کرامت شیخ اصلاحات در نذر روغن‌ ریخته برای امامزاده

کرامت شیخ اصلاحات در نذر روغن‌ ریخته برای امامزاده

مهدی نوذری



سخنان سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور سابق جمهوری اسلامی و رهبر گروه موسوم به اصلاح‌طلبان درباره دلیل شرکت‌نکردنش در انتخابات واکنش‌های زیادی به همراه داشته است.

مهدی نوذر، زندانی سیاسی سابق، نظرش را چنین بیان کرده است:


کرامت شیخ اصلاحات در نذر روغن‌ ریخته برای امامزاده


اواخر زمستان سال ۱۳۹۰ است و تنها دو سال از غوغای انتخابات ۸۸ و آن‌همه جنایت و خیانتِ حکومت در حق مردم گذشته. مردمی هنوز امیدوار به تغییر و اصلاح! که با وجود هزینه‌های سنگینی که خودشان بابت جنبش داده‌اند؛ وفادارانه پشتِ سرانِ جریانِ اسماً اصلاحات اما رسماً سوپاپ اطمینان رژیم ایستاده‌اند و غم حصر خانگی! رهبران سبز را می‌خورند. نظام باز در تدارک حماسه‌ی حضور بعدیست؛ مجلس جدید در آستانه‌ی شکل‌گیری‌ست و انتخاباتِ پرشور هم که مثل همیشه مطلوبِ نظام و رهبر معظمش! است. و اما سید محمد خاتمی؛ این پدر معنوی و سکان‌دار اصلیِ سفینة‌النجاةِ اصلاحات؛ علی‌رغم موضع‌گیری قبلیش مبنی بر تحریم انتخابات و از آنجا که بیش از ملت، دل در گرو نظام و انقلاب دارد؛ با عبور از تمام خون‌های ریخته شده و امیدهای بربادرفته‌ی حامیانش؛ در دماوند به پای صندوق رای می‌رود و با آرمان‌های نظام مقدسش تجدید میثاق می‌کند...

مردم دلگیرند ولی چون که هنوز در پی سازش‌اند و صلاحِ امور کشور را در اصلاحات می‌بینند؛ از این خیانت آشکار می‌گذرند، باز هم اعتماد می‌کنند و در سال‌های ۹۲، ۹۴ و ۹۶ حمایت حداکثریِ خود را از این جناح تَکرار می‌کنند و به این ترتیب بعد از کابوس ۸۸؛ اول نظام و بعد هم اصلاح‌طلبان دوام خود را تا مدت‌ها بیمه می‌کنند و از ورطه‌ی سقوط نجات می‌یابند.

۱۲ سال می‌گذرد؛ حالا باز هم در پایان زمستانیم و باز حکومت سیرک انتخابات را به راه انداخته و باز رابطه‌ی نظام و اصلاحات‌چی‌ها شکرآب است زیرا با ردصلاحیت‌های گسترده، حسابی نقره‌داغشان کرده‌اند! چارپای اصلاحات در گل مانده و سرانش هرکدام از یک سو نوایی جداگانه می‌زنند. یکی از مشارکت حداکثری و رای اعتراضی می‌گوید، دیگری به دنبال روزنه‌گشایی‌ست و انگشت‌شمارانی هم که صالح شناخته شده‌اند! دربه‌درِ رای‌اند.

اما؛ باز هم این پیرِ عبا شکلاتی است که خلاف انتظارها و رویه‌ی همیشگی‌ خود ظاهر می‌شود و به طمع دوره‌های بعدی، روغن ریخته‌ی تحریم انتخابات توسط مردم را نذر امامزاده‌ی جناحش می‌کند و با رای ندادن؛ سنت‌شکنی می‌کند تا بلکه از این راه هم دل مردم را به‌دست آورد و کنارشان بایستد و هم در صحنه قدرت باقی بماند؛ اما خواب دیده‌ است و این بار دیگر خیر نیست! زیرا همه‌چیز همان است که سال ۹۰ بود؛ به جز مردم! مردم، مردمِ ۱۲ سال پیش نیستند و دیگر مردمی برای این فرقه‌ی فریب باقی‌ نمانده است.

به راستی با چه رویی از کنار مردم ایستادن می‌گویند وقتی در تمام بزنگاه‌های ملت؛ خودشان دوشادوش حکومت و مقابل این مردم بوده‌اند؟!

امروز اصلاحات برای مردم ایران حتی در ردیف رژیم جمهوری‌اسلامی هم نیست و به مراتب منفورتر از آن است؛ چرا که همواره با سوءاستفاده از اعتماد مردم در مسیر تداوم حکومت گام برداشته و جز خیانت و نیرنگ برای آنها نداشته است.

در واقع اگر نیک بنگریم اشتباه از خود ما بود که از ابتدا محالِ بزرگی به نام اصلاحات را باور کردیم. آخر اصلاحِ چه؟؟! لازمه‌ی اینکه اصلاحات راهِ حلِ مسئله‌ای باشد؛ اینست که آن مسئله اصولاً اصلاح‌پذیر باشد. ما می‌خواستیم به کمک این فرقه‌ی شیاد؛ دقیقا چه‌چیزِ جمهوری‌اسلامی را اصلاح کنیم؟! مگر موجودیت و ماهیتِ این حکومت چیزی جز آنست که شادروان صادق‌هدایت، روشنفکر بی‌مانندمان وصفش کرده و می‌گوید: "جایی که منجلاب گـُه است دم از اصلاح زدن خیانت است. اگر به یک تکه‌ی آن انتقاد بشود، قسمتهای دیگرش تبرئه خواهد شد؛ تبرئه شدنی نیست؛ باید همه‌اش را دربست محکوم کرد و با یک تیپا توی خلا پرت کرد؛ چیز اصلاح‌شدنی نمی‌بینم."

حتی اگر بر تمام ۲۶ سالی که ما سعی داشتیم این منجلاب را اصلاح کنیم، چشم ببندیم؛ امروز دیگر از اصلاح گفتن جز خیانت و حماقت محض نیست. چطور به نسل جدید و حتی قدیمی که حالا کاملا از دین و مذهب عبور کرده؛ بقبولانیم که می‌شود این سیستم فاسد را که تمام هویت و اساسش بر دین استوار است؛ اصلاح کرد؟!

دروغ بزرگی به نام اصلاحات دیگر با وجود روی گرداندنِ اکثریت از دین و مطالبه‌ی یک حکومت سکولار از طرف عامه‌ی مردم، مطلقاً هیچ کارکردی ندارد و هرگونه دعوت به آن در حکم سنگ‌اندازی و انحرافِ مردم از تنها مسیرِ درستِ پیشِ رو یعنی براندازی است و مسلما هرکس در این راستا قدم بردارد؛ بازوی جمهوری اسلامی است که آب به آسیابِ استمرارِ آن می‌ریزد و رودرروی مردم ایستاده.

در پایان باز هم می‌گویم که اصلاحات از همان اول جز خدعه نبود. یک نمایش نخ‌نمایِ پلیس خوب و پلیس بد که هدفی جز اطاعت بی‌چون‌وچرای مردم از حاکمیت نداشت. یک انگل واقعی که در صورت نبودِ میزبانش(نظام جمهوری اسلامی) امکان ادامه حیات ندارد. به هر روی آخرین پیام و اتمام حجتِ مردم با رژیم و جناح‌هایش خیلی وقت است که با صدای بلند و رسا کف خیابان‌ها فریاد زده‌ شده که:

"اصلاح‌طلب، اصول‌گرا؛ دیگه تمومه ماجرا!"

✍🏻مهدی نوذر

نظر شما چیست؟ آیا بی‌اعتمادی امثال آقای نوذر به اصلاح‌طلبان را موجه می‌دانید؟


#نه_به_جمهوری_اسلامی #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

Report Page