چکیدهای از حیات مؤمنانه
استاد ناصر سبحانی١. خداوند، خالق و آمر موجودات است و انسان و جهان آفرینش، مخلوق و مأمور هستند. قرار بر این بود که انسان نیز همانند دیگر مخلوقات، مطابق فرمان خداوند بهسوی سرانجام معیّن خویش حرکت کند؛ اما متأسفانه انسان از روی جهل و یا ستم، این وظیفه را فراموش نمود و با این فراموشکاری و انحراف، نسبت بیهودهکاری را در خلق انسان ـ معاذ الله ـ به خداوند میدهد. چنین انحرافی جرم بسیار سنگینی است و بیگمان تصحیح این انحراف نیز مستلزم تلاش و فعالیت همه جانبهای خواهد بود.
٢. بر اساس آموزههای دینی، مسئولیت انسان، زندگی مطابق فرمان خداوند و دعوت دیگران به این راه است. به انجام رساندن این مسئولیت، هم سبب اصلاح منحرفان خواهد شد و هم نسبت ناروای خلق بیهوده و بدون هدف انسان و جهان هستی را از خداوند دور میکند.
٣. ادای مسئولیت بندگی خداوند، فداکردن جان و مال در این راه را میطلبد و تنها در این شرایط است که انسان، وجود حقیقی خود را مییابد و سعادتمند میشود. اگر انسان از روی جهل و بهمنظور محفوظ ماندن از بلایا، شانه از زیر بار مسئولیت بندگی خالی کند، در همان لحظهی اول دچار نابودی شده است؛ زیرا ترک مسئولیت بندگی، ترک حیات جاودانه و پذیرش مرگی است که حیاتی به دنبال ندارد. از سوی دیگر، ادای مسئولیت بندگی، کسب حیات جاودانه و بهرهمندی از زندگیای است که مرگی به دنبال ندارد.
٤. مقایسهای گذرا میان آثار دو نوع زندگی یا حیات مؤمنانه و حیات دنیوی، کافی است تا انسان را وادار نماید که بندگی خدا و حیات مؤمنانه را انتخاب کند. آثار حیات مؤمنانه بر زندگی انسان عبارتند از:
١ـ انسان مؤمن از همان هنگامیکه مسئولیت بندگی خداوند را میپذیرد، اجر خود را بلافاصله دریافت میکند؛ زیرا غم و ترس از زندگی او رخت بر میبندد و به امنیت و آرامش میرسد و این همان حالتی است که به آن «ایمان» میگویند.
٢ـ دستاوردهای حیات مؤمنانه بهویژه در جهان آخرت، ابدی و جاویدان هستند و برای فرد مؤمن هر چه بخواهد مهیّا خواهد شد؛ «لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاؤُونَ خَالِدِینَ» (فرقان:١٦).
٣ـ از لحظاتی پیش از مرگ، تکریم انسان مؤمن از جانب ملائکه آغاز میشود و حرکت در مسیر بندگی خداوند به تناسب سرعت و شتابی که انسان مؤمن در دنیا از آن برخوردار بوده، در عالم برزخ و بهشت ادامه مییابد. البته رضایت و خشنودی خداوند که نصیب انسان مؤمن میگردد، از تمام این موارد، والاتر است.
٥. آثار انتخاب حیات دنیا:
١ـ غم و ترس و اضطرابی دائمی، زندگی انسان را فرا میگیرد؛ زیرا آرزوهای فردی که حیات دنیا را انتخاب نموده، پایانناپذیر است و حیات دنیا نیز ظرفیت تأمین آنها را ندارد. از سوی دیگر، ترس ازدست دادن آنچه از متاع دنیا کسب نموده است، لحظهای او را آرام نمیگذارد.
٢ـ از لحظاتی پیش از مرگ، عذاب و شکنجهی الهی آغاز میگردد و در عالم برزخ و جهنم ادامه مییابد و بیگمان غضب خداوند شدیدتر و دردناکتر از همهی عذابها است.
٦. ادای مسئولیت بندگی و انتخاب حیات مؤمنانه، به معنای ترک نعمتهای مادی دنیا نیست. انسان مؤمن، مطابق برنامهی الهی از نعمتهای دنیا بهرهمند میگردد و به آنچه در قدر و قضای الهی برایش مقرّر شده است میرسد؛ به عبارت دیگر، برنامهی الهی پیروی از هوی و هوس در استفاده از نعمتهای دنیا را منع نموده است نه چیز دیگر.
٧. برای کسی که انجام وظیفهی بندگی را به خوبی درک نکرده است، امکان دارد مشکلاتی از قبیل: روبهروشدن با ناملایمات و حتی ازدستدادن جان و مال ـ که در مسیر بندگی وجود دارد ـ این شبهه را ایجاد کند که با ترک بندگی خداوند، میتواند تقدیر الهی را تغییر داده و از دچارشدن به آن مشکلات، خود را مصون نگه دارد. در پاسخ به این شبهه ضروری است که به تفکیک محدودهی وظایف انسان از یک سو و حیطهی قدرت خداوند از سوی دیگر بپردازیم: ١ـ حیطهی قدرت خداوند که سرانجام و نتایج اعمال و بهعبارتی «آنچه روی میدهد» و «آنچه روی نمیدهد» را دربرمیگیرد. این نتایج قبل از خلق کائنات در قضا و قدر الهی مقرّر شده، غیرقابل تغییر بوده و به شیوهای کاملاً حکیمانه، عالمانه و بر مبنای رحمت الهی تنظیم شدهاند.
٢ـ محدودهی وظایف انسان که تکالیف او و آنچه که باید انجام بدهد و یا انجام ندهد را شامل میشود. بر این اساس، وظیفهی انسان مؤمن آن است که محدودهی تکالیف خویش را شناخته و به ادای وظیفهی بندگی بپردازد. انسان نباید هیچگاه به وقوع تقدیرات در تقدیر الهی توسط خویش بیندیشد؛ زیرا امری غیرممکن است و همچنانکه گفته شد، نتایج اعمال در کنترل خداوند است و با ترک وظیفهی بندگی یا ادای آن، تغییر نمییابد.
٨. ادای وظیفهی بندگی، مستلزم انجام دو امر است: یکم: آبادانی و عمران زمین دوم: تزکیهی نفس که خداوند در بیانی دیگر آن را خلافت نامیده است. بدیهی است انجام هر دو کار با همگرایی و همکاری تمام استعدادهای بشری میّسر است.
٩. جان و مال در هر صورت از دست میروند و فناپذیرند، پس بهتر آن است که با بهکارگیری آنها در مسیر بندگی خداوند، خود را از کسب سعادت دنیا و آخرت محروم نکنیم. جان و مال (حیات دنیوی)، جاودانه نیستند تا با انتخاب آنها جاودانه شویم؛ بنابراین بر ماست که به مراتب پایین ایمان قانع نبوده و برای کسب درجهی صدّیقین تلاش کنیم.