ویروس سکولار

ویروس سکولار

Javad Rooh

عباس موسایی

فعال سیاسی اصلاح‌طلب

شیوع ویروس کووید۱۹، موسوم به کرونا، نه‌تنها زندگی و زیست -جهان انسان‌ها را دچار چالش کرده، که بر مناسبات و مختصات عرصه نظری در علوم‌انسانی نیز تاثیری شگرف نهاده است‌. اگر به اقتفای توماس اسپریگنز که در فهم نظریه‌های سیاسی، شکل‌گیری و تکوین نظریات فیلسوفان از افلاطون تا توماس هابز را ناشی از تحولات و بحران‌های عصر خود می‌داند، بحران شیوع کرونا را در شکل‌گیری نظم و نظام فکری و اجتماعی جدید موثر بدانیم؛ شواهد متعددی را می‌توان بر این امر مترتب دانست.


معرکه آرای گسترده‌ای در مواجهه با پدیده کرونا در ادبیات سیاسی شکل گرفته است. از گفتمان‌های امنیتی تا گفتمان‌های علمی، از توهم توطئه (پارانویا) تا ترور بیولوژیک سازماندهی‌شده، ویروس امپریالیسم، از فوران رعب و دهشت تا فوران نفرت نژادپرستانه، از اوج‌گیری خرافه‌گرایی تا خرافه‌ستیزی، از نزاع فقیهان و عالمان علم تجربی، تا استثناگرایی حکومت‌ها برای در اختیار درآوردن عرصه عمومی تا آنارشی‌طلبی حکومت‌ستیزانه، از پریشان‌گویی متوهمانه تا ناامنی‌سازی هدفمند و... کنش‌های گفتاری وسیعی شکل گرفته است.


نئولیبرال‌ها کرونا را برای کمونیسم چین بنیان‌برافکن می‌دانند، نئومارکسیست‌ها آن را احیاگر و راهگشای کمونیسم ناب برمی‌شمارند. اینجا معلوم نیست که جان انسان‌ها در اولویت است یا نظام بازار. مردمان زیادتری قربانی کرونا می‌شوند، اقتصاد دنیا به هم می‌ریزد، بازار جهانی مضطرب شده است، دولت‌ها خرافه‌ها را کنار می‌گذارند و گزاره‌هایی از این دست، گزاره‌های جدی بخش‌های وسیعی از رسانه‌هاست.


کرونا همچنانکه به دوگانه رادیکال "سکولار/قدسی" شوکی عجیب وارد کرده، دوگانه "بازار/ضدبازار" را نیز جانی تازه بخشیده است.

ژیژک به اظهارات معاون کل وزارت بهداشت ایران استناد کرد و کرونا را ویروسی دموکرات خواند

اسلاوی ژیژک، فیلسوف پسامارکسیست اسلاو، با ارجاع به سخنان قائم‌مقام وزیر بهداشت، کرونا را ویروسی دموکراتیک می‌داند؛ "حریرچی، قائم‌مقام وزیر بهداشت کرونا را ویروسی دموکراتیک می‌داند، چون فرقی میان فقیر، پولدار، یا دولتمرد و شهروند عادی قائل نیست، سخنی درست گفته بود چون همگان نزد کرونا یکسان‌اند". از منظری دیگر اما، او این ویروس را نه تهدیدی برای چین و کمونیسم، که منفجرکننده کاپیتالیسم و احیاگر کمونیسم می‌داند: "شایعاتی اغلب به گوش می‌رسد که ویروس کرونا ممکن است به سقوط دولت کمونیستی حاکم بر چین بیانجامد، به همان نحوی که بنا بر تأیید گورباچف فاجعه چرنوبیل واقعه‌ای بود که ماشه نهایی را به سوی کمونیسم شوروی کشید. اما در اینجا یک تناقض مطرح است: ویروس کرونا ما را مجبور می‌کند تا کمونیسم را بنابر اعتماد به مردم و دانش، از نو بنا کنیم... میانه‌روترین نظرِ من نیز بسی رادیکال‌تر است: اپیدمی ویروس کرونا یک نوع حمله تکنیک قلب منفجرکن کف‌دستی پنج‌نقطه‌ای به سیستم کاپیتالیستی جهانی است – نشانی از اینکه ما نمی‌توانیم به همان طریقی که پیش می‌رفتیم، ادامه بدهیم و ایجاد یک تغییر رادیکال ضروری است".

آگامبن از تاثیر کرونا بر تقویت استثناگرایی نوشته است

جورجو آگامبن، فیلسوف ایتالیایی، اما با تمرکز بر وضعیت ایتالیا با نگارش مقاله‌ای تحت‌عنوان "وضعیت استثنائی برآمده از اضطراری برانگیخته‌نشده" در مجله ی مانیفست، توضیح می‌دهد که چگونه حکومت‌ها به‌بهانه ویروس کرونا نوعی وضعیت استثنائی برای اداره امور ایجاد کرده‌اند. او می‌نویسد؛ "محدودیت‌هایی که اکنون حکومت‌ها بر آزادی تحمیل می‌کنند، از جانب مردم پذیرفته می‌شوند، آنهم به نام میلی همگانی برای ایمنی؛ این میل اما ساخته دست خود حکومت‌هایی است که اینک برای برآورده کردن آن وارد عمل شده‌اند... می‌توانیم بگوییم به محض آنکه تروریسم در مقام توجیهی برای اعمال اقدامات استثنائی به ته رسید، ابداع و اختراع یک اپیدمی می‌توانست بهانه‌ای آرمانی برای گسترش چنین اقداماتی ورای هر حد و حدودی باشد".


آگامبن، کرونا را بهانه تبدیل و تحمیل استثنا بعنوان قاعده و روال و اختراع و ابداع یک اپیدمی توسط حکومت‌ها قلمداد می‌کند.

نانسی منتقد نظریه آگامبن درباره کروناست

ژان‌لوک نانسی، فیلسوف فرانسوی، با استثنایی دانستن خود آگامبن می‌گوید: "استثناء پیش از شیوع کرونا، ویروسی و جهان‌گیر شده و حکومت‌ها صرفا مجریان غم‌زده آن هستند. تسویه‌حساب با حکومت‌ها به این بهانه بیش از آنکه تأملی سیاسی باشد، مانوری است برای منحرف‌کردن اذهان... در واقع، بروز یک ویروس ناشناخته و شیوع سریع آن موجب شده که فوران گفتارهای امنیتی خود موجب اخلال در هرگونه اقدام موثر برای حفظ امنیت جهانی شود... از قضا جورجو آگامبن، فیلسوف چپ، نیز در دام تضادِ ساختگیِ همین گفتارهای امنیتی افتاده و اصرار دارد که: وضعیت عادی است، اما استثنایی‌اش کرده اند."


کرونا در ایران نیز برداشت‌های متفاوتی را برانگیخته است. معجزه هزاره سوم در نامه‌ای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، از جنگ بیولوژیک سخن می‌گوید که توسط قدرت‌های سلطه‌گر بر دیگر کشورها تحمیل شده است: "امروز بر همگان آشکار شده است که امثال ویروس جهش‌یافته و هوشمند کرونا ۲۰۱۹، ساخته و پرداخته آزمایشگاه‌ها و به‌تعبیر صحیح‌تر، زرادخانه‌های جنگ بیولوژیک برخی قدرت‌های سلطه‌گر جهانی و بسیار ضدانسانی‌تر، مخرب‌تر و وحشت‌آفرین‌تر از دیگر سلاح‌های ضدانسانی مانند هسته‌ای و شیمیایی و هارپ است".


باید منتظر ماند و تاثیر و تاثراتی که پس از این کرونا بر ادبیات سیاسی-اجتماعی می‌گذارد را به نظاره نشست.

کرونا از ووهان کمونیست به قلب قم مقدس نشست

کرونا را می‌توان ویروسی سکولار دانست که به جان رسوبات عرفی/تاریخی قدسی‌شده، افتاده است‌؛ از اوهان چین کمونیست سکولار وارد قم مذهبی شده است. نه‌تنها شوکی عجیب به جان و مال مومنان وارد آورده که الهیات سیاسی شیعه را نیز دستخوش شوکی عجیب کرده است. شواهد و قرائن متعددی حاکی از آن است که کرونا در حال شکل‌دهی اوضاع جدید و تغییر در نظام فکری، نظام تدبیر و اوضاع اجتماعی در گستره‌ها و نظم و ساختارهای فکری- اجتماعی است.


اگر مرکز الهیات سیاسی شیعی -ایرانی را قم بدانیم، آغاز شیوع کرونا از این شهر مقدس، گستره تقدس را در معرض چون و چرا قرار داده است. فقیهان سنتی نیز برای درمان، حاکمیت عقل بشری در عرصه بهداشت را پذیرفته‌اند و برای تشخیص و درمان به راهکارهای عقل سکولار بشری تمکین کرده‌اند. در دیگر شهر مقدس شیعیان، نجف، تدابیر عرفی گسترده‌تری انجام گرفته و حرم امام اول شیعیان، جهت جلوگیری از شیوع گسترده‌تر، تعطیل شده است.

توکلی طرقی وبای عصر قاجار را "وبای دولت‌ساز" می‌خواند

پیش از این و در نزاع عقل و عرف در حیطه سیاست و حکومت، بنیانگذار فقید جمهوری‌اسلامی، عنصر مصلحت را وارد حکومت‌داری کرده بود. واقعیات و مختصات جدید عصر کرونایی اما، بیش از پیش، تولیت عقل بشری بر عرصه عمومی تحمیل کرده است.


محمد توکلی طرقی، وبای عصر قاجار را "وبای دولت‌ساز" می‌نامد. بیماری‌ای که شیوع آن در شکل‌گیری و تکوین تجدد در ایران مهم ارزیابی می‌شود. ایشان دولت اولیه در ایران را "دولت فضول" می‌نامد؛ به این دلیل که تا پیش از آن دوران، دخالت در امور شخصی و مسائل مربوط به بهداشت از نگاه مردم نوعی فضولی قلمداد می‌شد. ارائه خدمات بهداشتی به مردم و سامان دادن به یک نظام سلامت در سرتاسر کشور در آن سال‌ها اولین مرحله از یک گذار اساسی بود. گذار از مفهوم سنتی ارباب-حاکم به مفهوم مدرن دولت در ایران. به مانند کشورهای دیگر شکل‌گیری دولت منجر به تشکیل قُل دیگر خود یعنی ملت شد.(به نقل از مقاله سعید صادقی در سایت رادیو زمانه). 


سئوال مهم برای ایرانیان آن است که کرونا اگر وضعیت را ناوضعیت می‌کند؛ چه بر سر ناوضعیت می‌آورد؟ ویروس پرده‌گشا، ساختارشکن، تزلزل‌آفرین، مرگ‌آور، خرافه‌زا و خرافه‌کش کرونا تا مهار عالمانه توسط بشر، مسیری طولانی پیش‌رو دارد. هرچند امروز امنیت و گفتمان‌های امنیتی پاسخی سریع‌تر از گفتمان‌های سیاسی به مشکله امنیت‌سوز کرونا محسوب می‌شوند؛ اما راه‌حل نهایی چیزی غیر از امنیت و نگاه امنیتی به سیاست و نگاه سیاسی است.

باید به الگویی ارسطویی از تعریف سیاست بازگشت و حق اولیه حیات را پاس داشت


به قرائت ارسطویی، سیاست یا رسپابلیکا به معنای "درباره امر عمومی" است. اگر عموم را مردمان بدانیم، امری حیاتی‌تر از "حیات" نمی‌توان برای این "عموم " متصور بود. بنابراین، هرچیزی غیر از "امر عموم"، نه سیاست، که ناسیاست است. به عبارتی، ناسیاست هر چیزی است که مهمترین "امر عمومی" را در محبس امور و مصالح خصوصی، محصور می‌دارد. ناسیاست در این رویکرد، هر آن چیزی است که معطوف و مبتنی به امر عمومی نباشد. تجربه نشان داده که امر عمومی در دموکراسی‌ها بیشتر امکان ظهور و بروز می‌یابد و در محبس استثناگرایی‌ها گیر نمی‌افتد. "حق حیات" اگر روزی اصل اساسی، بنیادین و مبنایی شکل‌گیری اعلامیه حقوق‌بشر و شهروند در فرانسه، اعلامیه استقلال آمریکا و قوانین اساسی کشورهای دموکراتیک بود؛ امروز می‌تواند محصول و نتیجه سیاست و تمایز سیاست از ناسیاست باشد.


سیاستگری در عصر ما نیازمند بازگشتی هوشمندانه به اصول تضمین‌کننده حق حیات است. سئوال اینجاست که آیا ایرانیان می‌توانند در مسیر عادی‌سازی و مدرنیت، فراتر از علوم دقیقه و طبیعی، مصلحت عمومی و حق حیات را همزمان از آموزه‌های الهی و انسانی سنتز کنند؟ به نظر می‌رسد ویروس ویرانگر کرونا شاید هشداری برای عادی‌سازی بیش از پیش و رهاساز ما از گفتمان‌ها، شگردها و مشی و منش‌های استثناطلبانه باشد؛ زیرا به تجربه دریافته‌ایم که دموکراسی‌ها برای مقابله با بحران‌ها ازجمله کرونا موفق‌ترند.

Report Page