پاردمش دراز باد!
وحید اشتری
«یک پرده دیگر از موقوفات در کشور»
۱. سال ۹۶ با نظر اداره تحقیق اوقاف خراسان، یکی از بزرگترین موقوفات مشهد به آقای #علم_الهدی واگذار شده است.
برای فهم عظمت این موقوفه واگذار شده (گوهرشاد) فقط بدانید که بیش از هزار هکتار زمین در مشهد دارد!
و فقط در چناران ۵۷۰۰ رقبه سند دار دارد.
۲. ناگفته پیداست با چه درآمد هنگفت و عایدی عجیب و غریبی مواجهیم.
قابل توجه اینکه طبق وقفنامه ۱۰% همین درآمد هنگفت، به عنوان حق تولیت به «آقای علم الهدی» میرسد!
و ۱۰ درصد دیگر جهت پرداخت دستمزد عوامل و کارکنان در نظر گرفته شده است.
مابقی درآمد باید طبق اهداف وقفنامه هزینه شود.
۳. یک سری بحث وجود دارد که واگذاری تولیت به آقای علم الهدی طبق شروط وقفنامه اصلا امکان پذیر بوده یانه که من از آنها میگذرم.
مثلا در وقفنامه قید شده متولی باید یا از نسل واقف و یا حمیدالعلوی و یا از سادات مشهدی باشد و الخ!
تطبیق اینها با شرایط آقای علم الهدی یک کار حقوقی است.
۴. و یا واقف تاکید کرده تولیت به «صدور عظام و وزرای کفایت» نمیرسد!
یعنی تولیت به کسانی که مسئولیت حاکمیتی دارند نمیرسد و علاوه بر آن مسئولین به هیچ وجه من الوجوه نباید کوچکترین دخالت و تعرضی در موقوفه بنمایند.
حالا تفسیر این عبارات بعد از ۷۰۰ سال به چه شکلی میباشد که میگذرم.
۵. آقای علم الهدی به محض اینکه متولی موقوفه میشود یک شماره حساب متعلق به خودش در بانک تجارت شعبه چهارراه لشکر مشهد برای واریز ۱۰ درصد حق تولیت معرفی میکند.
همچنین یک وکالتنامه به خود اوقاف خراسان میدهد و انجام کلیه امور مالی، اداری، حقوقی و قضائی را به خودشان واگذار میکند.
۶. در مورد اینکه یک نفر اسما متولی باشد و حق تولیت هنگفت به حسابش واریز شود ولی رسما همه اختیارات را واگذار کرده باشد یک سری بحث وجود دارد و مغایرت با بسیاری از قوانین رایج کشور همچون ماده ۸۳ قانون مدنی که من از آنها میگذرم.
شرح و تفسیرش یک بحث حقوقی مفصل است.
۷. در بررسیها متوجه شدم آقای علم الهدی از ماهها قبل از اردیبهشت ۹۶ که رسما توسط اداره تحقیق اوقاف خراسان بعنوان متولی این موقوفه معرفی شود حق تولیت به حسابش واریز میشده است.
اصطلاحا قبل از آنکه گاو را بخرند شیر را درب منزلشان میبردهاند.
برایم سوال برانگیز بود.
۸. بعدها متوجه شدم در سال ۹۵ توسط ریاست اوقاف این موقوفه به ایشان اعطا شده است.
بعد کمیته تحقیق اوقاف مامور شده که شرایط ایشان را بررسی کند و معامله را رسمی کند و انجام ظواهر اداری در سال ۹۶ انجام شده است.
ولی در اصل ایشان از اواخر سال ۹۵ تولیت موقوفه گوهرشاد بوده است.
بگذریم!
۹. حتما میدانید مدیران مجموعههای زیر نظر رهبری در هر استان با اعلام نظر نماینده ولی فقیه در همان استان تعیین میشوند.
البته در استان خراسان بخاطر سیطره آقای علم الهدی بعضا مدیران خیلی جزء تر و حتی لیستهای انتخاباتی هم با نظر ایشان بسته میشود.
آنچه نباید از آن بگذریم اینست.
۱۰. ظاهر ماجرا اینست که با نظر مثبت آقای علم الهدی در آبان سال ۹۵، حجت الاسلام احمد زاده بعنوان رئیس اداره اوقاف خراسان رضوی تودیع شده است.
مدیر تازه وارد اوقاف به یکی دو ماه نرسیده یکی از بزرگترین موقوفات استان را (حالا قانونا یا غیرقانونی) به نماینده ولی فقیه اعطا کرده است.
۱۱. برای آنهایی که از منظر آسیب شناسی نظام حکمرانی به قوانین و عرف شکل گرفته در کشور مینگرند مفاسدی که «سهیم کردن ائمه جمعه و نمایندگان ولی فقیه در فعالیتهای اقتصادی» دارد ناگفته پیداست.
با توجه به تاثیر سیاسی اجتماعی ایشان در انتخاب مدیران یک تعارض منافع جدی بوجود میآید.
۱۲. مثلا استغفرالله معاذ الله خدای ناکرده ممکن است مدیران فاسدی در کشور باشند که برای جلب نظر نمایندگان ولی فقیه جهت سرکارآمدن یا باقی ماندن در استانها دست به پیشکش چنین هدایایی بزنند و از جیب ملت یا اموال عمومی یا اموال وقفی بذل و بخشش کنند.
۱۳. یا بالعکس ان شاا… ماشاا… ممکن است مدیران سالم و تحولخواهی در کشور وجود داشته باشند که چون قصد بازپس گیری این اموال و موقوفات را دارند یا از عملکرد گذشتهشان مشخص است نسبت به این حاتم بخشیها رویکرد منفی دارند هیچوقت از این بزرگان استعلام مثبت نگیرند و سرکار نیایند.
۱۴. مفاسدی که دخیل کردن نهادهای نظامی و امنیتی در فعالیتهای اقتصادی داشت که در پیاش ورودشان به فعالیتهای انتخاباتی و حزبی در استانها را با خود آورد با سهیم کردن شخصی نمایندگان ولی فقیه در فعالیتهای اقتصادی چند برابر میشود.
۱۵. بعنوان مثال در #قزوین_ما امروزه هرکسی بخواهد شهردار شود باید تکلیفاش را با یکی از بزرگترین زمینخواریهای استان که وزارت اطلاعات در منطقه نیاوران انجام داده و با یکی از عجیبترین اشکال تغییر کاربری که قوه قضائیه در منطقه هفت سنگان انجام داده روشن کند.
۱۶. ناگفته پیداست که این نهادها وقتی در این امور ذینغع میشوند در انتخاب شهردار هم نمیتوانند بیطرف بمانند و الی آخر!
یعنی شهرداری که برنامهاش ایستادن در برابر تخلفات نهادهای ذینفع باشد از مرحله گزینه شدن توسط لیستهای جناحها تا گرفتن استعلامها با هزار جور مشکل مواجه خواهد شد.
۱۷. حالا برگردیم به بحث اوقاف و آقای علم الهدی.
اتفاق عجیبتری در این ماجرا رخ داده است.
سازمان اوقاف قرار است بر اداره موقوفات در استانها نظارت کند.
حالا اینجا اوقاف خراسان در مشهد یک نماینده ولی فقیه را متولی یک موقوفه عظیم کرده است که مفاسد احتمالیاش را مختصرا توضیح دادم…
۱۸. نماینده ولی فقیه یک وکالتنامه داده است که اداره موقوفه و درواقع اجرای وقف نامه را به یک نفر دیگر سپرده است.
حالا آن نفر کیست؟
جناب آقای محمد جمشید احمدزاده همان رئیس اداره اوقاف.
توجه کردید؟
با یک حرکت ناپلئونی عجیب همان ناظر بر موقوفات خودش مجری و پیمانکار هم شد.
۱۹. این سطح از تعارض منافع که ناظر و منظور، بازرس و مجری و همه چیز اینجوری در هم تنیده شده باشند را کجای دنیا میتوان پیدا کرد؟
سوال بعدی اینکه اگر خدای ناکرده اوقاف مشهد تخلفی در اداره این موقوفه و واگذاریهای چند صد میلیاردی کند چه کسی جلوی آن را قرار است بگیرد؟
۲۰. بالاتر اینکه اصلا ناظر بر عملکرد سازمان اوقاف در کشور کجاست و کدام نهاد مسئول حساب کشی از واگذاریهاست؟
استغفرالله معاذالله در تطبیق شرایط آقای علم الهدی برای گرفتن تولیت خدای ناکرده اگر خطایی از اوقاف سر زده باشد نهاد ناظر بر اوقاف کجاست و چه کسی جلوی آن را خواهد گرفت؟
۲۱. آیا امکانش هست شفاف شود که عایدی حساب آقای علم الهدی ماهانه ازین موقوفات چقدر است و در کدام امور احتمالا فرهنگی تبلیغی هزینه میشود؟
آیا میشود جایی در سامانهای تمام قراردادهای واگذاری این هزار هکتار زمین را دید دقیقا مطلع شد که به چه کسانی با چه ارقامی واگذار شده است؟
۲۲. من فکر میکنم تحقیق و تفحص از سازمان اوقاف و ساختارمند کردن و نظام مند کردن اداره آن و شفاف کردن همه اموال و داراییها برای نهادی که طبق تخمینها بیش از ۷ هزار همت ثروت دارد از نان شب واجبتر است.
•