راه تحرک جان است که آرام ندارد...*

راه تحرک جان است که آرام ندارد...*


نگاهی به عکس‌های تم «راه» عباس کیارستمی

جاده‌های در دل طبیعت، دور و دراز، خالی... کوره‌راه‌ها... بيش‌تر هم سياه‌وسفيد، این‌ها یکی از مشهورترین مجموعه‌عکس‌های عباس کیارستمی را تشکیل می‌دهند. اما این‌که چرا کیارستمیِ فیلم‌ساز سراغ عکاسی رفت را خودش این‌طور شرح می‌دهد:

«سالِ ۵۷ که انقلاب شد، دیگر هیچ شانسی برای فیلم ساختن نداشتیم و بالاترین پیام هم برای ما سوختنِ سینماها بود. به نظر می‌رسید حرفه‌ی ما هم همراه با سالن‌های سینما در حال سوختن است. در همان دوره بود که من از فیلم‌سازی قطعِ امید و عکاسی و نقاشی را شروع کردم. دوباره پایم به طبیعت باز شده بود؛ بیرون می‌زدم که از فضاهای شهری غیر قابل تحمل فرار کنم و در همین وقت تلف کردنِ توی بیابان‌های خدا بود - که خوشبختانه هنوز کسی دست روی آن‌ها نگذاشته بود، بگوید مال من است - که فکر کردم بهتر است دوربینی هم همراهِ خودم ببرم. البته نه به قصدِ عکاس شدن، بلکه برای این که بتوانم بعضی از لحظات را با دوستانی که شانسِ بیرون آمدن از شهر را نداشتند، تقسیم کنم. اولین دوربینم را هم همان سالِ ۵۷ گرفتم. یعنی یکی از اسکناس‌های سبز رنگ هزارتومانی - البته نه مالِ حالا - را دادم و یک دوربین یاشیکای ۱۰۰ خریدم!»**


بعد از مدتی کيارستمی درمی‌یابد که در ميان عکس‌هایی که به‌صورت پراکنده گرفته، بیش از هزار قطعه عکس از جاده‌ها یا راه‌هاست. این می‌شود که تم «جاده» یا «راه» در کارهای او پا به عرصه می‌گذارد.


علاقه‌ی کیارستمی به تم «جاده» یا «راه» در فیلم‌هایش هم مشهود است، موضوعی که با نخستین فیلمش «نان و کوچه» (۱۳۴۹) آغاز شد و بعدها در «راه حل یک» (۱۳۵۷)، سه‌گانه‌ی کوکر***، «طعم گیلاس»، «باد ما را خواهد برد» و «ده» ادامه پیدا کرد.

نمایی از فیلم کوتاه «نان و کوچه» 
نمایی از فیلم کوتاه «راه حل یک» 
نمایی از فیلم «خانه‌ی دوست کجاست» 
نمایی از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» 
نمایی از فیلم «زیر درختان زیتون» 
نمایی از فیلم «طعم گیلاس» 
نمایی از فیلم «باد ما را خواهد برد» 


کیارستمی پای راه زیگ‌زاگ معروف سه‌گانه‌ی کوکر


جایی گفته: «شاید علاقه‌ی من به ماشین از عشقم به جاده سرچشمه گرفته باشد. فکرِ سفر، از یک نقطه به نقطه‌ی دیگر رفتن، در فرهنگِ ایران مهم است. جاده نمادِ جست‌وجوی انسان برای کسبِ عاداتِ زندگی‌ است. نمادِ بی‌قراریِ روح، و سیر و سلوکی بی‌پایان.»****

جاده‌ی تهران - مشهد، تابستان ۱۳۸۴، عکس از ساسان توکلی‌فارسانی


کیارستمی بعدها در فیلم «جاده‌ها» (۲۰۰۵) به‌طور مفصل به سوژه‌ی مورد علاقه‌اش می‌پردازد. فیلمی که بر اساس عکس‌های مجموعه‌ی «راه» کيارستمی ساخته شده و خود کارگردان روی فیلم، درباره‌ی راه

صحبت می‌کند، یا اشعاری از خود و یا دیگران با مضمون راه را می‌خواند، به‌علاوه‌ی متن درخشانی که معجونی‌ست از عطار و خود کیارستمی، از جمله این عبارات:

...کار آن باشد که گام در راه نهی، هیچ نگویی، به راه بنگری. راه خود با تو خواهد گفت از آن هزار پرسش بر دلت.

نمایی از فیلم «جاده‌ها» 


و او به جست‌وجوی راه شد.



□ □ □ □ □ □ □


* برگرفته از گفتار متن فیلم «جاده‌ها»

** مصاحبه حمیده شریف‌راد با عباس کيارستمی

*** سه‌گانه‌ی کوکر به سه فیلم «خانه‌ی دوست کجاست» (۱۳۶۵)، «زندگی و دیگر هیچ» (۱۳۷۰) و «زیر درختان زیتون» (۱۳۷۳) [هر سه از آثار عباس کیارستمی] گفته می‌شود.

**** کتاب «سر کلاس با کيارستمی»، نوشته‌ی پال کرونین، ترجمه‌ی سهراب مهدوی، نشر نظر، چاپ اول ۱۳۹۵ 

Report Page