گرامی باد یاد و نام جان‌باختگان قیام باشکوه آبان ۹۸

گرامی باد یاد و نام جان‌باختگان قیام باشکوه آبان ۹۸



در نیمه‌شب ۲۴ آبان ۱۳۹۸ شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی ایران، بدون اطلاع‌ قبلی اعلام کرد که سهمیه‌بندی بنزین دوباره آغاز شده‌است. بر این اساس، قیمت هر لیتر بنزین سهمیه‌ای ۱۵۰۰ تومان تعیین شد و نرخ هر لیتر بنزین آزاد از ۱۰۰۰ به ۳۰۰۰ تومان افزایش یافت.

از صبح بیست و پنجم که مردم با این خبر ناگهانی از خواب بیدار شدند در سراسر ایران در واکنش به افزایش ناگهانی قیمت بنزین و به سبب نگرانی از افزایش افسارگسیختۀ قیمت سایر اقلام ضروری دست به اعتراض زدند. اعتراضات در شهرهای مشهد، تهران، اهواز، کرمانشاه، سنندج، یزد، جوانرود، مریوان، ارومیه، بوکان، سیرجان و شیراز آغاز شد و به بندرعباس، اصفهان، کرمان، قزوین، شهرک اندیشه، ماهشهر، گچساران، خرمشهر، بابل، رشت، بیرجند، جیرفت، شوشتر، اندیمشک، کازرون، بهبهان، بوشهر و دهدشت گسترش یافت. بر اساس گزارش‌ها ۲۹ استان و ۱۰۴ شهر و ۷۱۹ منطقۀ کشور دستخوش ناآرامی‌ها و اعتراضات پس از افزایش قیمت بنزین بودند. قاسم میرزایی نیکو، نماینده دماوند و فیروزکوه در مجلس، گفته‌ است که اعتراض‌ها در بیش از ۵۰۰ نقطه ایران رخ داده‌است.

این اعتراضات که عمدتاً در محلات کارگری و فقیرنشین و حاشیۀ شهرهای بزرگ روی داد و در ابتدا مسالمت‌آمیز بود، در واکنش به افزایش قیمت بنزین آغاز شد ولی پس از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای نظامی و سرکوب‌گر، رهبر و مسئولان نظام را هدف گرفت.

پیش از آن‌که حکومت اعتراضات را به خشونت بکشاند، مردم نقاط مختلف ایران با شیوه‌های مسالمت‌آمیز اعتراض‌شان را ابراز می‌کردند. کارزار نه به خرید بنزین، خاموش‌کردن و توقف خودروها در خیابان‌ها، جاده‌ها و معابر، اعتصاب و بستن بازارها و مغازه‌ها در برخی شهرها، بستن جاده‌ها و خیابان‌ها با راه‌پیمایی، روشن‌کردن آتش، نشستن در خیابان و سرودخوانی دسته‌جمعی، یزله‌خوانی مردم عرب در خوزستان، خوابیدن در خیابان با کفن، و سر دادن شعارهای اعتراضی از جملۀ این روش‌های مسالمت‌آمیز برای اعتراض بود. اتفاقاتی مانند حمله به حوزه‌های علمیه و دفترهای امامان جمعه پس از به خشونت کشیده‌شدن اعتراضات رخ دادند. در برخی فیلم‌هایی که مردم با دوربین های موبایل خود گرفته‌اند، مأموران نظامی در حال شکستن شیشه‌های اتومبیل‌های پارک شدۀ مردم کنار کوچه و خیابان دیده می‌شوند. این شواهد نشان می‌دهند که در مواردی نیروهای نظامی با هدف تشدید سرکوب، خود اقدام به تخریب اموال عمومی کردند و آن را به معترضان نسبت دادند.

در روز اول اعتراضات اینترنت تلفن همراه در شهرهای مشهد، اهواز، بهبهان و امیدیه مختل شد و از ۲۵ آبان به دستور شورای عالی امنیت ملی قطعی سراسری اینترنت آغاز شد. اطلاع‌رسانی رسانه‌ها دربارۀ حوادث با محدودیت روبه‌رو شد و شهروندان برای ارسال خبر، فیلم و تصاویر با مشکل مواجه شدند. اَلپ توکر، بنیانگذار و مدیر نت‌بلاکس، قطعیِ اینترنت آبان ۹۸ را «شدیدترین قطع ارتباط از نظر پیچیدگی و وسعت فنی که نت‌بلاکس در هر کشوری ردیابی کرده» توصیف کرد. برخی کارشناسان از آنچه در ایران رخ داد با عنوان «کودتای اینترنتی» نام می‌برند. در استان‌های خوزستان و سیستان و بلوچستان تا چهارده روز پس از آغاز اعتراض‌ها، اینترنت همچنان قطع بود. با این همه، مردم با گوشی‌های تلفن همراه خود صحنه‌های بسیار زیادی از اعتراضات مردمی، سرکوب و کشتار معترضان از سوی نیروهای نظامی را ثبت و در فضای مجازی منتشر کردند.

با گسترش تجمعات اعتراضی در ۲۵ آبان، محمدجعفر منتظری، دادستان وقت کل ایران، معترضان به افزایش قیمت بنزین را «اخلال‌گر» خواند و تهدید کرد که با آنان برخورد جدی خواهد شد. در ۲۶ آبان رهبر جمهوری اسلامی، از تصمیم سران قوا مبنی بر افزایش قیمت بنزین حمایت کرد. او آتش‌زدن بانک‌ها و ایجاد ناآرامی را به «اشرار و ضدانقلاب و دشمنان ایران» نسبت داد. همچنین در ۲۷ آبان سپاه معترضان را به آمریکا وابسته دانست. بر اساس گزارش سازمان عفو بین‌الملل «حکومت ایران عامدانه و مرگبار از سلاح گرم استفاده کرده و به‌طور نامتناسبی به زور متوسل شده‌است.» در بسیاری از ویدئوهای منتشر شده از اعتراضات، مأموران پلیس در صحنه و تک تیراندازها از بالای ساختمان‌ها به طور مستقیم به جمعیت تیراندازی می‌کنند. در بعضی از این ویدئوها، شماری از کشته‌شدگان دیده می‌شوند که از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند.

تصاویر فراوانی که در جریان اعتراضات توسط شهروندان ضبط و منتشر شد، نشان می‌دهند که در نقاط مختلف کشور نیروهای امنیتی، سپاه پاسداران و بسیج با استفاده از سلاح‌های جنگی، به صورت مستقیم و هدفمند به سوی معترضان تیراندازی کرده‌اند. گزارش‌ها و فیلم‌های ضبط شده نشان می‌دهد در برخی از شهرها از جمله تهران، شیراز، شهریار، کرمانشاه و جوانرود، پلیس و نیروهای امنیتی به سوی معترضان شلیک شدید و مستقیم می‌کنند.

در گزارش عفو بین‌الملل از اعتراض‌های آبان ۹۸ که مبتنی بر تحقیقات چند ماهه است آمده‌ است: «به جز چهار مورد، همۀ قربانیان بر اثر اصابت گلوله‌های نیروهای نظامی و امنیتی – از جمله اعضای سپاه پاسداران و بسیج و مأموران نیروی انتظامی – جان باخته‌اند؛ گلوله‌های مرگبار این نیروها اغلب به سمت سر یا بالاتنۀ قربانیان شلیک شده، و این نشان می‌دهد که هدف آنان شلیک به قصد کشتن بوده‌است». در ماهشهر، در نخستین روز اعتراضات، گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر این‌که معترضان ماهشهری اقدام به بستن جادۀ ماهشهر کرده‌اند. آن‌ها پس از هجوم نیروهای امنیتی به نیزارهای حاشیۀ شهرک چمران گریختند و در آنجا با رگبار سنگین آن نیروها قتل‌عام شدند. تصاویر نشان می‌دهند که نیروهای سپاه پاسداران با استفاده از سلاح‌های نیمه سنگین جنگی، همچون دوشکا و تیربار معترضان را هدف قرار دادند. به نوشتۀ نیویورک‌تایمز در شهر ماهشهر بین ۴۰ تا ۱۰۰ نفر که بیشتر آن‌ها جوان بودند توسط نیروهای امنیتی و سپاه پاسداران کشته ‌و بیش از ۵۰۰ نفر بازداشت شدند. وزیر کشور ایران در مصاحبه‌ای بسته شدن جادۀ ماهشهر به بندر امام توسط معترضان را تأیید کرده بود. پس از او تلویزیون جمهوری اسلامی هم کشته‌شدن معترضان در نیزار ماهشهر را تأیید کرد و آن‌ها را «اشرار مسلح و تجزیه‌طلب» نامید. خبرگزاری رویترز در ۳ دی ۱۳۹۸ تعداد کشته‌شدگان در اعتراضات آبان ۹۸ را بر اساس آمار دریافتی از سه مقام وزارت کشور ایران که خواسته‌اند نامشان فاش نشود، حدود ۱۵۰۰ تن در ۱۹۰ شهر اعلام کرد که تا کنون اسامی ۵۴۷ تن از آن‌ها مشخص شده‌است که تعداد بسیار زیادی از آنان کودک بوده‌اند.

در روزهای ۲۶ و ۲۷ آبان تجمع‌های بزرگ دانشجویی در پردیس مرکزی دانشگاه تهران شکل گرفت. در روز ۲۷ آبان با نزدیک شدن به ساعات تاریکی شب، چندین آمبولانس حاوی نیروهای لباس شخصی وارد دانشگاه شدند و تعدادی از دانشجویان را دستگیر کردند و با آمبولانس بردند. استفاده از آمبولانس برای جابه‌جایی دستگیرشدگان و نیروهای نظامی و لباس شخصی در سال ۱۴۰۱ و در جنبش «زن، زندگی، آزادی» بارها تکرار شد. تعدادی دیگر از دانشجویان دانشگاه تهران هم در منزل شخصی خود یا مکانی بیرون از دانشگاه تهران بازداشت شدند. اعتراضات دانشجویی در دانشگاه های دیگر منجر به بازداشت تعداد زیادی از دانشجویان شد.

در ۵ آذر ۱۳۹۸ حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس آمار بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان را حدود ۷۰۰۰ نفر اعلام کرد. این در حالی است که بر اساس گزارش‌های نهادهای حقوق بشری، در جریان حوادث آبان ۹۸ بیش از ۸۶۰۰ تن دستگیر شدند.

عفو بین‌الملل می‌نویسد که بازجویان و مأموران زندان‌ها، بازداشت‌شدگان از جمله کودکان را با برهنه‌سازی اجباری و پاشیدن آب سرد بر بدن‌شان، نگه داشتن مستمر و طولانی‌مدت در معرض گرما یا سرمای شدید و بمباران آنها با نور تند و صداهای گوشخراش، کشیدن ناخن‌های انگشتان دست و پا، زدن اسپری فلفل به نقاط مختلف بدن از جمله دستگاه تناسلی، تزریق یا خوراندن اجباری مواد شیمیایی، وارد آوردن شوک الکتریکی به بیضه‌ها، القای حس خفگی با آب و اعدام‌های نمایشی مورد شکنجه قرار داده‌اند. تا آبان ۱۳۹۹ احکام حبس سنگینی برای بازداشتی‌های آبان ۱۳۹۸ صادر شد، چندین نفر اعدام شدند و خانواده‌های جان‌باختگان تحت فشارهای شدید قرار گرفتند که یا هویت فرزندان‌شان را بسیجی معرفی کنند یا روایت مورد نظر نظام را بازگو کنند و اگر پذیرای این دو مورد نشدند، سکوت کنند. از سرکوب اعتراضات آبان ۹۸ به عنوان «سنگین‌ترین سرکوب اعتراضات خیابانی در تاریخ حیات جمهوری اسلامی» یاد می‌شود.

اعتراضات آبان ۹۸ از چند جنبه با اعتراضات گذشته تفاوت داشت. برخلاف اعتراضات سال‌های گذشته محرومان و ستمدیدگان بودند که نه تنها در حاشیۀ شهرهای بزرگ بلکه در شهرها و شهرستان‌های کوچک و دوردست و در محروم ترین مناطق کشور به خیابان آمدند و صدای خود را بلند کردند. این اعتراضات در واقع رویارویی طبقۀ کارگر با کل سرمایه‌داری استبدادیِ حاکم بود، هم در وجه سرمایه‌داری‌اش و هم در بُعد استبدادیِ آن. و همین رویارویی به‌روشنی نشان داد که در ایران سرمایه‌داری با استبداد عجین است و بدون آن نمی‌تواند وجود داشته باشد. نمونۀ این رویارویی، خیزش کارگران منطقۀ صنعتی ماهشهر بود، کارگرانی که هم از فاصلۀ عمیق طبقاتی در این منطقه رنج می‌برند و هم از ستم قومیتی به دلیل عرب بودن، که آنان را در معرض انواع اتهام‌ها از جمله تجزیه‌‌طلبی قرار می‌دهد. در گزارشی که رادیو فردا در ۱۸ آذر ۹۸ منتشر کرد، از قول یکی از شاهدان کشتار نیزار ماهشهر درباره فاصلۀ طبقاتی در این منطقه چنین آمده است: «این‌جا یک فاصله طبقاتی واقعاً وحشتناک وجود دارد. این‌جا آدم هست که کارمند یکی از پتروشیمی‌های منطقه است که حقوق می‌گیرد ماهی ۲۵ میلیون تومان. علاوه بر آن ماشین شرکت هم زیر پایش است و علاوه بر آن رستوران شرکت در شهر هم کاملاً در اختیارش است یعنی رایگان غذا می‌خورد، بلیت رفت و برگشتش به مسافرت هم رایگان است، ولی در عوض آدم در همین شهر هست که حقوقش ماهی یک میلیون تومان است و اجاره خانه‌اش ماهی ۶۰۰ هزار تومان. یعنی عملاً روز پنجم هر ماه دیگر هیچی ندارد برای خوردن. مردم یا شرکتی‌اند یا مغازه دارند. بقیه مردم هم عملاً کارگرهایی هستند که فعلگی می‌کنند. یعنی کارگرهای روزمزدی هستند که می‌روند سر ساختمان یا توی شهر کار روزانه می‌کنند. معمولاً این‌ها حاشیه‌نشین‌ها هستند؛ همین‌هایی که حضورشان توی این اعتراضات پررنگ بود». بر اساس گزارش‌هایی که همان زمان در اینترنت منتشر شد در منظقۀ ویژۀ اقتصادیِ بندر ماهشهر ۲۰ واحد پتروشیمی وجود دارد که گردش مالی آنها، طبق آمار آن زمان، دست کم ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است، که اغلب متعلق به سرمایه‌دارانِ وابسته به حکومت است. در واقع برای تصرف این ثروت عظیمِ بیرون کشیده شده از جسم و جان طبقۀ کارگر بود که کارگران در روزهای ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ آبان شهر ماهشهر را به طور کامل به تصرف خود درآوردند و منظقۀ ویژۀ اقتصادیِ سربندر را یک هفته تعطیل کردند. و دقیقاً به همین علت بود که جمهوری اسلامی برای سرکوب این قیام کارگری به تانک و دوشکا متوسل شد و کارگران را به خاک و خون کشید. و این در حالی بود که قیام‌کنندگان هیچ بانک و مرکز دولتی یا پمپ بنزینی را آتش نزده بودند، چرا که آنها را اموال کارگران می‌دانستند که از سوی حکومت غصب شده است. بدین‌سان، آنچه در ماهشهر به‌ویژه در نیزارهای اطراف این شهر – که کارگران برای نجات جان خود به آنها پناه بردند – رخ داد و به خون کشیده شد قیام کارگران این منطقه بود و نه «اشرار و ضدانقلاب و دشمنان ایران»، قیامی که سرمایه‌داری استبدادیِ حاکم بر ایران را وادار کرد نقاب از چهره بردارد و دشمنی عریان خود را با کارگران و محرومان و ستمدیدگان و دفاع تمام عیار خود از رابطۀ اجتماعی سرمایه را با وضوح هر چه بیشتر در پیش چشم همه به نمایش گذارد.

این ویژگی ضدسرمایه داری - ضداستبدادیِ جنبش آبان ۹۸ تنها در ماهشهر نبود که خود را نشان داد. در شهرهای دیگر نیز خاصه شهرهای حاشیۀ تهران چون قلعه‌حسن‌خان و شهریار و شهرک اندیشه نه اقشار مرفه و متوسط شهری، بلکه کارگران، زحمتکشان، بیکاران و مردم ستمدیده و محروم بودند که برای معیشت خود و خانواده‌هایشان به خیابان آمدند. در قلعه‌حسن‌خان بود که فرماندار دستور به گلوله‌بستن مردم را صادر کرد و خود به صراحت به این امر اعتراف کرد. همه جا «مردم مستضعف» بود که به خیابان آمدند، و همه جا سینۀ همین مردمان کارگر و زحمتکش بود که هدف گلوله‌های جنگی سرکوبگران قرار گرفت. این مردم نه برای جستجوی رأی خود به بخشی از حاکمیت در برابر بخش دیگرِ آن، نه برای انتخاب بین بد و بدتر، بلکه برای تعیین تکلیف با کل حاکمیت سرمایه‌داری استبدادی حاکم به میدان آمدند. شعار «اصلاح طلب، اصول‌گرا دیگه تمومه ماجرا» در جریان این اعتراضات اعلام پایان دوران «اصلاح طلبی» و بازی‌های قدرت و فریب مردم بود.

تفاوت دیگر اعتراضات آبان با اعتراضات سال‌های پیش بی‌سر یا بی‌رهبر بودن این جنبش بود. دهه‌ها سرکوب هرگونه تشکل‌یابی را برای اقشار گوناگون مردم، به‌ویژه طبقۀ کارگر ناممکن کرده بود. تشکل‌های کارگری و احزاب سیاسی که در جریان انقلاب ۵۷ شکل گرفتند از همان روزها و ماه های نخستِ به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی تار و مار شدند. فعالان احزاب سیاسی یا دستگیر و در دهۀ ۶۰ اعدام شدند یا مجبور به فرار، مهاجرت و تبعید ناخواسته شدند. در سال‌های بعد برخی از تشکل های کارگری و معلمان فعالیت خود را پی‌گرفتند، اما فعالان آنها دستگیر و زندانی شدند. در جریان «جنبش سبز» رهبران اصلاح طلبان توانستند برای مدتی بخشی از اقشار متوسط را با خود همراه کنند. اما در اعتراضات ۹۸ خودِ کارگران بودند که بدون آن‌که به شخصیت یا حزب و جریانی، چه در داخل و چه در خارج، تکیه کنند به نیروی خود عرصۀ مبارزه را به دست گرفتند. این اعتماد به نفس و تکیه کردن به نیروی خود یکی دیگر از جنبه‌های بارز اعتراضات ۹۸ بود. کارگران خود آغاز کردند، خود صدای خود بودند. و برعکس انقلاب ۵۷ نه فقط از هیچ جریان سیاسی دنباله‌روی نکردند، بلکه «اپوزیسیون» را نیز به دنباله‌روی از خود واداشتند. معنای مبارزۀ آنها البته این نبود و نیست که کارگران برای مبارزه به رهبری نیاز ندارند. بی‌تردید، هیچ کارگر آگاه و پیشروی ضرورت رهبری را نفی نمی‌کند. اما رهبری‌یی که از دل مبارزۀ خودِکارگران بیرون آمده باشد، نه آن که از بیرون و از بالای سر به آنها تحمیل شده باشد.

و سرانجام حضور چشمگیر زنان معترض و آزادی‌خواه به‌ویژه زنان خانواده‌های کارگری در این جنبش نوید بخش جنبشی بود که ۳ سال پس از آن در ۱۴۰۱ در جنبش«زن، زندگی، آزادی» روی داد، جنبشی که زنان پیشگام آن بودند.

تاریخ خونبار مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران علیه سرمایه‌داری استبدادیِ حاکم به ما نشان می‌دهد که گرچه این راه ممکن است راهی بسیار طولانی و پر از اشک و خون و درهم شکستن توهمات و به بهای جان شیرین بهترین جوانان و عزیزترین فرزندان این سرزمین باشد، اما راهی است سرشار از آموختن از تجریبات و شناخت بیشتر از خود و دشمنان و ضروریات ادامۀ مبارزه. راهی است به‌پیش و بی ‌بازگشت. راهی است برای متشکل شدن به نیروی خود با هدف نهایی مبارزه برای برچیدن نظام سرمایه‌داری، که گام نخست آن به زیر کشیدن استبداد دینی و تحقق آزادی، رفاه، و برابری برای تمام مردم است. در سالروز قیام آبان ۹۸، یاد و نام جان‌باختگان این قیام باشکوه را گرامی می‌داریم.


کانال تلگرام منشور آزادی، رفاه، برابری

۲۴ آبان ۱۴۰۲



منشور آزادی، رفاه، برابری


Report Page