمدی کن خُلق ناپاینده را
بط و طاووس است و زاغ است و خروس
این مثال چهار خُلق اندر نفوس
مولوی
🔸مثال دیگر داستان همراهی حضرت موسی با خضر نبی است. خضر عبد صالح است و موسی پیامبر و رهبر مردم. در نتیجه سوراخ کردن کشتی مومنین، ساختن دیوار در روستایی که ساکنینش خضر و موسی را آزار دادند و دیگر امور غیرقابل توضیح که خضر مرتکب می شود، سبب پرسش موسایی می شود که به عنوان یک رهبر مرتبط با انسانهای زمینی(نه در نقش پیامبر و در رابطه با عالم بالا) ذهنش به دلیل خواستن و توضیح خو کرده است و به همین دلیل و سوال پرسیدن، از همراهی با خضر باز می ماند :"قالَ هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ"(اینجا راه من و تو جدا می شود" زیرا موسی در جای رهبری مردم ایستاده است و خضر رهبرو حکمران و امام نیست بلکه عبد صالح است.
با چنین جاه و چنین پیغامبری
طالب خضرم ز خودبینی بری
موسیا تو قوم خود را هشتهای
در پی نیکوپیی سرگشتهای
مولوی
🔸پیامبر اسلام نیز وقتی در جنگ بدر، دستور به دفاع از داخل شهر می دهد، یکی از فرماندهان با تجربه اش از او می پرسد آیا این امر قطعی خداوند است یا تدبیر او و وقتی پاسخ میگیرد که تدبیر خود پیامبر است آن را تصمیمی غلط می داند و پیشنهاد می دهد که دفاع در بیرون شهر و با در اختیار داشتن چاه های بدر صورت گیرد و پیامبر نیز تمکین میکند. همین پیامبر اما وقتی از او سری از اسرار الهی یعنی ماهیت روح را می پرسند دیگر با مساله ای مربوط به حکمرانی مواجه نیست و سخن از امری فرامادی است پس این آیه قرآن می آید که :
وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي (از تو در باره روح می پرسند بگو این جزیی از امر پروردگار است(مسایل خفیه و اسرار الهی) (آیه 85- اسراء).
🔸یکی از مهم ترین تعهدات حکمرانی شایسته، تضمین حقوق شهروندی است و در این جهت، «شفافیت» یکی از خصایص روشن حکمرانی شایسته است .ردپای ضرورت شفافیت حتی در متون دینی هم وجود دارد. امام اول شیعیان یه صراحت می گوید: «آنگونه كه با ستمگران و جباران سخن ميگوييد با من سخن نگوييد و آنچنانكه در مقابل مستبدان و حاكمان جبار، محافظهكاری و خود را جمعوجور ميكنيد، با من رفتار نكنيد» (نهج البلاغه، خطبه 216). پیداست که این سخنان بر حق پرسشگری و مطالبه شفافیت تاکید دارد با این حال شفافیت امری زمینی و متعلق به دولت مدرن است . دولت مدرن قاعده ای مشهور با این عبارت دار د که No taxation without representation یعنی شهروندان و مالیات دهندگان در صورتی متعهد به پرداخت مالیات و ادای تعهدات شهروندی به حکومتاند که به همان میزان در ساختار قدرت مشارکت و از کم و کیف آن اطلاع داشته باشند. گاندی نیز با همین استدلال مبارزات خود را شروع کرد. نماینده مجلس حتی عارف اسرار الهی نیست که بگوید: هرکه را اسرار حق آموختند/ مهر کردند و دهانش دوختند. بلکه وکیل مردم و موظف به شفافیت است
🔸سفسطه آشکارتر این نماینده مجلس آنجاست که برای توجیه عدم شفافیت، این آیه قران را مثال می زند:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ/ای كسانى كه ايمان آوردهايد! از امورى نپرسید كه اگر برايتان آشكار شود ناراحتتان مىكند (سوره مائده). جناب ویس کرمی باید بدانند این آیه قصد پنهان کردن و عدم شفاف سازی به نفع حکام و حتی خدا را ندارد. مردم از پیامبر پرسیدند آیا هرسال باید به حج برویم؟
این پرسش برای شفاف سازی و پاسخگویی از کسی که برآمده از رای مردم باشد، نیست. کسب تکلیف امری از مسایل اخروی و نه دنیوی است. خداوند در این آیه و برای کاستن از مشقت مردم می گوید: برای پرسیدن چیزی که پاسخش ممکن است شما را به مشقت بیاندازد (نه آنکه حق شماست و باعث اطمینان و آرامش تان می شود)اصرار نکنید. معنی آن هم این است که بله اگر هر سال هم عبادت خدا را کنید باز هم کافی نیست اما نپرسید تا من هم نگویم و امر واجب و سختی بر شما فرض نگردد.
🔸بنابراین جناب ویس کرمی می توانند بگویند کسب کرسی مجلس ربطی به اراده مردم ندارد و موظف نیستیم به کسی پاسخگو باشیم و شفاف سازی کنیم اما عدم تمکین به شفافیت با دستاویز کردن قرآن و سیره امامان و آن هم با تحریف و برداشت نادرست امر پسندیده ای نیست و مادامیکه ایشان اصطلاحا یا حقیقتا لقب وکیل المله را دارند جز شفافیت راهی ندارند و برداشت سلیقه ای از معارف دینی هم مشکلی از ایشان حل نمی کند.
@sahandiranmehr