چگونگی مواجهه رییسجمهور با رفتارهای اخیر مجلس
Javad Roohمحسن آرمین
نماینده مجلس ششم و عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب
پرسش چگونگی مواجهه رییسجمهور با استیضاح بخشی از یک پرسش کلیتر است. آن پرسش کلیتر این است که با توجه به رفتارهای اخیر مجلس ازجمله اولین نطق رییسمجلس که حاوی مواضع تند علیه دولت بود، نامه رؤسای کمیسیونها به ربیسجمهور و جلسه توأم با اهانت و هتاکی سؤال از وزیر امورخارجه، مواجهه رییسجمهور و دولت با این مجلس باید چگونه باشد؟پاسخ به این پرسش نحوه مواجهه ریيسجمهور با سؤال یا استیضاح احتمالی را روشن خواهد کرد.
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید تحلیل روشنی از برخوردهای اخیر مجلس بهاصطلاح "انقلابی" با دولت داشته باشیم. هرگونه واکنش نسبت به اقدامات مجلس در گروی شناخت ماهیت و اهداف این اقدامات و داشتن تحلیل روشن از آن است. به طور خلاصه دراینباره باید گفت:
۱. مجلس یازدهم برآمده از انتخاباتی مهندسیشده و متکی به پایگاه رأی ده الی پانزده درصدی است. بنابراین، این مجلس چارهای جز این ندارد که ضعف مشروعیت اجتماعی و پایگاه رأی خود را بهنحوی جبران کند.
۲. شصت درصد نمایندگان مجلس یازدهم فاقد سابقه نمایندگی هستند. همچنین، اعضای این مجلس فاقد تجربه مدیریت و آشنایی با مسایل کلان کشور هستند. بنابراین، با توجه به وضعیت نابسامان و بحرانی کشور در حوزههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاست خارجی، مجلس کمتجربه و ناآشنای یازدهم قادر به حل مشکلات و معضلات نخواهد بود. ازاینرو، از طریق اقدام مؤثر در حل مشکلات نمیتواند ضعف اعتبار و پشتوانه اجتماعی خود را جبران کند.
۳. با توجه به دیدگاههای افراطی اکثریت نمایندگان، مجلس یازدهم برای جبران ضعف اعتبار اجتماعی خود دستکم در کوتاهمدت به برخوردهای شعاری و افراطی و بهاصطلاح "انقلابی" و "عدالتخواهانه" روی خواهد آورد و با توجه به نارضایتی گسترده اجتماعی خواهد کوشید با اتخاذ مواضع مردمانگیز، دولت روحانی و حامیان اصلاحطلب آن را مسئول تمام نابسامانیهای موجود معرفی کند. اولین نطق رییسمجلس و نیز جلسه پرتنش و سراسر ناسزای سؤال از وزیر امورخارجه بهروشنی از این رویکرد حکایت دارد.
۴. پروژهای کلان فراتر از مجلس یازدهم در قبال دولت در حال اجراست. ظاهرا چنین مقرر شده دولت روحانی تا پایان دوره هیچ عملکرد مثبی نداشته باشد و به صورت دولتی کاملا شکستخورده و فاقد هرگونه دستاورد قابلذکر به کار خود پایان دهد تا زمینه اجتماعی برای روی کار آمدن "دولت جوان انقلابی" از هر جهت فراهم شود. ازاینرو، نهتنها دولت نباید دستاوردی داشته باشد، بلکه دستاوردهای مثبت آن نیز باید ناچیز و بیارزش جلوه داده شود. برای مثال، عدم توفیق آمریکا در تصویب قطعنامه این کشور علیه ایران در اجلاس اخیر شورای امنیت سازمانملل اگر در هر شرایط دیگری اتفاق میافتاد، بعنوان "یک پیروزی بزرگ علیه استکبار آمریکا" تبلیغ میشد و اما رسانه ملی و و تریبونهای رسمی و منبرهای جمعه و جماعات از کنار این پیروزی دیپلماتیک دولت به سکوت گذشتند. تعامل مجلس یازدهم با دولت روحانی نیز بخشی از این پروژه و در جهت تحقق اهداف موردنظر آن است.
۵. کشور با مشکلات و بحرانهای مختلفی دست به گریبان است. تورم سرسامآور، گرانی، بیکاری، تحریم اقتصادی و کاهش شدید و بیسابقه صادرات نفت، فقر و در نتیجه نارضایتیهای گسترده اجتماعی، و نیز بحران سیاستخارجی، وضعیتی بحرانی و حساس را رقم زده است. بهطوریکه کشور ظرفیت تنش بیش از این را ندارد. ازاینرو، به احتمال زیاد رهبری به مجلس اجازه استیضاح رییسجمهور را نخواهد داد. اما سؤال از رییسجمهور و هتک حیثیت وی در مجلس به بهانه سؤال امری کاملا محتمل است. نتیجه آنکه این دولت باید تا پایان دوره خود بر سر کار بماند؛ اما کاملا ناتوان، ناکارآمد و بدون هرگونه دستاورد قابلذکر.
با توجه به تحلیل فوق، رییسجمهور سه انتخاب بیشتر ندارد:
الف: در برابر این پروژه موضعی منفعل اتخاذ کند و برای رسیدن پایان دوره ریاستجمهوری خود لحظهشماری کند.
ب: همانند وزیر امورخارجه، در مجلس حاضر شود و بکوشد سؤالهای نمایندگان را پاسخ دهد. دراینصورت، حتی اگر بخواهد از علل اصلی بحرانها و مشکلات جاری بگوید که قطعا قادر به بازگوکردن حقایق نخواهد بود؛ اهانتها و ناسزاهای نمایندگان آتشبهاختیار امکان طرح منسجم و کارشناسانه مسایل را نخواهد یافت. در نتیجه، وارد میدانی خواهد شد که افراطیون حاکم بر مجلس برای او طراحی کردهاند.
ج: چنان که گفتیم کشور در سطح داخلی ظرفیت بحرانی جدید بویژه در سطح درگیری قوای کشور را ندارد. این همان نقطه عزیمتی است که روحانی میتواند از همانجا با این پروژه مواجه شود. برخورد قاطع روحانی با این پروژه میتواند ضمن ناکام گذاشته آن و ممانعت از ورود کشور به بحران جدید زمینه را برای انجام فعالیتهای مثبت دولت در فرصت باقیمانده فراهم کند.
بدین ترتیب که ضمن استقبال از نظارت مجلس و حق مجلس در پرسش از دولت، اعلام کند بحرانهای کشور بهحدی است که مواجههٔ مؤثر با آها جز با تعامل مثبت و همافزایی قوا در چارچوب نظرات کارشناسی و به دور از شعارزدگی، ممکن نیست.
او باید در برابر خط تخریب دولت بایستد و بر این حقیقت تأکید کند عرصه تعامل قوای کشور بویژه مجلس و دولت نباید و نمیتواند به جولانگاه عوامل آتشبهاختیار تبدیل شود. او باید قاطعانه اعلام کند از هرگونه تعامل مثبت با مجلس استقبال میکند؛ اما تا کسب اطمینان از عزم مجلس برای تعامل مثبت با دولت، نه خود در مجلس حاضر میشود و نه به وزیرانش اجازه میدهد در مجلس حاضر شوند.
به گمان من، رایزنیها و گفتوگوها برای الزام مجلس یازدهم به رعایت این چارچوب در تعامل با دولت از طریق مذاکره با رییسمجلس به نتیجه نخواهد رسید؛ زیرا رییسمجلس اولا، فاقد توان و نفوذ لازم برای کنترل افراطیون مجلس است و ثانیا، با توجه به سوابق او با دولت روحانی، خود بخشی از پروژه علیه دولت است.
با توجه به مخالفت رهبری با استیضاح رییسجمهور و تأکید ایشان بر حفظ دولت تا پایان دوره، روحانی در حل مشکل مجلس از طریق رهبری احتمالا با مشکل چندانی مواجه نخواهد بود.