کودکان خورشید
هادی نجف؛ کارشناس آکادمی هوش مالیسواد مالی کودکان کار با نگاهی به فیلم «خورشید»
فیلم «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی که در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد، نمایی از زندگی کودکان کار را به تصویر کشید. کودکانی که هر روز در مسیرمان میبینیم اما به ندرت درک درستی از زندگی آنان داریم.
کار به ویژه در دوران کودکی اثرات مثبت زیادی دارد. درک ارزش پول و آشنایی با فرآیند کسب درآمد بخشی از نتایج آن است. همه ما تجربههای خوبی از کارهای دوران کودکیمان داریم. کارهایی در قد و قواره خودمان و درآمدی که حاصل دسترنج خودمان بود. اما وقتی شرایط کار مناسب کودک نباشد؛ یا درآمد حاصل از کار برای کودک نباشد، با واقعیت تلخی به نام کودکان کار مواجه میشویم.
آنها نیز مانند همه ما رؤیاها و مشاغلی در سر دارند. آنجا که در یکی از سکانسهای فیلم خورشید، صحبت از یافتن گنج میشود، هر یک از آنان برنامهای برای آینده دارند. یکی میخواهد «گیمنت» بزند، یکی «فلافلی» میزند و دیگری «کارواش». اما کدام یک از ما مجبور شدیم برای تحقق این رؤیا، در سنین کودکی، مانند نقش علی در این فیلم، وارد آبانبار شویم و حفر کنیم و حفر کنیم و در آخر بفهمیم بازیچه یک خلافکار مواد مخدر شدهایم؟
از سوی دیگر چه بسیارند کودکانی که چوب اعتیاد پدرانشان را میخورند و برای حل مشکلاتشان هیچ شبکه حامیای ندارند. این مورد را در کنار استعداد بالای بعضی از آنها در کسب علم یا مهارت بگذارید تا هزینه سنگین رشد نیافتگی خانوادهها را درک کنید. «ابوالفضل» که کودکی افغان بود و درس ریاضی را به خوبی یاد میگرفت پاسخی جالب به سوال معلم داد. معلم پرسید کسر و تقسیم را چطور به این خوبی یاد گرفتی؟ گفت شبیه کارِ کاشیکاری بود که باید کاشیها را به قطعات کوچکتر تقسیم میکردیم. ابوالفضلها و خورشیدیها اگر خود نتوانند راهی برای ساختن آینده پیدا کنند، جامعه چه راهکاری برای بهرهمندی از استعدادهای آنان دارد؟
از این رو، اعتیاد والدین و بزهکاری آنها، یک موضوع اجتماعی است که اگر دقیقتر بنگریم، تبعات اقتصادی فراوانی دارد. چه بسا با رشد اقتصادی خانوادهها و ارتقای سواد مالی آنها از بروز همان موضوعات اجتماعی هم جلوگیری شود. کودکان کار، قربانی چرخه معیوب فقر میشوند و اگر مدرسه خورشید هم در کنار آنها نباشد، یک خطای کوچک تبدیل به عاقبتی غیرقابل جبران میشود.