کودکی وارونه

کودکی وارونه


این عکس،میتوانست طورِ دیگری باشد

عکسی که از کودکیِ تو ثبت شده،که با چابکی به آنسوی پرچینی می‌پری و بازیگوشانه پیِ چیزی میگردی،چیزی که زباله نیست،زباله ای که معنایش نان نیست،و نانی که آوردنش بر سر سفره وظیفه ی تو نیست‌.

پیِ چیزی میدوی،شاید دوستانت،شاید بچه گربه‌ای،شاید حلقه لاستیک ناقابل اما نشاط آوری که دنبال کردنش را دوست میداری‌.

پی چیزی که نامش هر چه هست و ماهیتش هرچه است،قعرِ تاریکِ سطل آهنینی نیست که گویی دهانِ بدبو و فاسد فقر است که میخواهد تو را ببلعد.

آه و دریغ! که این عکس،آن عکسی نیست که باید از کودکی تو باقی بماند

تا گواه کودکی کردن و کودک بودن تو باشد.

آه و درد! که این عکس، چون نامه ی اعمالیست که با تن لرزان و بخت پریشان به دست چپمان میدهند تا یادمان آرند در زمین،چگونه زیستیم.

که کودکی چون تو،با چنین چابکی و مهارتی به گودالِ غفلت ما فرو رفته تا از میان گندابه هایی که از خود به جا گذاشتیم

لقمه نانی بیابد و خرده جانی،تا آبرویِ نوعِ انسان را در زمین و آسمان،بااین نمایشِ جست و خیز میان زباله ها،یک تنه بر بادِ فنا دهد.

این عکس میتوانست طورِ دیگری باشد‌...

اگر ما،طورِ دیگری از "بودن" را برگزیده بودیم.

#نه_به_کار_کودک

#گرسنگی_سهم_کودکان_نیست 

#قصه_ها_فراتر_از_کیسه_هاست 

#جمعیت_امام_علی_البرز 

#بیست_سومین_آیین_کوچه_گردان_عاشق 

#کوچه_گردان_عاشق 

#خانه_ایرانی_ملک_آباد

Report Page