چند اصطلاح ویراستاری و دبیری در صنعت نشر
رضا منصوریواژهء ویرایش و مفهوم وابسته به آن از دههء چهل- بیش از ۶۰ سال پیش- وارد واژگان انتشارات ایران شد. صنعت نشر در این دورهء زمانی در جهان، و ایران نیز، بسیار رشد کرده و متنوع شده. همراه با این رشد و تنوع واژگان مرتبط هم گسترده شده و دهها اصطلاح در این صنعت و نیز در صنایع نزدیک به آن و مرتبط با تولید محتوا ابداع و استاندارد شده که هیچ یک هنوز وارد صنعت نشر ایران نشده. گرچه انتشارات در ایران وارد تولید انبوه شده، تولید انبوه بهخودی خود اما به معنی صنعت نیست مگر مفاهیم و استانداردهای آن در این تولید انبوه بهکارگرفته شده باشد. از این رو، بهزحمت بتوان تولید انبوه مواد مکتوب در ایران را، چه کاغذی چه دیجیتال، صنعت نامید.
واژههایی که در پی آمده، و تعریف آنها، عمدتا از آموزههای دانشگاه گرند کانیون در ایالات متحده اخذ شده1 که در همین رشته هم دانشجو میپذیرد. در نوشتارهای انگلیسی زبان در بعضی موردها مفاهیمی مترادف گرفته شده یا با اندکی تفاوت تعریف شده. کوشیدهام این اختلافها را در نظر بگیرم. توجه هم داشتهام این مفاهیم کمابیش برای کتابهای تألیفی نوشته شده اما بهکاربستن آن برای کتابهای ترجمهای، که در ایران غالب است، مشکل بنیادی ندارد.
این سند را شروعی میدانم برای توجه به مفاهیم ظریف مرتبط با امر ویرایش و دبیری در انتشارات ایران به امید اینکه کمک کند این تولید انبوه به صنعت تبدیل شود. باشد که هر چه زودتر صنعت نشر ایران به اهمیت این مفاهیم و استاندارد کردن آنها پیببرد و کارگروهی برای واژهگزینی در فرهنگ مفاهیم صنعت نشر و رسانههای مدرن ارتباطی تشکیل دهد. در مفاهیم زیر صنعت نشر را از بخش رسانه و صنعت تبلیغات جدا کردهام که البته هر دو در مفهوم «تولید محتوا» میگنجد.
Acquisition Editor
Syn: Commissioning editor
دبیر تهیه [صنعت نشر]
• مسئول ممیزی کتابهای رسیده و تشخیص پذیرفتنی بودن آنها
• یافتن نویسندههای بالقوه و راهنمای آنها برای تهیهء محتوای مناسب کتاب برای مخاطبی که ناشر تعریف میکند.
در هر حال، کتابی که دبیر تهیه فراهم میآورد به بخشهای دیگر برای ویراستاری و آمادگی برای انتشار تحویل داده میشود
Developmental Editor
Syn: structural editor, substantive editor
ویراستار برساخت [صنعت نشر]
متنی که دبیر تهیه توصیه یا سفارش میکند به ویراستار برساخت تحویل داده میشود. فرض این است که متن اولیه در نگاه کلان رضایت مخاطب را جلب نخواهد کرد.
• ویراستار برساخت نگران جزئیاتی مانند علائم سجاوندی نیست، بلکه به تصویر کلان از متن و انطباق آن با انتظار خواننده/مخاطب توجه دارد و میکوشد متن را چنان «برسازد» که برای مخاطب درکپذیر و جذاب باشد.
• پسند مخاطب بستگی دارد به نوع کتاب که تحلیلی باشد یا داستان. در هر حال، ویراستار برساخت توجهاش در درجهء اول به ساختار و محتوای متن است.
Book Collection Editor
۱.دبیر مجموعه [صنعت نشر]
منظور مجموعهای کتاب است که ناشر زیر نظر دبیر مجموعه با هدفی خاص منتشر میکند.
۲.دبیر کتاب (با چند نویسنده)/ آراستار [صنعت نشر]
شخصی است که کتابی متشکل از یک یا چند نویسنده برای هر فصل را مدیریت و آمادهء چاپ میکند. بهعبارت دیگر، آنکه متنی را «بهزیور چاپ آراسته میکند» آراستار است. وظیفهء این شخص مشابه است با ویراستار برساخت برای هر کتاب با این تفاوت که درگیر محتوای فصلها نمیشود و تنها افراد و موضوع را انتخاب میکند یا گرفتن مطلب را مدیریت میکند. در گفتمان علم این نوع کتابها، که گاهی حاصل یک همایش است، زیاد رایج است.
Content Editor
ویراستار محتوا [صنعت نشر، صنعت تبلیغات]
ویراستار محتوا، علاوه بر نقش برساخت، به ویرایش واژههای متن هم وارد میشود. در کتابهای ترجمهای، بدون تغییر در محتوا، نقش ویراستار برساخت را در انتقال روان و استوار مضمون بهعهده دارد.
وظیفهء ویراستار برساخت در کتاب تألیفی برجسته است و، بسته به وسعت کار ناشر، ممکن است تمام وظیفهء ویراستار محتوا را هم به عهده بگیرد. اما، معمولا باید این دو نوع ویرایش را متمایز دانست. تنها در تولید محتوا برای توضیح کالاهای تجاری (مانند بروشورهای تبلیغاتی یا توضیح دستگاهها) ویراستار برساخت نقش کمی دارد و معمولا نگاه ویراستار محتوا برای آمادهسازی نهایی متن کافی است.
Fact-Checking Editor
ویراستار بازبین [صنعت نشر، رسانه]
کتابهای تحلیلی و تخصصی، و البته اخبار مطبوعاتی و رسانهای، نیاز به چنین ویراستاری دارد تا دادهها و امور واقع را بازبینی کند. معمولا ناشری که توان استخدام ویراستار بازبین مستقل ندارد این وظیفه را به عهدهء ویراستار محتوا میگذارد.
در کتاب ترجمهای این نوع ویراستار معمولا بهاعتبار ناشر اصلی بهکار گرفته نمیشود. اما ناشری که اعتبار کسبوکار برایش اهمیت دارد باید در این مورد هم حساس باشد. متاسفانه در ایران تلقی از متخصص این است که باید بهگزارههایش و ترجمههایش اعتماد کرد. اما این اعتماد حد دارد و ناشر معتبر باید این وظیفه را در سطح مشخصی از ویراستاراناش درخواست کند.
ویراستار واژگان [صنعت نشر]
این نوع ویرایش در کشورهای صنعتی جهان مرسوم نیست. علت اصلی استواری واژگان تخصصی در اجتماع علمی (scientific community) آن کشورها است. البته، در اخبار و گزارشهای علمی- علمینوشتهها- این موضوع گاهی اهمیت پیدا میکند که جزو وظایف ویراستار محتوا یا ویراستار برساخت است. اما در ایران نمیتوان به زبان متخصص، یا واژهآگاه بودن مترجم، اعتماد کرد. برای اینکه نثر ترجمه پاکیزه باشد، علاوه بر روانی جملهها، متن باید استوار باشد یعنی هر اصطلاح درست و یکدست در متن بهکار رفته باشد. پس در زبان فارسی در هر سطحی از تولید محتوا، چه کتاب باشد چه گزارش نوشتاری یا دیداری، نقش ویراستار واژگان بسیار اهمیت دارد. دیده نشده که ناشران دغدغهء این امر را داشته باشند و برای آن هزینه کنند.
Line Editor
ویراستار جمله [صنعت نشر]
اکثر ویراستاران شاغل یا مدعی در ایران تنها ویراستار جملهاند. شباهت زیادی هم میان ویراستار جمله و ویراستار فنی/ ویراستار شیوه هست. گاهی هم این دو کار یکی گرفته میشود؛ اما تفکیک این دو وظیفه لازم است، گرچه بسیاری ویراستاران هر دو کار را انجام میدهند.
منظور از ویرایش جمله فرایندی است که در آن توجه ویراستار بیشتر به روان کردن جملهها است، از جمله زدودن حشو، پیشنهادی برای بهبود کلمه، و تصحیح ساختار جمله. به همین دلیل گاهی آنرا ویرایش سَبْک (stylistic editing) هم نامیدهاند.
Copy Editor
ویراستار شیوه/ ویراستار فنی منظور از فن در این ترکیبْ فن یا صنعت شیوهء نگارش است. این مفهوم در صنعت نشر ایران رایج بوده اما بهخاطر تداعی معنی علم و صنعت و فناوری همواره تولید اشکال کرده است. این اِشکال با رشد فنینوشتهها و علمینوشتهها، که در گذشته کمتر مرسوم بوده، تشدید شده. تصور معمول این است که اهل علم و فناوری بهخودی خود مهارت نوشتاری هم دارند؛ غافل از اهمیت بسیار زیاد دانش ارتباطات در دنیای نوین. از این جهت، و نیز برای جلوگیری از تداعی اشتباه با مفهوم ویراستار فنی (technical editor) برابرنهادهء ویراستار شیوه ترجیح دارد. ویرایش شیوه شبیه است به ویرایش جمله: هر دو به جزییات جملهها توجه دارند و نه به تصویر کلان محتوا مانند ویرایش برساخت؛ پس، جمله به جمله مهم است. با این تفاوت که ویراستار شیوه، برخلاف ویراستار جمله، به سبک نوشتار حساس نیست بلکه به قواعد فنی نگارش زبان و نیز شیوهء نوشتار بنگاه انتشاراتی توجه دارد چه در شیوهء نگارش کلمهها چه حروف و چه نمادهای ریاضی و غیره.
Technical Editor
ویراستار فنی/ ویراستار فنینوشته [صنعت نشر، تبلیغات، رسانه]
در عرف انتشارات پیش از انقلاب اصطلاح ویراستار فنی برای کسی بهکار میرود که توجهاش به فن نگارش باشد (برابر copy editing) نه اینکه متنی را ویرایش کند مرتبط با تولیدی فنی یا فناورانه که اینجا منظور است. این ویراستار قرار است ارتباط میان فناوران و مخاطب یا مشتری را به بهترین وجه برقرار کند- در بسیار موردها هم با متنی کوتاه. این نوع ویرایش نیاز به کسی دارد که هم فناوری را بفهمد و هم توان برقراری ارتباط با کاربر را داشته باشد.
Science Editing
ویرایش علمینوشته [صنعت نشر، رسانه]
مشابه است با ویرایش فنی/ ویرایش فنینوشته اما تأکید بر نوشتهای علمی است. در عرف ترویج علم و نیز در روزنامهنگاری علم این نوع ویرایش بسیار اهمیت دارد. متاسفانه افراد نامتخصص در جامعه اصطلاح ویرایش علمی را در مقابل ویرایش ادبی بهکار میبرند که بیجا است؛ تفکیک این دو نوع به استواری متن لطمه میزند.
Scientific Editor
ویراستار علمی، ویراستار علمینوشته [صنعت نشر، رسانه]
توجه کنیم که این اصطلاح را با رسم جاری که فردی تنها به محتوای علمی یک متن توجه میکند اشتباه نگیریم. این تفکیک بیجا و بیمعنی است.
Proofreader
نمونهخوان [صنعت نشر]
Indexer
نمایهساز [صنعت نشر]
Beta Reader
خواننده بالقوه [صنعت نشر]
صنعت نشر نمیتواند صنعت باشد مگر ویژگیهای صنعت را داشته باشد. از جمله بهکارگیری یک یا چند خوانندهء (مشتریِ) بالقوه تا از پاکیزه بودن متن برای مشتری مطمئن شود. در ایران اصلا مرسوم نیست.
Photo Editor
ویراستار عکس [رسانه]
Book Coaching
مربیگری کتاب (نویسی) [صنعت نشر]
Book Coach
مربی کتاب (نویسی) [صنعت نشر]
Editorial Board
شورای دبیران [رسانه]
«هیئت تحریریه» که از دوران مشروطه باب شده مقصود را نمیرساند. از این جهت این برابرنهاده پیشنهاد میشود.
Editor-in-Chief
سردبیر [رسانه]
Associate Editor
دبیر وابسته [رسانه]
Editor-at-Large
دبیر-به-نیاز [رسانه]
معمولا در رسانههای خبری به کسی میگویند که سالها در سمت دبیری یا سردبیری مشغول بوده و به هر دلیل کنار رفته ولی بنگاه مربوطه نمیخواهد از تجربهء او درگذرد. دبیر-به-نیاز گهگاه بهدلخواه یا بهسفارش محتوایی برای همان بنگاه تهیه میکند.
Managing Editor
دبیر مجری [رسانه]
Assistant Editor/ Editorial Assistant
دستیار دبیر [رسانه]
برای توضیح و وظیفهء شغلی دستیار دبیر به این منبع مراجعه کنید2.
Production Editor
دبیر تولید [رسانه]