چرا مبارزه با گشت ارشاد در جمهوری اسلامی اتلاف وقت است؟

چرا مبارزه با گشت ارشاد در جمهوری اسلامی اتلاف وقت است؟

اختصاصی ایران بریفینگ

در دهمین ماه از اعتراضات آغازشده از سال ۱۴۰۱ پس‌از جان‌باختن مهسا امینی در بازداشتگاه گشت‌ ارشاد پلیس امنیت اخلاقی و جنبش موسوم به زن‌ زندگی ‌آزادی، این خبر اعلام شد: « سخنگوی فراجا از استقرار گشت‌های خودرویی و پیاده پلیس در سراسر کشور با هدف انجام مأموریت‌ها و برخورد با افرادی که بر هنجارشکنی‌های اجتماعی اصرار دارند، خبر داد »(ایرنا).

بازتاب این خبر، بیشتر بر یک محور تمرکز داشته است: چرایی بازگشت گشت ارشاد!

امادر روزهای جاری دیدیم که گشت ارشاد ازبین نرفته بود که بخواهد دوباره بازگردد.

بلکه این سیستم و شیوه‌ای است که در چهار دهه‌ی گذشته، از حالتی به حالت دیگر تغییر یافته و می‌یابد و اسامی مختلفی برای آن انتخاب شده‌است.

گشت های امر به معروف و نهی ازمنکر کمیته ها

به برخی‌از شیوه‌ها و اسامی گشت ارشاد درطی چند دهه‌ی گذشته اشاره می‌شود:

۱- گشت کمیته‌های انقلاب اسلامی( از سال ۱۳۵۷)

۲- گشت ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی( از سال ۱۳۵۸)

گشت های ثارالله سپاه پاسداران

۳-گشت جندالله ژاندارمری( ابتدای دهه‌ی شصت) 

۴-طرح مبارزه با بدحجابی وزارت‌کشور ( دهه‌ی هفتاد و ابتدای دهه‌ی هشتاد )

گشت جندالله شهربانی و ژاندارمری وقت

۵- گشت ارشاد نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ( از نیمه‌ی سال ۱۳۸۵)

۶- گشت امنیت اجتماعی( از نیمه‌ی دوم دهه‌ی هشتاد)

۷-گشت ارشاد پلیس امنیت اخلاقی( از ابتدای دهه‌ی نود تا سال ۱۴۰۱)

گشت ارشاد نیروی انتظامی

۸- حراست، حفاظت، انتظامات، و یا کمیته‌ی انضباطی دانشگاه‌ها، مدارس، وزارت‌خانه‌ها، ادارات، بیمارستان‌ها، سازمان‌ها، فرودگاه‌ها، ترمینال‌های مسافری، و دیگر حوزه‌های زیست عمومی و اجتماعی افراد و حتی داخل خودروهای شخصی و محدوده‌ی زیست فردی شهروندان جامعه

۹-واکنون، گشت برخورد با هنجارشکنی اجتماعی نیروی انتظامی که عمدتا با ون های سفید بدون پلاک و آرم دیده شده اند (از تیرماه ۱۴۰۲) 

ون های گشت بدون آرم و نام و پلاک و عمدتا لباس شخصی


چند پرسش مهم:

۱- چرا سیستم کنترل حجاب اجباری و سبک زندگی شهروندان، تا این اندازه برای حاکمیت؛ اهمیت دارد؟

۲ - چرا حاکمیت به‌طور مستمر، نام و صورت گشت ارشاد را تغییر داده، به‌روز کرده و با اسامی و شیوه‌های مختلف اما با هدف و مأموریت و ماهیتی یکسان؛ از آن رونمایی می‌کند؟

۳- چرا حاکمیت در تعامل و دیپلماسی خارج از مرزها، نرمش قهرمانانه نشان می‌دهد ولی در داخل کشور، حاضر به هیچ‌گونه همراهی و شنیدن مطالبات و صدای مردم نیست؟

۴- آیا حاکمیت در داخل کشور، در قبضه‌ی کارگزارانی از جنس گروه‌فشار قراردارد؟

۵- آیا حاکمیت، قدرت‌تحلیل و تبیین و تفسیر واقعیات جامعه‌‌ی امروز ایران را ازدست داده‌است؟

۶ - آیا منافع بزرگتری از حاکمیت درپس فضای دو‌قطبی مطالبه و مقابله با حجاب اجباری، درمعرض خطر و اهمیت محفوظ داشتن است؟

۷ - آیا تصور حاکمیت از مشغله و چالش فقر شدید و مشکلات اقتصادی عموم جامعه، فراموشی و واسپاری مطالبات جنبش #زن‌زندگی‌آزادی شامل: عدالت، آزادی، حق انتخاب، برابری، محو استبداد و انسداد سیاسی_ اجتماعی، احترام، حقوق شهروندی برابر، آسایش، رفاه، سلامت جسم و جان، شأن منطقه‌ای و جهانی؛ ازسوی معترضان و کنش‌گران است؟

۸ - آیا حاکمیت پیشاپیش در آستانه‌ی فرارسیدن اعتراضات آغازشده از سال ۱۴۰۱، به استقبال معترضین و خانواده‌های دادخواه جنبش زن‌ زندگی‌ آزادی می‌رود تا صدای ایشان را به کلی، محو و حذف کند؟

۹ - آیا حاکمیت می‌خواهد پیش‌از فرارسیدن یک‌سالگی رخداد بدنامی گشت ارشاد در شهریور سال ۱۴۰۱، توان کنش‌گری و مطالبه‌گری جامعه‌‌ی پرتلاطم و معترض را بسنجد و محک بزند؟

۱۰ - و درنهایت، شیوه و عنوان و سازوکار بعدی گشت ارشاد، چگونه خواهدبود؟

اما نباید فراموش کنیم که حجاب و گشت ارشاد و مبارزه با کشف حجاب آخرین سنگر جمهوری اسلامی است ، همچنان که نباید حجاب را پرچم و شناسنامه جمهوری اسلامی دانست.

باید پذیرفت حجاب پاشنه آشیل جمهوری اسلامی نیست، همچنان که در شهرها و استانهایی که عصبیت قومی و تعصبات نسبتا محکمتری وجود دارد همچون استان خوزستان ما در اعتراضات سال گذشته حضور کمتری را می دیدیم چرا که در همین استان بود که بسیاری از سران قبايل و حتی معترضان همیشگی به جمهوری اسلامی اعتقاد داشتند: «این اعتراضات برای حجاب و بی حجابی است و ما در آن شرکت نمی کنیم»  

از همین روست که جمهوری اسلامی بشدت علاقمند است که سطح مبارزات و اعتراضات و منازعاتش با مخالفانش را در همین حد «حجاب و گشت ارشاد و کشف حجاب » نگه دارد.

چرا بازی صرف در زمین بی حجابی و مبارزه با حجاب اجباری بازی در زمین جمهوری اسلامی است؟

چون جمهوری اسلامی هنوز بین ۵ تا ۱۰ میلیون نیروی ارزشی و معتقد و حاضر به حضور میدانی دارد که حاضرند برای «ارزشها و اعتقاداتی همچون حجاب» برایش سلحشوری کنند و به میدان بیایند.

مضاف بر اینکه قشر خاکستری خواستار تغییرات که در بسیاری موارد همچون اعتراضات سال گذشته به صحنه می آید با حجاب ولو اجباری مشکل آنچنانی ندارد و دغدغه اش برای مبارزه با جمهوری اسلامی بیشتر بهبود معیشت ، اقتصاد و در نگاه کلان روابط بین الملل سالمتر است و لزوما در نبرد صرف برای بی حجابی وارد نمی شود.

تمامی این فاکتورهاست که جمهوری اسلامی را مجاب کرده زمین براندازی و همچنین « مهم بودن این نبرد» را همچنان بر روی حجاب و گشت ارشاد نگه دارد.

این نه برای اهمیت و آخرین سنگر بودن است بلکه برای آن است که جمهوری اسلامی علاقمند نیست مبارزات و منازعات به حوزه های همچون ؛ اقصادی ، اختلاسها ،اختلاف طبقاتی فاحش، عدالت اجتماعی، فقر، فساد سیستماتیک، گرانی و تورم کشیده بشود.

چرا که نه تنها دست حکومت برای توجیه و دفاع و یا مبارزه در این زمین خالی است و حتی هیچ کدام ازحامیانش در این زمینه نه تنها حاضر نیستند به خیابان بیایند بلکه خودشان هم منتقد و مخالف هستند .

نگاه کنید تاکنون حتی یک مورد از تجمعات و راهپیمایی ها و اعتراضات مالباختگان بانکهای خصوصی یا بورس و یا بازنشستگان و... با حمله لباس شخصی ها و یا هواداران جمهوری اسلامی مواجه نشده است.

باید پذیرفت وضعیت حجاب هرگز دیگر به دوران قبل قتل حکومتی مهسا امینی باز نخواهد گشت، این را حکومت امروز نپذیرد ماه های آینده خواهد پذیرفت و یا همچون ویدیو و ماهواره و... با سکوت از کنارش می گذرد پس برای مبارزه با «اصل نظام» همچنان با شعار «فقر فساد گرونی میریم تا سرنگونی» باید رفت به خیابان و هر مبارزه دیگر اتلاف وقت است.



Report Page