کوزه و موزه گردشگران در مرقد و مزار زائران !

کوزه و موزه گردشگران در مرقد و مزار زائران !

دکتر حکمت‌اله ملاصالحی عضو هیات علمی دانشگاه تهران


میراث‌باشی:در هفته‌ای که گذشت خبرهای نگران کننده زیادی پی به پی در رسانه‌های جمعی و فضای مجازی در انتقاد و اعتراض به طرح و تصمیم انتقال بخش عظیمی از آثار مخزن و گنجینه موزه ملی کشور به موزه‌ای که در شهر آفتاب در زیرزمین برخی صحن‌های مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ، امام خمینی (ره) می‌باید تاسیس شود پخش شد که اندوه و رنجش خاطر میراثیان و جامعه باستان شناسان و سنگربانان میراث تاریخ و فرهنگ مُلک و ملت را افزونتر وسنگین‌تر کرد و نگرانی‌ها را بیش از پیش دامن زد.


اتفاقا هفته‌ای که گذشت بتاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ هجری خورشیدی در یادداشتی اندک تفصیلی که موضوع و مبحثش میراث بود و دو نحوه نگاه و نسبت و رابطه با مواریث فرهنگی از این قلم به همت دوستان درکانال "اندیشه حکمت" و وبلاگ "اسرارحکمت" و دیگر سایت‌های فضای مجازی منتشر شد.

در آن یادداشت هم درباب دو نوع از میراث و دو نحوه نگاه به میراث و دو گونه نسبت و رابطه با میراث و حکمت و خرد و منطق و معرفت و فکر و فلسفه‌ای که در پس پشت هر کدام نهان است سخن رفته بود.


متاسفانه ما چون حدود هرکدام را نمی‌دانیم و به حکمت و خرد و منطق و سنت و معرفتی که در پس پشت هرکدام نهان است نمی‌بینیم ؛خلطشان می‌کنیم.این را به آن فرومی‌کاهیم و این را به آن تحویل می‌دهیم.


کعبه،کعبه است و قبله مسلمانان و پیروان دیانت و معنویت سنت و آموزه دینی خاص.مادام که این میراث معنوی و سنت اعتقادی برصحنه فرهنگ و زندگی ما در روان و رفتار ما حضور فعال دارد و هرصبح و شام ما را بسوی کعبه و قبله توحیدش چونان زائر به حضور مومنانه و همدلانه فرا می‌خواند و حضورش در درون ما در جان ما احساس می‌شود و در روان و رفتار ما حیّ و حاضر است؛ فروکاستن آن به کوزه و موزه گردشگرانی که نه لزوما" پیرو دین اسلامند و نه لزوما" کعبه برایشان مکانی مقدس است و نه می‌توانند نسبت همدلانه و مومنانه با آن قرارکنند عملی بخردانه نیست. 


ملک سلمان با آن کارنامه‌اش تفاوت میان این دو نحوه نگاه و دوگونه نسبت و رابطه را با میراث می‌فهمد و معاونان و مدیران سود و سودازده میراث‌ناشناس وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دولت آقای روحانی نمی‌فهمند!نه تنها نمی‌فهند چنان سود و سودا و زر و غنیمت ذهن و فکر و عقل و فهمش را گنگ و منگ و دنگ کرده است که نه می‌توانند به اثراث و تبعات و پیامدهای پرهزینه و خساتباری که تصمیم نابخردانه و ناکارشناسانه نقل و انتقال حجم عظیمی از آثار مخزن موزه ملی به موزه درشُرُف تاسیس در زیر صحن مرقد امام(ره) درشهر آفتاب بیاندیشند و نه بفهند چه دستبرد و خیانت بزرگی را به هردو میراث دارند می‌زنند و مرتکب می‌شوند. 


در مضرّات فکر باطل و طرح غلط انتقال بخشی از آثار مخزن موزه ملی کشور به موزه و مخزن به اصطلاح شماره دو در شُرُف تاسیس مرقد امام(ره)در هفته‌ای که گذشت میراثیان و باستان‌شناسان حاذق و نیکخواه‌ کشور به نوبت سخن گفتند و هشدارهای لازم را دادند.ضرورت به تکرار آن گفته‌ها و نکته‌ها و هشدارها و نقدها و نظرهای نیک و بموقع و دلسوزانه و کارشناسانه نیست.مع‌الوصف لازم می‌بینم به چند نکته مجمل و موجز اشاره کنم در انتقاد و در اعتراض به چنین طرح‌ها و برنامه‌های و تصمیمات غلط و پرهزینه و خسارتباری:


نخست آن که شهرآفتاب را واتیکان دیگر نکنیم و نبینیم و مرقد و مزار زائران را به کوزه و موزه گردشگران فرونکاهیم.


دو دیگر آن که موزه ملی در خلاء و بناگاه بشکل و بصورت تشکیلات اکنونش در نیامده است. چونان بسیاری از موزه‌های مهم و مادر روزگار ما تن و جانش با تن و جان رخدادها و تحولات تاریخی و سیاسی و اجتماعی و فکری و فرهنگی و مدنی و معنوی جامعه معاصر ما علی‌الخصوص پایتخت- شهر تهران سخت و ستبر در تنیده است.طبق مصوبه موجود می‌باید مجموعه بناهای میدان مشق که در اشغال وزارت امورخارجه است به میراث و موزه ملی بازگردانده شود و فضای موزه که در حاشیه آن مجموعه عظیم قرار گرفته است آنگونه بسط و توسعه یابد که در شآن و منزلت ملت بزرگ ایران و ایرانیان است. در شان و منزلت ملتی تاریخی و نبوی و تاثیرگذار درقلب خاورمیانه نبوی بر تاریخ و فرهنگ جامعه و جهان بشری.


سه دیگر آن که موزه ملی در قلب پایتخت- شهر تهران سال‌هاست ‌که با قامتی بلند و استوار در صف مقدم طرح‌ها و برنامه‌های پژوهشی میراث فرهنگی و تاریخ و فرهنگ کشور ایستاده است و کارنامه برنامه‌های پژوهشی موزه درخشان است و دهه به دهه ده‌ها پایان‌نامه و رساله و مقاله و کتاب و مجموعه در‌باره و در معرفی آثار مخازن موزه با همکاری‌های گسترده و کثیرالاضلاعی که موزه ملی با دانشگاه‌ها و موسسه‌ها و مراکز علمی و فرهنگی و پژوهشی و آموزشی کشور دارد برشته تحریر درآمده و بچاپ رسیده منتشر شده است.

همه اجزاء تشکلات موزه ملی چونان یک کل واحد از صدر تا ذیل بهم در پیوسته‌اند و نسبت پیکروار و منسجم و متحد دارند که مثله کردن آن خیانتیست بس عظیم و نابخشودنی.


چهارم آن که نقل و انتقال آثار مخزن این یا آن موزه اسباب کشی و نقل و انتقال اثاثیه این یا آن خانه نیست. اتفاقا" در پس پشت نقل و انتقال های آثار مخازن موزه‌های کشور انگیزه‌های شوم و فکرهای شیطانی دیگر همیشه در کمین بوده و همچنان در کمین نشسته است و هیچ تضمینی نیست که در نقل و انتقال آسیب نبینند به سرقت نروند و مفقود نشوند.


پنجم آن که انتقال کتابخانه میراث فرهنگی به مرکزآموزش عالی نیاوران نیز بمثابه مثله کردن اعضاء و اندام زنده ایست که با هم نسبت زیستوار یا ارگانیک دارند


مگرمدیران دولت نامحمود نهم و دهم چه می‌کردند هرجا که گام می‌نهادند مثله می‌کردند و رگ و پیوند‌ها را از هم گسستند. دولت‌ها وقتی برمسند قدرت تکیه زده‌اند چنان مست و منگ و دنگ و لنگ و لوچ قدرتند که گوش و هوششان هیچ صدای حقی را نمی‌شنود. وقتی طومار کارنامه اعمالشان بسته می‌شود و دیگر برمسند قدرت و صدارت و وزارت ننشسته‌اند و دستشان از قدرت کوتاه شده است متوجه می‌شویم چه خیانت‌ها که مرتکب نشده‌اند و چه ویرانی‌ها که دامن نزده‌اند و چه هزینه‌های سنگین و سهمگین که برشانه ملک و ملت ننهاده‌اند.


حکمت اله ملاصالحی دانشگاه تهران

۱۸ مرداد سال ۱۳۹۹هجری خورشیدی

Report Page