کارلوس گاردل، خالق تانگوی آرژانتین
𝓕𝓸𝓸𝓽𝓫𝓪𝓵𝓵 𝓼𝓽𝓾𝓫𝓫𝓸𝓻𝓷 𝓰𝓲𝓻𝓵با وجود گذشتن ۱۳۱ سال پس از تولد کارلوس گاردل، هنوز نوای موسیقیاش بر تارکِ نخسین جام جهانی فوتبال ماندگار مانده.
در طول جام های جهانی از ۱۹۳۰ تا ۲۰۱۸، همواره موسیقی پیش از شروع آنها نواخته شده است. "موروچو دل آباستو" دو روز پیش از فینال جام جهانی ۱۹۳۰ میان آرژانتین و اروگوئه که به پیروزی ۴-۲ اروگوئه ختم شد، برای بازیکنان هردو تیم آواز خواند.
اما جالب است بدانید گاردل پس از فینال المپیک ۱۹۲۸، برای آرژانتینیها آواز خواند. در آمستردام، آرژانتین دو بر یک مغلوب اروگوئه شد و لاسلسته قهرمان المپیک شده بود. او سپس در پاریس نیز خواندن آواز خود را تکرار کرد.
کارلوس گاردل ترانهسرا، خواننده و آهنگسازِ اهلِ ریو دلا پلاتا، متولدِ تولوز بود و در بوئنوس آیرس، در سرزمین نقره ستایش میشد. به او القابی همانند "کارلیتوس"، "ال ماگو/جادوگر"، "ال مودو"، "پادشاه تانگو"، "ال موروچو د آباستو" و... دادند.
درباره محل تولد گاردل، در طول سالیان سال، جنجال زیادی بپا شده بود اما در نهایت تولوز فرانسه تایید شد اما روح خود را متعلق به اروگوئه و هنرش را متعلق به آرژانتین میدانست.
نام اصلیاش شارل گاردِس بود و پدرش پیش از تولدش مادرش را رها کرد. دو ساله بود که با مادرش به سرزمین تبار مادریاش آرژانتین رفت و بعدها که پدرش به سراغشان آمد، گفت نمیخواهد حتی او را ببینید.
۱۳ ساله بود که به خاطر فقر مالی مدرسه را ترک کرد و چندی به عنوان پستچی، شاگرد ساعتساز، و چاپچی کار کرد. ۱۸ ساله شد و اپراخانه بزرگی در پایتخت آرژانتین بنا شد و او در آنجا پشت صحنهها کارگری میکرد و همزمان برای همکارانش صدای خوانندگان اپرا را درمیآورد.
۲۱ ساله بود که صاحبان مشهورترین کاباره شهر "کافه دِل پِلادو" از او خواستند که شبها در آنجا برنامه اجرا کند. در آنجا با خواننده بهنام "زمان خوزه رازانو" آشنا شد و به همراه او چندین ترانه بر صفحه گرامافون ضبط کرد.
آلفردو لهپرا نیز با او همکاری میکرد. روزنامهنگار، نمایشنامه نویس و ترانهسرایِ آرژانتینی و زاده سائوپائولو! او نیز تنها ۳۵ سال داشت که در اوج فعالیت حرفهای خود بود، در سانحهٔ سقوطِ هواپیما در کلمبیا کشته شد. همکاری او با گاردل برای قطعه "با فاصلهای اندک" به اسپانیایی "Por una Cabeza" مشهور است.
گاردل ۲۴ ساله بود که جنگ جهانی اول درگرفت و او به جای معرفی خود به ارتش فرانسه، نامش را تغییر داد و خود را زاده اروگوئه خواند. در آن زمان مهاجران ایتالیایی و روسی برای آشنایی و نزدیکی به زنان آرژانتینی آمیختهای از موسیقی اروپایی، ریتمهای آفریقایی و رقص آمریکای جنوبی را ارائه داده و نام آن را تانگو گذاشته بودند.
گاردل سرودههای عشقی خودمانی به این سبک افزود و ترانههای تانگو را در آرژانتین و سپس در سراسر جهان جا انداخت. ترانههایی که با لحن ساده و صمیمی از عشق و فراغ و "بوی خوش آشنایی" میگویند و موسیقی بومی و ملی آرژانتین به شمار میآیند.
گاردل به تورهای خود در آرژانتین، اروگوئه، شیلی، برزیل، پورتوریکو، ونزوئلا و کلمبیا رفت و همچنین در پاریس، نیویورک، بارسلونا و مادرید حضور پیدا کرد. او در سه ماه اول بازدید از پاریس در سال ۱۹۲۸، رکورد ۷۰ هزار فروش بلیط را زد. با افزایش محبوبیت او، گاردل چندین فیلم برای پارامونت در فرانسه و ایالات متحده ساخت. در حالی که چندتا فیلم های احساسی فاقد ارزش نمایشی ماندگار هستند، آنها ویترینهای برجسته آواز او بودند.
۲۷ ساله بود که با نخستین ترانه تانگو خود "شب غمگین من" تانگو با کلام را پدید آورد و جای خود را در هنرمندان بلندپایه موسیقی آرژانتین باز کرد. ۳۵ ساله شد، با ارکستر بزرگی برای اجرای کنسرت به چندین کشور اروپایی و آمریکایی رفت و از آن پس شهرت جهانی یافت.
گاردل از این واقعیت آگاه بود که بیشتر محبوبیتاش به دلیل جذابیت او برای زنان بود. با تلاش برای اینکه به نظر برسد گویی در دسترس هر زنی است، سعی کرد زندگی عاشقانه خود را مخفی نگه دارد. گاردل در زندگی خود دوست دختری زیبا داشت: "ایزابل دل وایه."
او در اواخر سال ۱۹۲۰ و در حالی که چهارده سال داشت، با دل آشنا شد. در آن زمان، او در تئاتر اسمرالدا در بوئنوس آیرس نمایش داشت. آنها بیش از یک دهه به هم نزدیک بودند. گاردل و دل وایه اغلب در ملاعام با هم دیده نمیشدند. مادر گاردل و خانواده دل وایه کمک کردند تا رابطه آنها شناخته شده نباشد.
فقط نزدیکترین دوستان گاردل از این موضوع اطلاع داشتند. گاردل ترتیبی داد تا دل وایه خانهای داشته باشد. او پول را برای زندگی در اختیار او قرار داد. در حدود سال ۱۹۳۰ رابطه آنها شروع به زوال کرد. گاردل وكیل خود را مطلع كرد، یک وجه به وایه پرداخت و ازهم جدا شدند. وایه بعداً با مرد دیگری ازدواج كرد و به اروگوئه رفت. او همیشه به خاطرههای گاردل احترام میگذاشت، حتی وقتی در اواخر زندگی برای یک برنامه تلویزیونی در دهه ۱۹۸۹ درباره او مصاحبه کرد.
موسیقی آرژانتینی با نام او درآمیخته و ضرب المثل شده که: "گاردل هر روز بهتر میخواند." کارلوس گاردل در ۴۴ سالگی در شمال غربی کلمبیا و در مدلین همراه با دوست صمیمی خود آدولفو و چند موزیسین درگذشت.
میلیون ها طرفدار گاردل در سراسر آمریکای لاتین به عزاداری برای او پرداختند. هنگامی که جسد او از کلمبیا، از طریق نیویورک و ریودوژانیرو حمل میشد، گروه "هوردس" برای ادای احترام آمدند. در طی دو روزی که او در مونتهویدئو، شهری که مادرش در آن زمان در آن زندگی میکرد، بود، هزاران نفر به او ادای احترام کردند. پیکر گاردل در گورستان لا چاکاریتا در بوئنوس آیرس به خاک سپرده شد.